به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 99 [ 00:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    7,215
    سطح
    56
    Points: 7,215, Level: 56
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 18 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من يك دختر مذهبي هستم كه به فيلمهاي غير اخلاقي معتاد شدم.

    به نام خدا
    قبل از اينكه توضيحات را شروع كنم عذرخواهي ميكنم به خاطر بيان اين مسائل و بايد بدونيد ايجاد اين تاپيك و گفتن اين مسائل براي خود من خيلي سخت است ولي واقعا چاره اي ندارم.
    من يك دختر مجرد 31 ساله هستم از خانواده اي مذهبي كه خودم هم شخصي مذهبي هستم . متاسفانه حدود 2 سال قبل بود كه به طور خيلي اتفاقي با سايتهاي مستهجن توي گوشيم برخورد كردم و چند فيلم ديدم. اوايل خيلي حالم بد بود ولي مطمئن بودم كه يكي دو بار نگاه ميكنم و بعد توبه مي كنم و سراغشون نميرم. غافل از اين كه اين مسائل اعتياد آور هست. با گذشت زمان تقريبا هر ماه به مدت دو الي سه ساعت من فيلم نگاه مي كردم اون هم زمانهايي كه اوقات فراغت داشتم تا اينكه عذاب وجدان هاي شديدي گرفتم و ديدم دارم اعتياد پيدا مي كنم و خبري از ترك كردن نيست .
    البته بعد از هر بار ديدن تا چند روز از شدت عذاب وجدان به حالت افسردگي هم مي رفتم و زندگي برام بسيار پوچ و بي معني ميشد . و هربار بعد از گذشت چند روز توبه مي كردم و از ته دلم با گريه و التماس از خدا طلب مغفرت مي كردم و واقعا هم آروم مي شدم. بيشترين زماني كه تونستم تحمل كنم نزديك به سه ماه بود و باز با فشارهاي شديد روحي و جسمي مخصوصا زمانهايي كه به سيكل زنانه نزديك ميشدم به دليل تغييرات هورموني ، كشش خيلي زيادي من رو به ديدن فيلم وادار مي كرد و دوباره بعد از ديدن افسردگي ها و عذاب وجدان‌ هاي بسيار شيد تر از قبل نصيبم ميشد و ترس از اينكه اين موضوع تا كي مي خواد ادامه داشته باشه ...
    هر روشي كه فكر كنيد پياده كردم. كل برنامه ها و فيلتر شكن ها را پاك كردم قسمتي از گوشيم را غير فعال كردم اما نهايتا دو يا سه ماه دوام آوردم و باز كارم را تكرار كردم. خيلي وقتها به خاطر ازدواج نكردنم خودم را توجيح كردم و ميگفتم حتما اگر ازدواج كني ترك مي كني ولي الان ديگه واقعا مطمئن نيستم چون دارم ميبينم كه نتونستم جلوي هواي نفسم را بگيرم و نگراني شديد من اينه كه اين روال تا كي ادامه خواهد داشت؟
    لازمه در مورد بعضي سوالات احتمالي توضيح بدم . در مورد ازدواج اينكه واقعا هيچ راهي وجود نداره چون اصلا خواستگاري نيست و هر موردي هم كه بود به صورت خيلي مسخره و با دليلهاي بچه‌گانه به هم ميخورد و من الان ده ساله كه بزرگترين مشكل زندگيم ازدواج هست . من عاشق ازدواج كردن و مادر شدن هستم ولي مطمئنم كه فعلا مشيت خدا براي من اين بوده كه همسري نداشته باشم اگر چه از نظر ظاهري مالي و اخلاق و مهرباني به معناي واقعي كلمه چيزي كم ندارم (حمل بر خودستايي نشه) به همين دليل اين موضوع اينقدر براي من مهم و مساله دار هست كه قطعا بايد در تاپيك جداگانه اي بررسي بشه و لطفا شما در نظراتتون اين مورد را فعلا منتفي بدونيد.
    من آدم پركار و شلوغي هستم البته از نظر شخصيت آرام و معمولي ام و شخصيت عجيبي ندارم ولي خيلي كم زمان خالي در زندگيم پيدا ميشه. يعني در روز 9 الي 10 ساعت سر كار ميرم . بقيه زمان هم باشگاه و يك كلاس آموزشي و در نهايت خواب و وقت گذاشتن براي خانواده است و اينطور نيست كه زمان خالي زيادي داشته باشم. ولي متاسفانه عادت كردم كه چطور در همين زمانها اين كار زشت را تكرار كنم..
    بيشتر از 10 سال هست كه خواننده خاموش همدردي هستم از زمانيكه كاربران فعال زيادي بودند و تقريبا همه را مي شناسم و از مشورتهاي اونها هميشه در بخشهاي مختلف زندگي استفاده كردم. ولي الان با اين شرايط سختم با كمال احترام و تواضع دست ياري دراز ميكنم به سمت همه‌ي اعضاي با سخاوت سايت از جمله مدير محترم همدردي و فرشته مهربان و گيسو كمند و بي نهايت و شميم الزهرا و پوه و كراي و تك تك كاربران محترم كه جسارت نباشه كه اسم نبردم ، تقاضا دارم با كمكهاتون اين بنده گناهكار را با خالق توبه پذيرش آشتي بديد.
    (شايد من دقيقا هر روز فرصت نكنم پاسخ بنويسم ولي حتما نظرات را ميخونم و سر فرصت جوابگو هستم)
    با تشكر و احترام

