به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اسفند 02 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1402-12-20
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    20
    سطح
    1
    Points: 20, Level: 1
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Posticon (5) مشکل همسرم با رفت و امد و حضور در جمع های خانوادگی

    سلام من ۵ ماه هست عقد کردم
    همسرم شغل آزاد داره و روزانه با آدمای زیادی سروکار داره
    .. اوایل همسرم همه جا همراهم بود ولی الان جوری شده که هیچکدوم از دورهمی های فامیلی رو همراهم نمیاد و همیشه بهونه میاره .
    من خیلی توی این مورد اصرار کردم تا همراهم باشه ولی گوش نمیده و حرف خودش رو میزنه از طرفی هرموقع از سمت خانواده و فامیل های اونا جایی دعوت باشیم حتما میره و منم باید همراهش برم ..
    با هر روش و بیانی امتحان کردم تا شايد راضی بشه و همراهم بیاد ولی هیچ فایده ای نداشت
    من دوس دارم حداقل اکثر جاها همراهم باشه اگه میخواستم تنها برم که ازدواج نمیکردم
    اما متاسفانه هیچ جا همراهم نمیشه و حرفام زیاد واسش اهمیتی نداره

  2. 2 کاربر از پست مفید zahra.n تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 23 اسفند 02), باغبان (چهارشنبه 01 فروردین 03)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 17 فروردین 03 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1396-6-20
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    5,068
    سطح
    45
    Points: 5,068, Level: 45
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zahra.n نمایش پست ها
    سلام من ۵ ماه هست عقد کردم
    همسرم شغل آزاد داره و روزانه با آدمای زیادی سروکار داره
    .. اوایل همسرم همه جا همراهم بود ولی الان جوری شده که هیچکدوم از دورهمی های فامیلی رو همراهم نمیاد و همیشه بهونه میاره .
    من خیلی توی این مورد اصرار کردم تا همراهم باشه ولی گوش نمیده و حرف خودش رو میزنه از طرفی هرموقع از سمت خانواده و فامیل های اونا جایی دعوت باشیم حتما میره و منم باید همراهش برم ..
    با هر روش و بیانی امتحان کردم تا شايد راضی بشه و همراهم بیاد ولی هیچ فایده ای نداشت
    من دوس دارم حداقل اکثر جاها همراهم باشه اگه میخواستم تنها برم که ازدواج نمیکردم
    اما متاسفانه هیچ جا همراهم نمیشه و حرفام زیاد واسش اهمیتی نداره
    سلام عزیزم
    وقتی ازش درخواست میکنی با چه لحن و حرفهایی صحبت میکنی؟ مطمئنی که فقط با اطرافیان تو مشکل داره و با اقوام و دوستان خودش رفت و آمد داره؟
    به هرحال باید ببینی مشکل از چیه. ممکنه کلا با آدمهای جدید نتونه ارتباط بگیره. ممکنه با شخص خاصی مشکل داشته باشه. به هرحال باید دقیق بشی و این مشکل رو جدی بگیری چون ممکنه نشون دهنده چیزهای دیگه باشه.
    محکم و مهربان برخورد کن و فعلا تا حل نشدن مشکل باهاش هیچ جا نرو .

  4. 2 کاربر از پست مفید zeynab1990 تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (چهارشنبه 23 اسفند 02), باغبان (چهارشنبه 01 فروردین 03)

  5. #3
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,086 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zahra.n نمایش پست ها
    ... اگه میخواستم تنها برم که ازدواج نمیکردم ....
    با سلام
    قبل از حل یک مشکل باید مواظب باشیم. شدت آنرا افراطی بالا نبریم، وگرنه درمان مشکل غیر ممکن می شود.
    مثلا اگر شکم شما درد گرفت. معنی آن نیست که حتما عمل کنید. گاهی خیلی آسان تر درمان می شود.

