به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 66
  1. #11
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    آقا آرش

    دقت کنید که ارتباط حضوری به خاطر ارسال امواج به صورت چهره به چهره و تأثیرات زبان بدن بسیار موثر تر است .

    اگر می توانید فرزندتان را به خانواده همسرتان برای چند روز بسپارید و مسافرت بروید اینکار را بکنید . حتی اگر اینم نشد ، در همین شهر محل اقامت دو سه روزی را هتل بگیرید و با هم باشید اینجوری ساعاتی را هم همسرتان می تواند کنار فرزندش باشد . مهم اینه که خارج از فضای منزل چند روزی با هم باشید آنهم فقط عاشقانه ، و درد دلهاتون را به هم بگید . به همسرتان بگید که در دلهات رو با گوش جان می شنوم و نکته هم یادداشت می کنم که یادم باشه . اما دلم میخواد تو هم به درد دلهای من گوش کنی . شنونده خوب و منصف برای همسرت بودن به معنای منفعل بودن نیست شما هم فعال باشید اما کاملاً عاطفی . لذا شما هم درد دلهاتون و رنجش هایی که از همسرت داشته ای را لطیف بگو و البته بگو از همه اینها چون دوستش داری گذشته ای و چیزی به دل نداری جز عشق او ( وفایت با جفایت هردو نیکوست .... تفاوت کی کند چون دارمت دوست ) .

    آخر سر هم مبتکرانه بگو بیا حالا همه را دور بریزیم . ابتکار پیشنهادی من به شما اینه ، یک واکمن تهیه کنید با نوار کاست و حرفهای هردو را ضبط کنید و اخر سر به دل طبیعت جایی سرسبز برید و حتی الامکان نهری باشد نوار را شکسته و رشته های آنرا قیچی قیچی کرده در برکه ریخته بدهید آب ببرد و بگو هرچه بود آب برد دیگه دلمان از هم پاک پاک میشه ، بیا از نو شروع کنیم . بگو برای جدایی همیشه وقت هست اما برای دوباره ساختن دیر میشه . بیااز نو شروع کنیم .

    اگر همسرتان موافقت کرد ابتدا به اتفاق فرزندتان یک جشن آشتی کنان راه بیاندازید و بعد واقعاً از نو شروع کنید . حتی شده محل سکونت را تغییر دهید و سیستم چینش نوی را در خونه به کار بگیرید ( فضا سازی ) . بعد از آن واقعاً از نو شروع کنید و به هم قول بدهید که یکدیگر را در جهت تغییرات سازنده پیوسته یاری می کنید و همیشه زمانی را برای درد دل و بیان دلخوریها بگذارید آنهم عاشقانه ترین زمان را ، نه وقت اعصاب خوردی و دعوا . سعی کنید این زمان تعیین شده را به همین شکل دور از فضای خونه و کاملاً برای هم باشید .


    در صحبت با همسرتان کمتر از دیالوگ به خاطر فرزندمان ..... استفاده کنید . سعی کنید هرکار می کنید به خاطر خود او باشد ، عمیقاً و قلباً


    .

  2. 19 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (یکشنبه 16 مهر 91)

  3. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    جناب آرش سلام

    تاحالا واستون پستی نذاشتم و این اولین پستم واسه شماست.

    نمیدونین چقدر از این که میخواین جدا بشین از همسرتون ناراحت شدم.

    ضمن تایید اکید صحبتهای فرشته مهربان عزیز ، من هم چند کلامی باهاتون حرف دارم!

    زن موجودیه که دوست داره هرگز مزاحم کسی که دوستش داره نباشه! حاضره بار تنهایی رو به دوش بکشه اما

    مزاحم کسی نباشه. همسر شما هم از این امر مستثنی نیست! زن موجودی است عاطفی! حتی اگر سرد و آزرده

    باشه میشه برش گردوند. چون شعله محبتش اگر سرد بشه مثل آتش زیر خاکستره که میشه دوباره روشنش کرد!

    اون همین الان هم زبانش یک چیز میگه دلش چیز دیگری. اون خواهان جدایی نیست. میخواد ببینه شما چقدر

    جسورانه برای حفظ این زندگی و دوباره به دست آوردنش تلاش می کنین. اون میخواد شما نازش رو بکشین و

    قاطعانه ازش بخواین برگردین. اما شما این قاطعیت رو نداشتین. زنها گاهی دوست دارن قاطعیت و مخالفت دوست

    داشتنی مردشون رو ببینن. این رو از این رو میگم که یکی از اقوام نزدیک من به دلایلی از شوهرش جدا شد!