  2. 5 کاربر از پست مفید دل آرام من تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 24 اسفند 98), Mvaz (پنجشنبه 22 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99), شمیم الزهرا (شنبه 24 اسفند 98)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    پیشنهاد میکنم در گام اول گوشیتون رو بفروشید و یک گوشی ساده که قابلیت اتصال به نت نداره تهیه کنید.

    ادامه ی این روند، ممکنه حتی اگر ازدواج هم کنید مشکلات جدی براتون ایجاد کنه.

  4. 4 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 24 اسفند 98), دل آرام من (شنبه 24 اسفند 98), شمیم الزهرا (شنبه 24 اسفند 98)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,574

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    سلام وقت بخیر


    همه ما آدمها به لحاظ
    شخصیت
    ی نقاط قوت و ضعفی داریم.

    نکته دیگر اینکه هر کس بر اساس اهداف و معیارهای خود نقاط ضعف و قوت خود را تعریف می کند. مثلا یک فرد مذهبی بر اساس رشد و معنویت می گوید چقدر ضعف دارد.

    اما در کل قطعا هر انسانی گاهی به خاطر ضعفهایش لغزش ها و شیب هایی را طی می کند.
    آگاهی شما به این موضوع ستودنی هست و همین آگاهی نجات دهنده شما و رشد دهنده شما خواهد بود انشاء الله

    شما دقیقا درست و غلط را می شناسید.

    بعضی انباشت نیازها و تمایلات ما می تواند به صورت منفی ظهور یابد و اختیار و کنترل را از دست ما بگیرد و حق با شماست ممکنه با ازدواج هم این موضوع حل نشود.
    چون همیشه ما انسانها معصوم نیستیم و تا آخر عمر باید با ضعفهای خود درگیر شویم و هر وقت فکر کنیم که رها شدیم و صد
    درصد
    هستیم آغاز شکستی هست که قبلا شیطان تجربه کرده است.

    شما باید زمینه های لغزش خود را کاهش دهید. تنهایی، خلوت، تخیل، سایت و محیط های محرک، و فشارها و خستگی هایی که به روش صحیح تفریح نشده باشد موجب تشدید ضعفهای شما می شود.
    برنامه ریزی جهت پرکردن اوقات خود، تفریحات سالم و غیره از همه مهمتر تفکر در مورد ازدواج به طریق ذیل می تواند کمک کند.



    1- اول از همه شما باید تعریفتون رو از مذهب و مذهبی بودن تعریف کنید (برای خودتون). یعنی به طور ریشه ای به چیزی که قبول کردین و ایمان دارید ، به چرایی برسید. دین و مذهب چراغی هستند که ما راه رو بهتر بشناسیم، حالا تا همین جاش چند تا سوال پیش میاد، راه درست چیه اصلا؟ دین چه طور میتونه چراغ باشه؟ چقدر من با دین و مذهبی که میتونه به اون مسیر منو رو منتهی میکنه فاصله دارم.

    پس هدف گذاری صحیح در زندگی شخصیتون بسیار با اهمیت است.

