چگونه خاک نفس می کشد ؟ بیندیشیم
چه زمهریر غریبی !
شکست چهره مهر،
فسرد سینه خاک،
شکافت زهر سنگ!
پرندگان هوا دسته دسته جان دادند!
گل آوران چمن جاودانه پژمردند!
در آسمان و زمین هول کرده بود کمین
به تنگنای زمان ، مرگ کرده بود درنگ!
به سر رسیده جهان
پاسخی نداشت سپهر
دوباره باغ بخندد؟
کسی نداشت یقین
چه زمهریر غریبی...
چگونه خاک نفس می کشد؟
بیاموزیم:
شکوه رستن اینک:
طلوع فروردین!
گداخت آنهمه برف
دمید اینهمه گل
شکفت اینهمه رنگ،
زمین به ما آموخت
ز پیش حادثه پای پس نکشیم
مگر کم از خاکیم
نفس کشید زمین ما چرا نفس نکشیم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)