    خدا رو شاهد می گیریم چند سال بعد که شوهرش مرد این زن سر مزارش ضجه میزد که همیشه دوستت داشتم

    و منتظر بودم برگردی اما تو این کار رو نکردی! الان که با اون زن و بچه هاش ارتباطی نزدیک داریم همیشه با

    حسرتی عمیق از همسرش یاد می کنه و هر وقت اسمش میاد بعد از 4 سال از مرگش هنوز براش اشک میریزه.

    زن ها موجودات عاطفی ای هستن. همسر شما فقط آزردست! پس سعی کنین براش چیزی باشین که تاحالا

    نبودین و میخواسته که باشین. پر واضحه که دوستتون داره. تسلیم امری نشید که بعدا برای خودتون و همسرتون

    پشیمانی عمیق به بار بیاره!

    برنامه فرشته رو پیاده کنین و کوتاه نیاین از خواستنش! مثل یک خواستگار مصر باشین! انگار روز اوله که پیش

    همسرتون هستین! برای طلبش همه کار بکنین! حتی قاطعیت تا بالاخره ازش بله ای مجدد برای زندگی جدید

    بگیرین! یک سناریوی مهیج ترتیب بدین برای برگرداندش.

    براتون دعا می کنم که زندگیتون دوباره پر از مهر بشه و فرزندتون شما و همسرتون رو کنار خودش تا آخر عمر داشته

    باشه توی یک خونه پر از عشق و محبت


  4. 17 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (چهارشنبه 05 مهر 91)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 فروردین 92 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1391-4-20
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    1,048
    سطح
    17
    Points: 1,048, Level: 17
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    559

    تشکرشده 569 در 163 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    آقا آرش اول بگم از خوندن عنوان تاپیکتون خوشحال شدم اما خوب بعدش...
    البته رفتار همسرتون بسیار امیدار کنندست، اگه طلاق گفتنش رو کنار بذارید و به باطن رفتارش نگاه کنید اینو متوجه میشید
    این رفتار ، رفتار آدمی که می خواد همه چیزو واقعا تموم کنه نیست، اون فقط خسته و ناامیده ، دوسال دوری زمان کمی نیست !!
    احتیاج به محبت و توجه شما داره تا دوباره بهتون نزدیک بشه ، توروخدااینهارو جدی بیگیرید
    آقا آرش همینکه شما و همسرتون بعد از مدتها یه صحبت آروم داشتید و همدیگه رو درک کردید یک دنیا می ارزه

    نذارید این رشته صحبت و محبتی که ایجاد شده قطع بشه ، به هر بهونه ای که می تونید دوباره بهش تلفن کنید و باهاش صحبت کنید
    ، اینبار همش راجب طلاق نگید کمی حرفای احساسی و امیدوار کنند بهش بگید ، یکم هم به همسرتون بگید دلم نمی خواد جدا بشیم. یعنی هیچ جوری نمی تونی برگردی؟
    من حاضرم همه کاری بکنم تا دوباره کنارت باشم. من دوستت دارم..

    به اینکه دائم میگه طلاق توجه نکنید ، زنها هزار حرف میزنند اما منظورشون یه چیز دیگست
    شاید می خواد دست و دل شمارو بلرزونه که یه کاری بکنید ، به این توجه کنید که وقتی گفتید بریم مسافرت گفت باشه!
    اقا آرش این یعنی چی؟ اگه دلش نمیخواد هرگز به زندگی با شما برگرده که سریع نمیگفت باشه میام!
    این یه نشونه خیلی مثبته که شما از دستش دادید.

    میدونم که مدرسه ها باز شده اما یک هفته مسافرت صدمه ای به درس دختر شما نمیزنه اونهم اول سالی ، اونهم تو دبستان ، فوقش معلم خصوصی میگیرید جبران میشه

    آقا آرش اون چیزی که دختر شما ازش آسیب میبینه جدایی شما و مادرشه نه یک هفته مدرسه نرفتن!
    پیشنهادتون رو مجددا بهش بدید ، اصلا........ به خانومتون بگید بچه مدرسه داره ، دوتایی میریم مسافرت ، خیلی هم بهتره!! بچه هم باشه پیش مادربزرگ پدربزرگش،برای رفت و آمدش هم آژانس بگیرن