    یک مثال غیر مرتبط که منظورم رو متوجه شید: یک ورزشکار حرفه ای که هدفش قهرمانی در المپیک هست، هیچ وقت از زندگی اش اگر با وسوسه ای برای سیگار کشیدن مواجه بشه، شکست نمی خوره تا سیگار بکشه، همیشه قدرتمندانه از سیگار دوری میکنه، حالا ممکنه در مقابل وسوسه های دیگر شکست بخوره، ولی در مقابل سیگار به این راحتی شکست نمی خوره چون از هدفش دورش میکنه.


    2- ابزار های فیزیکی :

    شما باید برای خودتون دست انداز درست کنید، تا زمانی که وسوسه شدین، با سختی زیاد به اون فیلم ها برسید.
    پیشنهاد خانم پو آخرین نقطه قضیه است. که یک چالش خواهد داشت ( اگر آیتم یک رو خوب برای خودتون جا نیانداخته باشید، با نداشتن گوشی احساس شکست و ضعف بهتون ممکنه دست بده و عزت نفستون پایین بیاد و از طرفی ممکنه اگر لحظه ای دستتون به گوشی برسید بسیار تشنه و حریص تر از قبل بشید)

    3- رفتار ها:
    این بخش بسیار گستر ده است و باید دونه دونه انجام اش بدین و بعد از فراقت از هر کدام برید سر وقت بعدی.

    -مثلا خودتون رو از حالت انفعال و تنبلی و بی حوصلگی خارج کنید.

    -برای خودتون برنامه ریزی های مفرح بکنید، یکی از ریشه های مشکل شما می تونه از همین خستگی و لذت نبردن از پاک ها و مباح های موجود باشه. ما یک نیاز هایی داریم، باید با توجه به تمایلات و اعتقاداتتون از لذت های مباح بهره مند شید ( البته به اندازه)

    -تمرکز زدایی در مورد زمان هایی که به این قضیه دچار میشید. در صحبت هاتون عنوان کردین در یکسری از زمان ها اینطوری میشم. ناخواسته ذهنتون شرطی می شه، که یه زمان هایی اتفاقی قراره بیافته، مثل آدمی که نزدیک ساعت نهار که میشه بدنش نا خودآگاه یه واکنش هایی نشون میده. ولی تو ماه رمضون دیگه سر اون ساعت از اون واکنش های بدن خبری نیست.

    -تمرکز زدایی از بحث ازدواج، شما فی نفسه خودتون هستین و خودتون، باید خودتون رو دریابید، به ذهتون یاد بدین این موضوع رو، البته آیتم شماره یک بالا هم خیلی کمک کننده است.



  6. 6 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 24 اسفند 98), Pooh (شنبه 24 اسفند 98), دل آرام من (شنبه 24 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99), شمیم الزهرا (شنبه 24 اسفند 98)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام خانم محترم خوب هستید؟؟؟
    چون گفتین تقیدات دینی دارین منم از همون در وارد میشم
    من شخصا وقتی گناهی رو کنار میذارم که قبحشو باتمام وجود درک کنم
    زشتی اون کارو با بند بند وجودم حس کنم
    ببینید کلا گناه رو شیطان برامون شیرین میکنه و وقتی ما حقیقت اون کارو ببینیم ازون کار متنفر میشیم
    نمیشه یککاری جذاب باشه و ما هی بگیم توبه میکنم اینجوری بازم سست میشیم و سمتش میریم
    حالا چطور به حقیفت گناه پی ببریم،،؟ با مطالعه و درک عمیقش
    مثلا کتاب گناهان کبیره حقیقت خیلی از گناهان رو نشون میده
    چهل حدیث امام خمینی ره
    )مثلا مبحث غیبت رو ازین کتاب بخونید و واقعا درش تامل کنید میبینید نسبت به غیبت یک حالت تهوعی پیدا میکنید که حتی جایی غیبت میشنوید مثل اسپند رو اتیش نمیتونین آروم بمونید)
    احادیث زیادی که درباره گناهان مختلف هست
    تاجایب که بادمه دیدن که بماند حتی تصور زنا براش کلی مطلب داریم که چقدر روحو کثبف میکنه
    متاسفانه حافظه قوی ندارم اما چندسال پیش یادمه مطالب خیلی مفیدی پیرامون این گناه دیدم
    پیشنهاد من:
    دو رکعت نماز استغاثه به صاحب الزمان عج بخونید و ازشون بخواید بداتون پدری کنند و نجاتتون بدن
    چله استغفار امیر المومنین ع بگیرین (در اینترنت جستجو کنید کمی طولاتیه ولی مضامینی داره که دل هر بنده خدا ترسی رو به لرزه میندازه و فکر میکنم درین مسیر کمک خوبی باشه فقط واقعا با تامل و فکر بخونید)
    در کتبی که گفتم و احادیث دیگر ائمه ع جستجو کنید حتما روزانه برای خودتون مثلا نیم ساعت رو به این کار اختصاص بدین
    ان شالله با همت والای خودتون میبینید چقدر راحت ازین جریان عبور میکنید جوریکه بعدها ان شاالله حتی باورتون نمیشه قبلا به دیدن چنین چیزهایی علاقه داشتید
    موفق باشید

