قناعت

[باغبان]

هر چی از تجمل گرایی فاصله بگیریم و به جاش قناعت و ساده زیستی را چاشنی آن کنیم آرامش بهتری داریم

[باغبان]

سبک زندگی به روش قناعت ، میوه ای دارد و آن کم شدن اندوه .

[باغبان]

[باغبان]

[باغبان]

بازار و تبلیغات بیزینسی کالا ها همیشه روی ذهن مردم هست .
شاید شده باشه به اون کالا نیاز نداشته باشیم ولی این ذهن کنجکاو و این ذهن رقابتی ، عادت کرده خارج از نیاز داشته باشه .
مثلا یه نسخه از نرم افزاری را خریداری کرده ایم حالا نسخه جدیدی از اون آمده ، اون نرم افزار نسبت به نسخه قبل و حتی نسبت به چند سال قبل تغییر آنچنانی نکرده و ما با همان ورژن قبلی می تونیم کارمون را راه بنداریم . بعد به خودمون میگیم باید حتما ارتقاء بدیم.
یا مثلا کفشی یا کاپشنی را خریداری کردیم قبلا و واقعا سالم و قابل استفاده هست و نیاز نیست مدل دیگری را خریداری کنیم ، ولی این ذهن مقایسه ای و شکار تبلیغاتی و چشم هم چشمی ها و پُز دادن ها و..
باعث میشه هزینه اضافی انجام دهیم .


در بررسی هایی که انجام شده ، دیده شده مراجعانی گفتن نمی تونن خودشون را مدیریت کنن در این راستا و در حالی که کمد لباس هاشون بزور بسته میشه باز هم مایل به خرید هستن .
خب ما پس از بررسی های انجام شده تکنیک و فرمولی را ابداع و معرفی کردیم و پس از تست ها و نتایج قابل قبول ، در عموم مردم انتشار دادیم .
مثلا وقتی از کنار پاساژی رد میشیم می بینیم پر از لباسه - برای اینکه جلوی نفسمون را بگیریم و گول نخوریم این تکنیک را برید :
-چشمانتون را ببندید
-سه بار فوت کنید
- سه بار هم بگید بعدی بعدی بعدی
به همین راحتی می تونید ذهنتون را مدیریت کنید و از کنار لباس هایی که بهش نیاز ندارید عبور کنید و در دام شکار تبلیغاتی و ظاهر لباس نیافتید :)
باشد که رستگار شویم .

[باغبان]

[باغبان]

[باغبان]

قدیما نمیدونم دل ما خوش بود یا قدیما بیشتر خوش بود ،،،
نمیدونم سلامتی بیشتر بود یا ما مریض نبودیم
نمیدونم ما بی نیاز بودیم ،،،یا توقع ها پایین بود ؟
نمیدونم همه چی داشتیم یا چشم و هم چشمی نداشتیم !
نمیدونم اون موقع ها حوصله داشتیم یا همین حالا وقت نداریم ،،،
نمیدونم چی داشتیم و چی نداشتیم ،ولی روزای خوبی داشتیم
پدربزرگُ مادربزرگ ُ عموُ و عمه ...دوره حیاط منزل
همه لبخندُ مِهرُ لباسُ غذای ساده
قناعتی ساده ولی هم دل
چه روزهایی را گذر می کردیم .

[باغبان]

یکی از قشنگی های دوران کودکی به نظرم ساده و بی آلایش بودن زندگی دوران کودکی ست .
برای خنداندن یه کودک سه چهار ساله و شاد شدنش لازم نیست اون کودک هدف های بزرگ و عجیب و غریب داشته باشه و یا به آرزوهای خاصی برسه ...
حتی با دیدن یه گربه و یا حتی یه سوسک می تونه شاد بشه ....
حتی با لباس های ساده و یا خاکی هم شاد ِ...
بزرگتر که میشه استانداردهای خوشحالی برای ما انسانها فرق می کنه.
در واقع خودمون هستیم که برای خودمان راز خوشبختی را سخت معنا می کنیم و اون را لازمه هدف خاصی می دونیم .
خودمون را درگیر مقایسه ها می کنیم و هرچی بدست می آوریم سیر نمی شویم ....چون از داشته هامون ، لذت واقعی را نمی بریم .