    بخدا این مسافرته خیلی مهمه ! خیلی زیاد، ! توروخدا راحت ازش عبور نکنید! الان که همسرتون آروم شده خیلی خوب موقعیه

    زنها وقتی احساسات و ناراحتی هاشون رو میگن و میبینند که درک شدن ، اونوقت سبک میشن ، اونوقته که میتونند پذیرای عشق و محبت باشند
    بخدا الان خیلی خوب موقعیه ،
    راستی خانم شما متولد چه ماهی هست؟

    خیلی چیزای دیگه می خواستم بگم ، اما فعلا شرایط روحی خوبی ندارم خودم ، بعدا دوباره میام

  6. 10 کاربر از پست مفید کبـود تشکرکرده اند .

    کبـود (جمعه 31 شهریور 91)

  7. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    اقا ارش سلام

    نظر منم اینه که از این مسافرت نگذرید.الانم که پنج شنبه ها مدارس تعطیله.کلا هفته اول مدارس هم تق و لقه.میتونید عصر چهارشنبه حرکت کنید و برید و جمعه شب برگردید.

    درک میکنم که هم شما و هم خانومتون میخواین زودتر زا بلاتکلیفی دربیایان اما این راهش نیست.
    طلاق توافقی کلا 3 ساعت بیشتر طول نمیکشه.نکنید این کار رو.

    اجازه بدید در دادگاه یکی بین شما قضاوت کنه.(با یه وکیل مشورت کنید ببینید چطور میتونید روند دادگاه رو طوری انجام بدید که یه قاضی پخته و با تجربه بین شما قضاوت کنه .من خیلی وقتا دیدم این قضاوتها افراد رو به سمت آشتی پیش برده)

    نمیدونم از لحاظ مذهبی چطوری هستید
    من برای شما 5 شب سوره مزمل رو میخونم.خیلی گره گشاست

    شما هم همت کنید و انقدر راحت وارد راهرو دادگاه نشید


  8. 8 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (جمعه 31 شهریور 91)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    آقا آرش سلام.
    منم تا الان براتون پستی نگذاشتم. اما فکر می کنم باید جتما به پستهای دوستان اینبار دقت کنید. شما اگر واقعا زندگی تون رو می خواهید باید بدونید الان در شرایطی هستید که روی لبه تیغ هستید.
    دیدید این کتاب داستانهای عاشقانه رو که یه شوالیه میاد پرنسس خودشو نجات میده تا باهاش ازدواج کنه؟ توی زندگی واقعی هم همینطوره. دل همسر شما خیلی شکسته بنابراین روی هر حرف شما فکر می کنه و فکر می کنه. امیدوارم ناراحت نشید اما اون حرفی که در جواب سوال ازدواجتون بهش زدید "گفتم خب چرا که نه؟من باید برای فردای جدایی فکری میکردم، من که نمیتونم تا آخر عمرم تنها باشم." درست نبوده! هرچند که بعدش خواستید درستش کنید اما اثر بدش رو گذاشته. اون هنوزم فکر می کنه شما مصمم نیستید.
    همونطور که بهارشادی گفت واسه خانمها خیلی خیلی مهمه که مصمم بودن مرد رو در تصمیمش ببینه. هیچ چیزی نباید باعث بشه شما موضعتون رو هر دفعه تغییر بدید. اول پیشنهاد مسافرت بعد بخاطر بچه لغوش کنید.مسلما همسر شما هم می دونسته بچه موقع مدرسه اشه اما قبول کرد اما شما بجای همسرتون بچه اتون رو اولویت اول قرار دادید. ببینید رعایت همین نکته های کوچک باعث میشه شما به هدفتون برسید یا نرسید. خانمتون فکر می کنه شما زیاد عوض نشدید و بعد زندگی مجدد همون آدم قبلی میشید. همسر شما می خواد شمارو باور کنه و من اینو متوجه شدم ولی دنبال پالس های مثبت و قوی از شما میگرده که البته بعضی از جمله هاتون ناامید کننده است. وقت دادگاه رو هی به تعویق بندازید و حاضر نشید هر دفعه که گفت پاشید باهاش برید توی دادگاه برای طلاق توافقی! ممکنه در ظاهر از اینکه هی عقب می اندازید بهتون غر بزنه اما باور کنید برخلاف شما آقایون ما خانمها خیلی وقتها حرفی که می زنیم اونی نیست که توی دلمونه! مطمئن باشید خوشش میاد شما نگذارید طلاق اتفاق بیفته.
    توی هر حرفی که بهش می زنید دو نکته رو دقت کنید تا از گفتن هیچ حرفی بهش پشیمون نشید.
    1- در همه حرفهاتون همسرتون و احساساتش در اولویت اول باشه. حتی بخاطر بچه هم نباشه و مرتبا اینو تکرار نکنید که بخاطر بچه ال می کنم بل می کنم.
    2- حتما حتما حتی پیش خودتون و ته دلتون مصمم به این زندگی باشید و شک نکنید. شک شما مستقیما به همسرتون منتقل میشه و اون با توجه به داشتن حس ششمی که مخصوص همه خانمهاست سریع اینو متوجه میشه. پس:شما میخواهید هرجور شده این زندگی رو حفظ کنید و موفق هم میشید!!!یادتون نره!