  8. 5 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 24 اسفند 98), Pooh (شنبه 24 اسفند 98), دل آرام من (شنبه 24 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.

    یه نفر یه حرف جالبی میزد. می‌گفت به حضرت آدم دستور دادن سیب نخور. حالا اگر به دنبال اثبات ضررهای سیب خوردن بگردیم تا حکمت سیب نخوردن رو بفهمیم، یه نتیجه ای نمی‌رسیم. چون سیب خوردن ضرری ندارد در واقع. اما چرا نباید میخورد؟ دلیلی جز اینکه معشوقش که خدا باشه ازش خواسته بوده و یک عاشق باید لذتش در انجام خواسته ی معشوق باشه.


    در راستای این استدلال، ببینید چقدر عاشق خدا هستید یا چقدر میخواهید عاشق باشید‌. شاید اگر واقعا میخواهید عاشقش باشید، سختی هایش رو هم به جان بخرید.



    راستی یک نکته.
    خودسرزنشی نکنید. کنترل وسواس گونه نکنید. مثلاً اینجوری نباشه که صبح که بیدار بشید بگید امروز گناه نمیکنم، یا مثلاً هی تو دهنتون نباشه وای الان باز پیش میاد، نکنه پیش بیاد و .... چون اگر بخواهید وسواس به خرج بدید، دهنتون رو متمرکز میکنید روش. و ازش آزاد نمیشد.


    به جاش، هر شب موقع خواب برای روز ایندتون کلی برنامه توی دهنتون بریزید. حتی با جزییات و حتی کارهای کوچک. و صبح اینجوری بیدار بشید که به خودتون بگید امروز سنگ هم از آسمون بباره، هزارتا اتفاق هم بیفته، من باید کارهای امروزم رو انجام بدم. مثلاً امروز قراره ناهار درست کنم. فلان کتابو بخونم. به فلانی زنگ بزنم. فلان فیلم رو ببینم. ملحفه ها رو بدوزم. فلان ورزش رو‌کنم. و ...

    تمرکزتون رو بذارید روی کارهایی که باید انجام بدید.

  10. 5 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 24 اسفند 98), Mvaz (شنبه 24 اسفند 98), دل آرام من (شنبه 24 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 99 [ 00:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    7,215
    سطح
    56
    Points: 7,215, Level: 56
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 18 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و تشكر خدمت تمام دوستان بابت وقتي كه مي گذارند.
    شايد نيم ساعت طول كشيد كه تونستم جلوي ضربان قلبم و اشكام را بگيرم ، وقتي تاپيك خودم و نظرات شما را مي خونم با خودم ميگم يعني اين منم ؟ به كجا رسيدم چي فكر مي كردم و چي شد. بگذريم...


    پوه عزيزم خيلي ممنونم. پيشنهاد شما اولين فكري بود كه ماهها قبل به ذهنم رسيد . ولي واقعا امكانش نيست . دقيقا به همون دليلي كه آقاي ام وز عزيز گفتند من ميخواهم به طور ريشه اي اين موضوع را حل كنم كه حتي اگر سالها بعد هم پيشرفته تريم امكانات در اختيارم بود به هيچ عنوان وسوسه نشم . ضمن اينكه با توجه به پيشرفت تكنولوژي احتمال اينكه در آينده نزديك به جز گوشي دستگاههاي پيشرفته اي كه امكان دسترسي بالاتري دارند ابداع بشند خيلي زياده . ضمن اينكه روابط اعضاي خانواده ما و سوالاتمون از همديگه خيلي زياده و طبيعتا من به راحتي نميتونم اونها را توجيح كنم كه چرا گوشيم را فروختم.