    اینطور که شما در مورد ازدواج گفتید که اگر نمی خواستید با همسرتان جایی بروید ، ازدواج نمی کردید!!!!!! نشان می دهد زیادی این مسئله در ذهنتان بزرگ هست. و این منجر می شود که خدایی نکرده تصور کنید باید هدف ازدواجتان را حتما پاس بدارید و حفظ کنید. در حالیکه هدف ازدواج این نیست که شما گفته اید.

    پس همانطور که zeynab1990 گرامی توضیح دادند. باید آرام و با جزئیات به این مسئله پرداخت کرد. و ابعاد آن بررسی شود.

    هم باید مشخص شود شما چقدر زیادی روی این مسئله تمرکز دارید . هم باید مشخص شود علت رفتار ایشان چیست.

    به جای فشار به همسرتان. و درخواست و التماس و اجبار و ....، نظرش را جویا بشو

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  6. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    باغبان (چهارشنبه 01 فروردین 03)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    آدم اصولا به جمع های گرایش داره
    که تو اون جمع بهش خوش بگذره

  8. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,831 در 2,407 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با سلام و احترام



    چند تا مطلب :

    یه خطای شناختی ای هست به نام باید ها و نبایدهای ما ....
    "باید " و "نباید ها" بعضی جاها نیاز ما هست ( مثلا من باید غذا بخورم تا زنده باشم ) .
    بعضی جاها هم قوانین و مسائل اضطرار و.. هست مثلا من باید سر چراغ قرمز وایسم چون اگه این کارا نکنم امکان داره به خودم و دیگرن آسیب بزنم .
    بعضی موقع ها این باید و نباید ها از حالت اصلش خارج میشه .....یعنی میشه قوانین خودمون و گاهی این قوانین خیلی افراطی میشه .
    مثلا به خودمون میگیم : "" همه باید به من احترام بذارن ..... من به او کمک کردم پس باید اون هم به من محبت کنه مگرنه حالم بد میشه ""
    این خطای شناختی بایدها وارد یه خطای دیگری هم میتونه بشه به نام خطای برچسب زدن و تعمیم .
    مثلا چون همسرمون این باید ِ منُ اجرا نکرد .. مغروره و دوست داره حرف خودش باشه..
    ما گاهی همین آنالیز را به کل شخصیت همسرمون ربط میدیم ( خطای تعمیم ) ... یعنی همسرمون یه گلدان می شکنه میگیم بی عرضه هست .
    در حالی که ما باید رفتار و وضعیت فرد و اون لحظه را در نظر بگیریم .
    این خطای بایدها بعضی موقع ها به جایی میرسه که وارد خطای دیگری به نام خطای فاجعه سازی میشه ...
    یه موقع میشه ما به خودمون می گیم :چون باید ِ من انجام نشد فاجعه شده ....
    یا مثلا قبل ازدواج یه ساختار فکری برای خودمون درست می کنیم و اگه در زندگی یه خورده بهم بریزه اون ساختار ، باز برای خودمون فاجعه سازی می کنیم و میگیم دیگه نمیشه کاری کرد و دیگه نمیشه شاد شد .
    یه موقع یه اتفاقی فاجعه هست ( مثل برخورد شهاب سنگ به خونمون ) - یه موقع هم میشه خودمون فاجعه سازی می کنیم .
    درسته ناراحتی هست و باید باشه چون اگه نباشه میشه خطای همه یا هیچ ( ما در زندگی امکان داره ناراحت بشیم از موضوعاتی و طبیعی هست )
    ولی نکته اونجاست که بخودمون بگیم رنجی که داریم میکشیم متناسب با اون اتفاق هست یا خیر؟
    خلاصه اینکه اون اتفاقی که ازش ناراحتیم و یا در زندگیمون اصحتکاک ایجاد کرده ، ببینیم چقدر خطای منطق درونش وجود داره ( خطای شناختی )