  10. 8 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (جمعه 31 شهریور 91)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 فروردین 92 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1391-4-20
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    1,048
    سطح
    17
    Points: 1,048, Level: 17
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    559

    تشکرشده 569 در 163 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    مسلما همسر شما هم می دونسته بچه موقع مدرسه اشه اما قبول کرد اما شما بجای همسرتون بچه اتون رو اولویت اول قرار دادید. ببینید رعایت همین نکته های کوچک باعث میشه شما به هدفتون برسید یا نرسید. خانمتون فکر می کنه شما زیاد عوض نشدید و بعد زندگی مجدد همون آدم قبلی میشید. همسر شما می خواد شمارو باور کنه و من اینو متوجه شدم ولی دنبال پالس های مثبت و قوی از شما میگرده که البته بعضی از جمله هاتون ناامید کننده است

  12. 3 کاربر از پست مفید کبـود تشکرکرده اند .

    کبـود (جمعه 31 شهریور 91)

  13. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    حقیقتش، من برای ادامه زندگی دیگه مصمم نیستم،
    حقیقتش مشکل اصلی همینجاس.

    چقد دلم میسوزه..نه برای شما،برای خانومتون...
    از تاپیک اولتون تا الان بهتون گفتم همسرتون دوستتون داره اما ازرده است..اما شما توجیح کردید و توجیح.

    هیچ وقت نتونستم به شما به چشم مردی که از دل و جون برای زندگیش مایه میذاره نگاه کنم چون از تک تک جملاتتون بوی نبود عشق کامل میومد..من یه کاربر توی دنیای مجازی بدون شناخت شما تونستم مصمم نبودن و قرص نبودن ته دلتونو تشخیص بدم از اون بخاطر دخترم دخترم گفتنهاتون کاملا معلوم بود،دیگه خانومتون که جای خود داره و فهمیده.

    اونوقت این زنها میشن زنهایی که دنبال ادامه زندگی نیستن اما مردم خبر ندارن زن عشق میخواد.از تاپیک اولتون تا الان گفتم.

    نمیتونم بگم زورکی عاشق همسرت بشو..نه عشق که زور نیست.

    اما...اما..گاهی ادم قدر بعضی چیزا رو نمیدونه.

    اگه عاشقش بودی میفمیدی حرف از شوهر کردن اون و زن گرفتن تو و ... چه ضربه ای میزنه.

    نمیدونم در نهایت این زندگی به کجا میرسه..اما امیدوارم بعدش پشیمونی نباشه.

    زن تا روز دادگاه هم امیدواره..شوهرش عین فیلم هندیا بگه طلاق نمیدم..دوستت دارم..برگرد.حاج اقا طلاقش نمیدم.چون زنمه..دوسش دارم.زن برمیگرده..اما افسوس که اینجا ..الان..شما..:(

    (با اجازه اعضاء تالار..دل اون زن عین اینه انگار روبرومه..دلم خواس بنویسم.)

    موفق باشی

  14. 11 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (جمعه 31 شهریور 91)

  15. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 92 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1389-11-07
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    2,964
    سطح
    33
    Points: 2,964, Level: 33
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,263

    تشکرشده 1,270 در 233 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    مجددا و مکررا از لطف دوستان که چاره جوی این دوراهی بزرگ زندگیم هستند و هر کدام به نوعی سعی دارند راه درست رو به من نشون بدند صمیمانه سپاسگزارم.