    آقاي ام وز خيلي ممنون مثل هميشه كامل و جامع بود
    من در تاپيك اول مي خواستم بگم كه هيچ ادعايي در مورد مذهبي بودن ندارم و صحبتهاي من در ظاهر امر هست و در حال حاضر به هيچ عنوان خودم را قبول ندارم . ولي گفتم متن طولاني ميشه.
    در مورد زمينه لغزش ببينيد من واقعا تفريحات خاصي ندارم يعني من در اين ده سال اخير بعد از تمام كردن مقطع ليسانس كه موضوع ازدواج شروع شد اوايل نميدونستم چه مسير طولاني و سختي جلوي راهمه ، وقتي خواستگاري ها نتيجه اي نداشت (چه از سمت ما چه طرف مقابل) مخصوصا بعد از گذشت دو سال كم كم حالت هاي سرخوردگي و افسردگي در من ظاهر شد و خودم خيلي تلاش مي كردم كه اين اتفاق نيفته مثلا كلي كتاب ها و فايلهاي موفقيت را مطالعه كردم و گوش دادم . يك دوره آموزشي سختي را شروع كردم و تا آخرش كه چند سال طول كشيد ادامه دادم .خريد و تفريح و جمع دوستان و ...
    اين اتفاقات سه چهار سال بيشتر طول نكشيد . حالا شرايطم سخت تر شده بود . هم سنم نسبت به يه دختر مجرد بالا بود هم تمام دوستام ازدواج كرده بودن . هم يه جورايي اونها از من دور شده بودن و جمع هاشون فرق داشت هم من با سرعت خيلي بيشتري از اون جمع ها فرار كردم چون واقعا حالم با حرفها و ديدم اونها خوب نبود. به جز يك دوستم كه خيلي با هم خوبيم و اون هم مجرده . ولي واقعا زياد اهل بيرون رفتن و ... نيست نهايت با پيگيري من سالي سه بار .
    تنهايي هاي من خيلي زياد شد . سركار رفتن . كلاس رفتن و پياده روي و گاهي خريدهاي تنها . كاملا به تنهايي عادت كردم و واقعا جزيي از شخصيتم شد اونقدر كه الان چند ساله اين جمله ها برام عادي شده : چقدر ساكتي ، چقدر آرومي ، چقدر تغيير كردي ...
    دو تا خواهر دارم كه واقعا رابطه ام با اونها خوبه و اينطور نيست كه بگم تو خوانواده مشكل دارم و غيره نه در واقع من به واسطه شرايطم بسيار ادم آرام و غمگين و گاهي اوقات افسرده اي شدم. قبلا ها اينقدر مي زدم از خونه بيرون تنهايي مي رفتم و اكثرا هم قدم مي زدم پدر و مادر عزيزم هم با اينكه از اين جور كارها (زيادي و بي دليل بيرون رفتن و ...) خوششون نميومد در كمال احترام مي پرسيدن كجا ميري منم يه چيزي مي گفتم و مي رفتم ولي الان ديگه خودم نميخام چون واقعا برام تكراري شده و گاها غمگينم ميكنه اين همه تنهايي.
    همه اينها را گفتم كه بگم واقعا تفريح خاصي نيست كه شرايطش باشه و من بهش علاقه داشته باشم و انجامش نداده باشم . ببينيد من اصلا رفتار و كارهام را توجيح نميكنم فقط دارم شرح حال از زندگيم ميدم . و با كمال پررويي بايد بگم همه چيز را ميدونم اينكه اينهمه غصه خوردن اشتباهه اينكه اينقدر نبايد روي ازدواج فوكوس كنم . اينكه نعمتهاي خيلي خيلي زيادي دارم اينكه خيلي ها هستند كه شرايط خيلي سخت تري نسبت به من دارند و اينكه موضوع ازدواج براي خيلي ها مثل منه و در نهايت اينكه در مورد فيلم ها كارم اشتباهه و خودم بايد با تمام وجود تصميم بگيرم كه بزارم كنار ولي نميدونم چرا اينقدر حل كردن اين مشكلات برام سخته .
    شميم الزهراي عزيزم
    بله كملا درسته البته من يه بخشي از اين كارها را انجام داده بودم ولي نه به اين جامع و كاملي كه شما فرموديد . ضمن مطالبي كه در مورد خودم گفتم تنبلي هم به كلكسيون شخصيتي ام اضافه شده ولي حتما خواندن كتابها را در برنامه مي زارم.

