* كمك : حرف همسرم را بپذيرم يا مادرم را؟
اول از همه اجازه بدين تا ماجرارا كامل برايتان تعريف كنم .
من و نامزدم تصميم گرفتيم تا با هم به خارج از كشور رفته تا در آنجا زندگي كنيم .
اما بخاطر يك سري شرايط سخت و دشوار و مسائل پيش آمده من مجبور شدم تا دوباره به ايران بازگردم و تصميم گرفتيم تا زماني كه وضعيت همسرم در آنجا بهتر شود من در ايران بمانم .
همسرم مقداري پول دست شخصي داشت كه الان آن پول دسته منه همسرم مي خواست تا اين پول دست خانواده اش بماند . اما به اصرار مادرم كه از برگشت من ناراحت بود پول دست من ماند . و هر بار كه همسرم سعي مي كند تا را جع به پول تصميمي بگيرد مادرم اجازه نمي دهد .
زيرا از اين موضوع مي ترسد كه همسرم مرا رها كرده و همه چيز به پايان برسد .
من هم به همسرم اعتماد دارم كه هيچگاه همچين كاري نمي كند هم اينكه به مادرم حق ميدهم كه يراي آينده ي بچه اش نگران باشد . ولي اين موضوع باعث شده تا من بين اين دو گير بي افتم .
مثلا اينبار همسرم از من خواست تا پول را به شماره حسابي كه من نمي دانم براي كيست بريزم و او بعد از چند روز چك و سفته و سود ماهيانه ي پول را براي من بفرستد ولي وقبي مادرم اين موضوع را شنيد شديدا مخالفت كرد كه امكان دارد سرتان كلاه برود و يا اصلان اينكه او با دوستش تصميم داشته باشند كه اين پول را از تو بگيرند و ...
و باز من سر يك دو راهي قرار گرفتم چون اگر پول را نفرستم با همسرم به مشكل بر مي خورم و اگر بفرستم و گفته مادرم درست از آب در بيايد آنوقت من از خانواده ترد مي شوم .
ولي فشار هاي شديد مادرم كه فكر مي كند به نفع من كار مي كند باعث شد تا در مقابل همسرم بايستم و به او بگويم كه من پول را براي كسي كه نمي شناسم نمي فرستم .
حالا از شما خواهش دارم تا در اين زمينه به من كمك كنيد و بگوييد كه حق با كيست مادرم يا همسرم ؟:302:
پول را بفرستم يا نگهدارم ؟:302:
RE: كمك : حرف همسرم را بپذيرم يا مادرم را؟
سلام artimis
حتی اگر فرضیات مادرتون درست باشه... مگر با گرو کشی و پول پیش خودتون نگه داشتن زندگی درست میشه؟!!!
ما تا وقتی زندگی می کنیم باید بر اساس اعتماد و علاقه و عشق و پیشرفت در این زمینه باشه... اگر هم خدایی نکرده مشکل غیر قابل حلی بر خورد کردیم و به راه آخر رفتیم. آنوقت هم با انصاف ، قاضی و وکیل و....
اینکه پیش پیش محکوم کنیم و حکم بدهیم و عمل کنیم ، اون هم در زندگی که می گویئد به شوهرتان اعتماد دارید و دوستشون دارید به نظر روش صحیحی نمی رسه....
علاوه بر اینها این دخالت آشکار مادرتون در زندگیه... من هم متوجه می شوم که نظرات او دلسوزانه است... اما مگر نه اینست که اغلب درگیریهای خانواده ها با مادرشوهر و مادر زن و پدر زن و پدر شوهر از همین جا ها شروع می شود...
RE: كمك : حرف همسرم را بپذيرم يا مادرم را؟
با سلام و خسته نباشيد :72:
خدمت آقاي سنگ تراشان .
اين اولين باريست كه شما به من پاسخ داده ايد و از ديدن اين پاسخ خيلي خوشحال شدم . از راهنمايي ارزنده تون متشكرم .
ولي يه مشكلي هست اگر خدايي نكرده فرض محال گفته ي مادرم درست در بياد اون وقت من چيكار مي تونم بكنم درحالي كه از خانواده ترد شده ام .
من اصولا آدم ترسوييم و دورو بره ريسك حتي 1% ريسك هم نمي روم .
و هميشه عادت داشتم تا كارهام و به كسي بگم كه اون شخص مادرم بوده و بعد از اونم تا حدودي همسرم .
مثلا حتي اگر لاستيك ماشينم پنچر مي شود تا به مادرم نگويم و يا تا او در مورد اين موضوع نظر ندهد من آروم نيمي شوم.
اين دو مورد با عث مي شه تا من موقع انتخاب حرف همسرم و يا مادرم به مشكل بر بخورم . :302:
RE: كمك : حرف همسرم را بپذيرم يا مادرم را؟
سلام artimis
لطفا باز پاسخ مرا مطالعه کنید.
هیچ موقع احتمال ریسک در زندگی به صفر نمی رسه...
برای همه خانواده ها احتمال هر مشکلی وجود داره.... حالا بر اساس این فرض ما می توانیم پیش پیش خودمون هم با روشهای اشتباه تیشه به ریشه زندگی بزنیم.
اگر آن آقا مشکل داره روش های صحیح باید برخورد شود...
با شک و ظن و... که نمی توانیم حکم صادر کنیم....
به نظرم به جای این کارها، به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و دقیقا ارزیابی کنید که شما در زندگی چه مشکلی داریدو در جهت حل آن کوشا باشید.