    مطلب بعدی در مورد شغل آقایون .
    ببینید یه دایره کاری وجود داره :
    کارمند - خویش فرمایان - صاحب کسب و کارهای بزرگ - سرمایه گذار
    در ربع خویش فرما ، که بیشتر در شغل های آزاد هست فرد شاید نتونه مثل یه کارمند فضای زمانی خاص مدیریتی داشته باشه .
    چون یه فردی که کارمند ِ سر یه ساعتی میره و سر یه ساعتی بر میگرده .
    افردی که شغل آزاد یا خویش فرما هستند یه خورده مدیریت این زمانش ، هماهنگی بیشتری می خواد. ( با توجه به نوع کار )
    مثلا فردی که شغل آزاد داره امکان داره در ساعتی که اوج مهمانی رفتن هست ، برای اون در اون زمان اوج کاری باشه ولی برای یه کارمند شاید اینگونه نباشه .
    برای همین شما به عنوان همسر ، شرایط ایشون را در نظر بگیرید .
    یکی از اقوام ما موقع سال تحویل هم سر مغازه بود و داشت کار مشتری را راه مینداخت – چون یه مشکلی در قطعه وجود داشت و باید میرفت حل می کرد . خانواده اش هم ناراحت نشدن چون میدونستن شرایط را .
    در کل باید روی مدیریت این مسائل وقت گذاشت و بابتش گفتگو کرد .
    مثلا اگه شما دوست دارید هفته ای دو بار رفت و آمد داشته باشید با اقوام به همراه همسرتون ، سعی کنید به جای هفته ای دوبار اون را بذارید مثلا ماهی دو بار و تلفن زدن و ...را هم اضافه کنید .
    اگه همسرتون فشار زیادی را تحمل کنه امکان داره خود به خود مقاومت کنه در این مسائل .
    شاید ایشون یه موقع زمان بیشتری داشت و به جای ماهی دو بار ، ماهی سه بار بتونه بیاد ...شاید بعضی موقع ها ماهی یه بار بتونه ....
    طیفی بببنیم نه صفر و یکی و نگاه فاجعه .
    مشکل اینجاست ما باید و نباید های خودمون را داریم و فکر میکنیم زندگی در همین مفاهیم می چرخه .





    در ایتا تالار همدردی ( از مدیر همدردی ) به مطلبی دیدم در مورد منظومه زندگی .
    اگه درست یادم باشه :
    در زندگی یه منظومه ای وجود داره :
    خودم + همسرم+ فرزندان - پدر و مادر - برادر و خواهر - اقوام خودم - اقوام همسرم - شغل - خلوت تنهایی خودم - دوستانم و....
    همه اینها سیاره های یه منظومه هستن .
    مهم ترینش خانواده هست ....بعد این میره تا کم اولویت ترین سیاره این منظومه .
    اینجوری نیست که بگیم ازدواج کردیم فقط سیاره فلان ، بقیه را دور بریزیم :)
    این یه هنره که افراد چطوری بتونن متناسب با اولویت ها مدیریت کنن .
    پس بهتره گفتگو کنند - مشورت بگیرن - مطالعه کنن - نیازهاشون را شناسایی کنن و ....








    این تابلو را نگاه بندازید :


    وضعیت الان شما و همسرتون وقتی می خواد برسه به کمال ، باید یه تنشی توش باشه - مقداری تنش لازمه برای زندگی،،،ای جَوونها
    مثلا وقتی می خواین با همسرتون یه ماشین بخرید ....نقطه کمالش اینکه در آینده با هم سوار ماشین میشید و مثلا میرید جاده چالوس و لذت می برید .
    اینجا تنش یعنی : زحمت ، صبر ، فداکاریها و قناعت در هزینه ها و... که میذاریم برای خرید ماشین تا بعدش لذت ببریم .
    در مهارت های ارتباطی هم همینه .
    در واقع یه انعطافی باید باشه بین طرفین ( همسازی ) تا بتونن تنش را مدیریت کنن ،،،تا به کمال برسن.
    ( مثل پیرمردهای که تو پارک جَوونها را نصیحت می کنن حرف زدم این سکانس را :)


    موفق باشید
    در پناه حق .
    ویرایش توسط باغبان : پنجشنبه 09 فروردین 03 در ساعت 02:07 دلیل: تایپی


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.