    پوه عزيزم ممنونم
    مثال زيبايي بود . ولي من هنوز اندر خم يك كوچه مانده ام چه برسه عاشقي با خدا
    در مورد برنامه و .. همونطور كه بالا گفتم واقعا خيلي آدم خلوتي نيستم كما اينكه شلوغ هم نيستم و متوسط وقتم را پر ميكنم و كارهاي خونه هم انجام ميدم و علاقه دارم . واقعا برنامه ريزي هاي جديد و علاقمندي ها و اينها چيزي به ذهنم نميرسه اگه شما كار خاصي در نظر تون هست ممنون ميشم راهنمايي كنيد.

  12. 5 کاربر از پست مفید دل آرام من تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 24 اسفند 98), Mvaz (یکشنبه 25 اسفند 98), Pooh (شنبه 24 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام‌.
    به نظر من خیلی غصه نخور .

    همونهایی هم که ازدواج کردن، اگر ازدواج نکرده بودن کارشون به همین جاها میکشید.

  14. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    دل آرام من (یکشنبه 25 اسفند 98)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    به نظرم نیاز به ایجاد یک تنوع و تکاپو در زندگی دارید.

    ادامه تحصیل می‌تونه خیلی موثر باشه. نه صرفا از این لحاظ که مدرک بگیرید، بلکه حضور در فضای دانشگاه و خود رفت و امدش و آشنا شدن با افراد جدید و پیدا کردن دوستهای جدید، فشار خود درس و امتحانات، برنامه های دانشگاه، اردوها، فعالیت های فرهنگی و هنری دانشگاه و ....، می‌تونه حس و حال زندگی و ذهنیتون رو تا حد زیادی تغییر بده.


    دختر مجرد هم سن و سالهای شما هم که در حال ادامه تحصیل باشن زیاده و میتونید دوستهای خیلی خوبی پیدا کنید. دیدم که میگما :)

    شرکت در فعالیت های رقابتی هم می‌تونه خیلی کمک کنه. مثلاً شطرنج، شنا، تیراندازی، دو.

    مراقبه و خلوت کردن ذهن هم خیلی خوبه. الان که نمیشه رفت بیرون و جای شلوغ، فرصت خوبیه. من امتحان کردم وقتایی که میرم بالای پشت بوم و آسمون شب رو نگاه میکنم، ذهنم اروم میشه.

    یه مدت هم سودوکو حل میکردم. اونم خوب بود و تمرکزم رو مجبور میشدم بذارم روش.

    صنایع دستی و کار با وسایل و ابزار هم خیلی خوبه و ذهن رو متمرکز می‌کنه روی اون کار.

    اگر خواهرزاده و برادرزاده هم دارید، گاهی وقت گذروندن باهاشون و مراقبشون بودن، اون خلأ حس مادری رو هم یکمی جبران می‌کنه.

    رسیدگی به گل و گیاه و توجه به رشدشون و حال و هواشون.

    یا حتی ماهی نگه داشتن.

    یه بار اقا حامد به من پیشنهاد دادن کبوتر نگه دارم. خیلی کبوتر دوست دار ولی خب حیاط مشترک داریم و ممکنه همسایه ها موافق نباشن.
    ولی ماهی و یه آکواریوم کوچولو هم خوبه.