    عنوان این تاپیک به نظرم درست انتخاب شده، بعد از دو سال رفت و آمد در راهروهای دادگاه که هنوز هم کاملا تموم نشده، و انواع تهمت زدن ها، دعواها، کینه و دشمنی ها برافروختن،
    3 تا 4 ساعت صحبت آرام و منطقی، بطوریکه پایانی دوستانه وصمیمانه داشته باشه، به نوعی گام گذاشتن در مسیری مصالحه جویانه است حالا گیرم انتهای این مسیر به یک جدایی از زندگی زناشویی ختم بشه.
    چون به هر حال قرار گذاشتیم با هم دوست باشیم و دوستانه رفتار کنیم.

    __________________________________________________ ____________________________

    در مورد مسافرت شاید دوباره مطرحش کنم، فعلا توپ در زمین منه، چون من پذیرفتم که با وجود شرایط موجود، بدون اینکه ایشون از حقش بگذره طلاقش بدم، من حتما تا مرحله ی طلاق میرم، مگر اینکه مطمئن باشم که واقعا اینو نمیخواد،

    من کاملا براش روشن کردم که من اصلا جدایی رو نمیخوام، براش روشن کردم که طلاق برای من سخته، کاملا براش توضیح دادم که هیچ کس برای من اون نمیشه، واقعا هیچ کس برای من اون نمیشه.
    اونم خودش اینو میدونه، این حرفمو باور داره.

    بهش گفتم هیچ زنی نمیاد پول زمینشو خرج خونه شوهرش کنه، اونم زمینی که براش بیشتر از ارزش مالی، ارزش معنوی داشت، بهش گفتم من همه اینها رو می دونم میفهمم،
    بهش گفتم مطمئن باش حتی اگر جدا بشیم من پول زمین رو بر میگردونم، چون تو به من لطف کردی و من مدیونم.

    تمام خصوصیات مثبتش و هنر هاش رو براش یکی یکی اسم بردم، گفتم همه اینها تو رو برای من تک کرده، بهش گفتم چطور میتونم به کسی دیگه فکر کنم و تو زندگیم کسی رو جایگزین تو کنم؟

    اما میخوام ثابت کنم خودخواه نیستم و قرار نیست حرف حرف من باشه.
    چون اون مدام تکرار میکنه که تو خودخواهی و میخوای حرف حرف تو باشه،

    __________________________________________________ ____________________

    این خانم با تمام خصائص خوبش،
    غرور بیجا داره، لج بازی های عجیبی داره، حدس و گمان هاش میشه باورش،
    منطق پذیر نیست، من احساس میکنم دروغگو هم شده، خیلی ناجور میشه اگر واقعا اینطور باشه

    من واقعا هنوز مطمئن نیستم که اون زن زندگی باشه، زنی که نتونست یک بحران خود ساختش رو درست کنترل کنه، زنی که خونش رو ترک کرد، زنی که به جای حل مشکلاتش و رو راست بودن با شوهرش، رفت با یکی دیگه ارتباط برقرار کرد.

    ببینید من دیروز هم به خانمم گفتم، من اصلا ناراحت نیستم، اصلا ازش کینه به دل ندارم، اصلا باهاش مشکلی ندارم، اما دارم برای خودم فکر میکنم،( این حرف رو اینجا دارم میگم به ایشون نگفتم) آیا این خانم که بعد از 12 سال این برنامه ها رو اجرا کرد، میتونه زن زندگی باشه؟

    من دوستش دارم، صمیمانه دوستش دارم وگرنه همون دوسال پیش طلاقش میدم، اما وقتی نمی خواد نشون بده که اون هم لا اقل ذره ایی تعلق خاطر به این زندگی داره چطور میتونم دوباره بپذیرمش؟

    من به مسافرت دوباره فکر میکنم، چون من برای طلاق هیچ شرطی نذاشتم، انقدر انصاف داره که قبول کنه من باید شرطی بذارم،
    البته گفت من میتونم مقداری از مهریه ام رو ببخشم، گفتم چقدرش رو خندید گفت حالا چونه نزن، گفتم باشه، برای من فرقی نمیکنه، من که دارم ماهی یک سکه میدم، چه 10 سال بشه، چه چهل سال

