سلام به همه دوستان
دوستانی که دو پست اخیر من رو خونده باشند می دونند مدتیه که من درگیر یه خواستگارم. پسری که رسما به خواستگاری من اومد و بعد از چندین جلسه صحبت به این نتیجه رسیدم که به درد هم می خوریم و بهش علاقه مند شدم. او هم خیلی صریح به من ابراز علاقه می کنه.
او می دونه که جواب من مثبته ولی وقتی نظرش رو می پرسم میگه تردید داره و بهونه هایی از قبیل این که پدرت سختگیره یا می ترسم پدرت در زندگیمون دخالت کنه و... میاره. الان بیش از 3 ماهه که از آغاز آشنایی ما میگذره و او هنوز نتونسته تصمیم بگیره.
اصلا دلیل این کار رو نمی فهمم. پدر من حتی سختگیری های معمول رو هم نمی کنه و این واقعا یه بهانه است. دیگه کم کم غرورم داره جریحه دار میشه. با این که می دونم ما می تونیم با هم خوشبخت شیم ولی به خاطر این تردیدش می خوام پا بذارم روی دلم و بهش جواب منفی بدم. آیا این تصمیم من درسته؟ لطفا راهنماییم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)