  16. 3 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    دل آرام من (یکشنبه 25 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام دوست عزیز وقتتون بخیر ؛

    دیدن این فیلم ها درسته اعتیاد درست میکنه و بعضی اوقات در لحظه هایی که ممکنه نشسته باشین و بهچیز دیگ ای فکر میکنین وسوسه میشین که برید این فیلم هارو ببینید و باید بگم خیلی آدم پاک و مومن و درستکاری رو میخواد که جلوی خودشو بگیره و این کارو نکنه ولی اینو بدون که دختر بدی نیستی ...همین احساس بد و عذاب وجدانی که بعد از دیدن این فیلم ها میگیری خودش نشون میده دلت پاکه ولی باید اراده ات رو قوی تر کنی ...این تا اینجا

    من میخوام خودمو برات مثال بزنم که نتیجه ی عواقب کارها چطور میتونه باشه .
    من کاهل نماز بودم ....خدارو باور داشتم و دارم (یعنی میخوام بگم از نظر اعتقادی مشکلی نداشتم )
    ولی تنبلی میکردم بسیار ...مثلا هفته ها و ماه ها نمازمو نمیخوندم ....یکی از اطرافیان نزدیکم بهم میگفت : نمازتو بخون تا خدا خودش گوشمالیت نداده .... بهم گفت بخون تا صبر خدا لبریز نشده ...اینو هممون میدونیم که خدا نسبت به گناهان بندگانش صبوره ...صبرشم زیاده ولی وقتی بنده ای رو دوس داشته باشه برای اینکه به راه راست بیاردش اون شخص رو دچار مشکل و گرفتاری میکنه تا بنده خودش بفهمه کجا گوش به حرف خدا نداده ...
    منم همینطور تنبلی کردم توی خوندن نماز و حرف گوش ندادم تا اینکه به طرز بدی گرفتار مشکل و سختی شدم و اون موقع فقط خدا بود که کمکم میکرد ...و الآن هم اگر لحظه ای دوباره نماز نخونم اون مشکلات شروع میشن ...البته مشکل من هنوز ادامه داره ولی شدتش کم شده و میدونم چرا ریشه ای حل نشده ...بخاطر اینکه احساس خطر کنم و نمازامو مرتب بخونم .

    حالا همه ی این حرفا رو زدم که بهتون بگم : به راه بیا ...قبل از اینکه خود خدا به راه بیارتت اون هم با هزینه ای سنگین که بدی ...
    تو آدم بدی نیستی ...من هم نبودم ولی خب ....
    فعلا
    امیدوارم حرفام کمکی بهت کرده باشه .
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  18. 4 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    Mvaz (یکشنبه 25 اسفند 98), دل آرام من (یکشنبه 25 اسفند 98), ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 تیر 99 [ 00:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    7,215
    سطح
    56
    Points: 7,215, Level: 56
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 18 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خدمت دوستان عزيز
    وقتي تصميم گرفتم اين تاپيك را ايجاد كنم به هيچ عنوان نميخواستم حرفي از مسئله ازدواجم بزنم (تو پست اولم اشاره كردم). ولي تا به خودم اومدم ديدم كل پست دومم در مورد ازدواج بود . شايد باورتون نشه ولي من حاضرم قسم جلاله بخورم كه تمام مشكلات من با يه ازدواج مناسب حل ميشه . واقعا نميدونم چطور بعضي هايي كه بالاي 25 سال دارند ميگن ازدواج اونقدرها هم مهم نيست شد شد نشد نشد . با تموم وجود ميگم خوش به حالتون…

    توي اين روزها كه كرونا همه ي پيش بيني ها را به هم ريخته ، خودم خيلي به اين موضوع فكر ميكردم كه واقعا هيچ چيز و هيچ چيز اين دنيا قابل پيش بيني نيست . خدا را چه ديدي اصلا شايد مرگ خيلي نزديك تر باشه يا صلا از يه نقطه غير قابل پيش بيني ازدواج كني و اينا . تا اينكه دقيقا ديشب يه اتفاق كاملا غير منتظرره افتاد و من تا دم مرگ پيش رفتم . تقريبا ديشب اصلا نخوابيدم و مدام به اين فكر مي كردم كه اگه من همين امشب بميرم به معناي واقعي خسر الدنيا و الاخره هستم . تو دلم به خدا گفتم درسته كه مثل فرعون لحظه مرگ دارم صدات مي كنم ولي قسمت ميدم باز به من فرصت بده تا توبه كنم و آخرت خوبي براي خودم بسازم . اين موضوع خيلي برام الهام بخش بود.