    اینو بگم که از دیروز که باهاش حرف زدم خیلی حالم بهتر شده، یک جور انرژی مثبتی گرفتم، روحیه ام خیلی بهتر شده،
    من تنها یک پرسش بزرگ دارم، اگر برگرده، میشه بهش اعتماد کرد؟آیا اون زن زندگی هست؟یا باز هم با کوچکترین مشکلی میخواد همین راهی رو که تو این دو سال رفت دوباره بره؟
    متوجه میشید چی میگم؟؟
    اون بعد از 12 سال در حالیکه زندگی نسبتا آرومی داشتیم یک دفعه جهنمی به پا کرد، به طوریکه کل خانواده و دوستان هنوز که هنوزه میگن باور نمیکنیم بین شما دو تا مشکلی پیش اومده باشه،
    آیا ممکنه در حالیکه همه چیز آروم به نظر میاد، دوباره دلش هوای هندوستان کنه و بزنه زیر همه چیز؟
    خانم آنی گفتند که باید اعتماد سازی کنید، خب من اینکار رو میکنم، آیا اون هم خودش رو متعهد میدونه؟
    یا فکر میکنه چون من خواستم برگرده باید با تمام شرایطش بسازم؟
    من مردی نیستم که با تمام شرایطش بسازم


  16. 4 کاربر از پست مفید arash1348 تشکرکرده اند .

    arash1348 (جمعه 31 شهریور 91)

  17. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آذر 91 [ 11:00]
    تاریخ عضویت
    1390-7-21
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,151
    سطح
    18
    Points: 1,151, Level: 18
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 118 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    با سلام
    من واقعا دربرابر تاپيكهاي شما يك فرد خام خام وبي تجربه هستم در اندازه اي نيستم كه حرفي يا پيشنهادي بدم فقط خواستم يه مطلبي را بگم:
    واسه اينكه اعتماد جفتتون بهم برگرده نياز به زمان هست بيشتر از چند روز شايد به اندازه يكي دوسال .
    خراب كردن زندگي دوزاده ساله در عرض چند ماه به سادگي امكان داره كه خودتون شاهدش بوديد ولي ساختن و از اول پي ريزي كردن زمان طولاني تري را ميخواهد .
    خدا به شما يه فرزند داده اين هديه خدا بعنوان حلقه اتصال شما دونفره ، كمي هم به فكردخترتون باشيد ( خطاب به شما وخانمتون ميگم ، نه فقط شما)
    خانمتون شوهر داشته وخانواده خوبي داشته بدون هيچ مشكل حادي ولي دچار يه چالش شد فكرميكنيد دخترتون چي ميشه با اين همه گرگ كه وجود داره؟
    آسيب هاي اجتماعي واسه دختراي امروز واسه اوناييش كه خانواده خوب وفهميده و پدر ومادر دارن زياده ، بچه هاي طلاق اسيبهاشون بيشتره ها .
    اينها فقط نظر شخصي من بود اميدوارم ناراحت نشده باشيد.

  18. 3 کاربر از پست مفید ابتسام تشکرکرده اند .

    ابتسام (سه شنبه 04 مهر 91)

  19. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array

    RE: در راه مصالحه و سازش( جدایی از همسرم و دخترم 2)

    آقا آرش... میخوام جواب سوالتون رو بدم...
    شما می خواهید دوباره زندگیتون رو درست کنید، شما بعد از دو سال برگشتید، پس فعلا سهم شما از تلاش بیشتره. اگر شما پا پس بکشید همسر شما حتما راه جدایی رو انتخاب می کنه پس وظیفه اعتمادسازی فعلا برعهده شماست. در این شرایط شاید حتی لازم باشه تلاشهای یکطرفه ای رو انجام بدید و مدام دست به قضاوت در مورد رفتارهای همسرتون نزنید.
    اما یک نکته اینجا وجود داره. تلاش شما نباید تلاش منفعلانه ای باشه. یعنی اینکه شما هم برخوردها و عکس العمل های همسرتون رو زیر نظر دارید. اصلا چطوره یک دفترچه تهیه کنید و هر برخوردتون و مکالمات بینتون و مواردی که شما و همسرتون درموردش کوتاه اومدید یادداشت کنید. هرجا براتون شک برانگیزه دورش یک خط قرمز بکشید و موقعیت هایی ایجاد کنید تا این شک به یقین تبدیل بشه.اینجوری مقدار پیشرفت ارتباطتون رو می تونید اندازه گیری کنید.
    سوالی که در پست شما مطرح شد شاید 4-6 ماه بعد بطور قطعی قابل پاسخ دادن باشه اونم نه از طرف ما بلکه با یقین خودتون. هرجا هم متوجه منظور همسرتون نشدید اینجا مطرحش کنید تا پاسخگو باشیم.
    امیدورام جوابتون رو گرفته باشید.


  20. 3 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (سه شنبه 04 مهر 91)


 
صفحه 2 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.