بسم الله الرحمن الرحیم
قبلا مطلبی رو نوشتم با عنوان " ارامش انسان در نوع نگاه به زندگی " و ضمن اون به دعایی از حضرا رسول (ص) اشاره کردم که حضرت می فرمودند " اللهم ارنا الاشیاء کما هی " . می خوام چند جمله ای در این باب بنویسم .
بزارید یه مثال بزنم : نمی دونم تا حالا کوه رفتید یا نه ؟ بعنوان نمونه همین کوههای شمال تهران ! آدم از دور که نگاهشون می کنه شاید جز برف و سرما و سنگلاخ چیز دیگه ای از ذهنش گذر نکنه اما وقتی توی دل این ارتفاعات میره و درختان زیبا و چشمه سارها و آبهای روان و هوای لطیف رو میبینه و استنشاق می کنه ، نگاهش عوض میشه و بعکس اگه ادم اهل دقتی باشه نظرش راجع به شهر هم عوض میشه ! افرادی که تو بعضی از این برجهای شهر ساکن هستن - در یک آپارتمان یا در یک ویلا – شاید فکر می کنن که خونشون چقدر وسیعه ! اما آدمی که از فراز یه کوه مرتفع داره منازل اونهارو نظاره می کنه آپارتمان اونهارو که چه عرض کنم کل برج اونهارو کوچیک و ریز می بینه !
یه مثال دیگه : حتما شنیدید بعضی از این مسافرکشها ( مسافر کش نماها!) عابرین و مسافران کنار خیابون رو به شکل اسکناس ها ی رنگارنگ می بینن ، 100 تومانی ، 200 تومانی و .. تصور کنید آرامش این راننده با راننده ای که قصد رسوندن مسافران رو به مقصدشون داره تا ضمن اینکار معیشت خانواده ی خودش هم تامین بشه . اضطراب اون یکی در چپ و راست رفتنش توی خیابون و این پا اون پا کردنش پشت چراغ قرمز و ترافیک و دعواهاش با مسافرین سر کرایه اضافه گرفتن کجا تا حال این یکی بنده ی خدا که هم خودش آرامش داره و هم مسافرین دعاش میکنند و مزید آرامشش میشن !
نگاهمون به زندگی ، نگاهمون به موضوع به موضوع و مساله به مساله در زندگی هامون باید درست باشه تا نتیجه و برآیند زندگی درست بشه ! من و شما تا به این مساله از راه وقوف علمی و یا تجربه عینی درک صحیحی پیدا نکنیم ، حسمون از این موضوع کامل نخواهد بود ، قصد ایجاد یاس و نگرانی در کسی رو ندارم چه اینکه همه ی ما ها با کمی و فقط کمی تامل در موضوعات دوروبرمون می بینیم که چه نگاههای جالب و چه شناختهای عمیقی از برخی مسائل داریم که تا به حال بهش دقت و یا توجه لازم رو نداشتیم البته جزییات این بحث اخیر رو به یه وقت دیگه ای موکول می کنم .
برگردیم سر بحث نگاه به زندگی ! یه سوال : شما رایانه ی داخل منزلتون به همراه میزش و یا قفسه کتابهاتون به همراه کتابهاش رو فقط کتب برای خوندن و رایانه برای منظورهای خاصش می بینید یا یه جنبه دکوری هم برای اونها قایلید ؟ نظر من اینه که اغلب ما ضمن خرید و قرار دادن کتاب و رایانه در منزل برای مطالعه و انجام فعالیتهای مرتبط حواسمون هست که در چیدمان اونها از جنبه دکوریش در منزل هم غافل نشیم . اون راننده تاکسیه هم از معیشت خودش غافل نیست ولی دیگه مسافر رو بشکل اسکناس نمی بینه بلکه خودش و ماشینش رو وسیله ای می دونه برای خدمت رسانی به خلق خدا .
پدر و مادر و همسر و فرزند و همکار و همکلاسی و اطرافیان ، مسایل مالی و حقوقی و زناشویی و عاطفی و کاری و غیره و همه و همه رو می تونیم در عین حفظ موجودیتشون یه جور دیگه و از یه منظر دیگه هم بهشون نگاه کنیم . خواهشم اینه که بیاییم لیست کنیم این افراد و موضوعات رو از چه منظر و وجوه دیگری می تونیم ببینیم ؟ لیست کنیم که در اثر نگاههای متفاوت و به تبع اون عملکردهای مرتبطش – که مثلا باید یه جاهایی گذشت کنیم ، کوتاه بیاییم ، تواضع کنیم و ... – چه دستاوردهایی در نهایت برامون خواهد داشت که اگه این کار و نمی کردیم نمی داشت ؟ و همچنین عکسش چطور میشه ؟
چی دارم میگم ؟ بعمد خودم رو داخل مخاطبینم میارم که یه وقت حواسم از مشکلات اخلاقی و فردی خودم پرت نشه و از طرفی دیگران هم با کوچکترین مشکل فکر نکنن در حالیکه بقیه زندگیشون در راحت و سلامت کامله دنیاشون تاریک شده !
منو ببخشید که سخنم به درازا کشید .
با آرزوی بهروزی و تبریک سال نو
علاقه مندی ها (Bookmarks)