    من هروقت اون گناه زشت را مرتكب مي شدم تا چند روز بعد وقتي سوار سرويس مي شدم توي راه اصلا آروم قرار نداشتم با هر صداي بوق همه اش به اين فكر مي كردم اگه تصادف كنيم و بميريم چه غلطي بكنم وقتي هنوز توبه واقعي نكردم . تا دوباره ديشب شبيه اين اتفاق افتاد و من به خدا تو دلم گفتم تاپيك زدنم را نشانه شروع توبه من بدون و بهم عمر دوباره بده تا بهت ثابت كنم . خواهش ميكنم شما هم برام دعا كنيد و هم اينجا كمكم كنيد.

    وقتي تصور ميكنم مثلا اگه سه چهار ماه بگذره و من اين تاپيك و اين حرفها را فراموش كنم ; اگه مثل دفعه هاي قبل كه واقعا براي توبه خيلي زار زدم و از ته دلم بود ولي نتونستم نگه دارم ... اگه دوباره ...

    به خاطر همين هست كه خيلي در اين مورد با خدا حرف نميزنم . يكيش به خاطر اينه كه ديگه به خودم و توبه هام اعتماد ندارم و ديگري اينكه دلم مي خواد عمل داشته باشم بعد با خدا در مورد اون موضوع صحبت كنم. مثلا الان تا يه مدت به خودم و اينكه تكرار نميكنم اعتماد دارم اول به خاطر تاثير ايجاد اين تاپيك و دوم به خاطر نزديكي ماه رمضان ولي اين موضوع تكرار بعد از توبه هم مثل موضوع ازدواج ، فكر كردن به آينده اش وحشت به دلم مي ندازه . فقط ميتونم بگم خدايا اين چه امتحانهاي سختي بود ؟؟؟ !!!

    آقاي ام وز عزيز از متن بالاي شما چند مورد برام مبهمه لطف مي كنيد بيشتر برام توضيح بديد :
    منظوتون از تفكر در مورد ازدواج به روش ذيل چي بود؟
    بخش رفتارها را خيلي نميتونم در مثالهاي مختلف ديگر پيدا كنم .
    و اينكه چطور ميتونم براي خودم به غير از حذف گوشي در اين راه دست انداز ايجاد كنم?

    پوه عزيزم غصه خوردن و قكر و خيال جزيي از شخصيتم شده و مطمينم بخشي از ارثي هست كه از مادرم به ما رسيده البته خودم هم بهش پر و بال ميدم. يكي از فانتزي هاي من داشتن يه همسر شاده كسي كه هميشه با سر و صدا فوتبال ببينه شوخ باشه و اهل معاشرت باشه. ميدونم كه براي حل ضعفهاي خودم به ديگران پناه ميبرم.
    در مورد پيشنهادات واقعا عالي بودن ولي همونطوري كه گفتم واقعا به خيلي هاشون علاقه اي ندارم . در س خوندن كه اصلاااا واقعا تقريبا مي تونم بگم از همين مدرك ليسانسم هم استفاده خاصي نكردم اگر چه تو همون سن دوست داشتم و پشيمون نيستم. اين دوره آموزشي هم كه گفتم تا حدودي اين شرايطي كه مد نظر شما بود را برام ايجاد كرده و من با چند نفر دوست شدم و باهم مباحث را مرور مي كنيم. و هنوز ادامه داره. حتي در مورد باشگاه تصميم دارم از سال جديد ادامه ندم چون واقعا اون شرايطي كه مد نظرم بود را نداره و فقط خستگي بود در عوض مي خوام يه كار هنري ياد بگيرم ولي هنوز انتخاب نكردم.

    7 عزيزم ممنونم كه با قلب مهربونت راهنمايي كردي . كاملا حرفهات درسته من هم گفتم اتفاقات اين چند وقت اخير و مخصوصا ديشب برام خيلي الهام بخش بود و با توجه به اينكه اون موضوع ديشب براي يه گروه اتفاق افتاد من تصور مي كردم خدا دقيقا با منه و اگه اتفاق بدي بيفته من مقصر اصلي اين امتحان الهي براي اون افرادم. ازت مي خوام با همون معصوميت خاصي كه تو تاپيكهاي دعا براي نفر بعد پستهاي قشنگ ميزاري ، نفر بعد دعاي تو من باشم كه خيلي محتاجم...

  20. 2 کاربر از پست مفید دل آرام من تشکرکرده اند .

    ستاره آشنا (دوشنبه 04 فروردین 99)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.