انتخاب همسر از نگاهی دیگر
انتخاب همسر ایده آل یا...(انتخاب همسر_1)
http://www.hamdardi.net/pic/site/ghalb.jpg
پرسش: برای انتخاب همسر، معمولاً چه کسانی مورد توجه شما قرار می گیرند؟
پاسخ: «یک شخص شوخ طبع» ، «کسی که عاشق طبیعت و بیرون رفتن باشد» ، «کسانی که از مسافرت و غذاهای خوب، لذت ببرند.»
«مشکلتان این است که بدنبال «ویژگیهای شخصی» هستید؛ در حالی که می بایست بدنبال «شخصیت» باشید».
نکته ی کلیدی در انتخاب همسر مناسب این است که بدنبال شخصی با «شخصیت» و «منش» خوب باشید نه فردی که تنها از محبوبیت برخوردار است. اکثر ما در ابتدا جذب کسانی می شویم که یک ویژگی شاخص شخصیتی دارند: توانائی آنها در خنداندن ما، نرمی و لطافت آنها، علاقه به دوچرخه سواری و... . در حالیکه هر یک از این ویژگی ها می توانند لذت بخش نیز باشند . اما در خوشبختی شما تعیین کننده نیستند.
این منش و رفتار یک شخص است که تعیین می کند آن فرد چگونه با خود، شما و در نهایت روزی با بچه های شما رفتار خواهد کرد.
منش و رفتار، زیر بنا و اساس هر رابطه ی سالم است. چنانچه رابطه را یک «کیک» فرض کنیم، ویژگی های شخصی مانند خامه و افزودنیهای روی کیک و «منش» و شخصیت فرد به مثابه خمیر مایه ی کیک می باشد.
در این مجموعه مقالات شش ویژگی بنیادی را که می بایست در شخصیت همسر خود بدنبالش باشید، به شما معرفی می کنیم. این ویژگی ها واحدهای ساختمانی یک شخصیت و منش خوب محسوب می شوند. به جای پرسیدن این سؤال که: «آیا همسرم مرا دوست دارد؟»می بایست از خودتان بپرسید که: «آمادگی و قابلیت او در عشق ورزیدن چه میزان است؟» همین و بس. نکته ی مهم: به خاطر داشته باشید که هر آنچه را که می خوانید در ارزیابی خود و خصوصیات شخصی خودتان نیز به کار بندید!
تعهد به رشد شخصی
چنانچه بتوانید کسی را بیابید که به رشد شخصیتی خود و دیگری متعهد و پایبند باشد، از همان ابتدا بسیاری از مشکلاتی را که عده ی کثیری از زوج ها با آن روبرو هستند ، نخواهید داشت.
تعهد به رشد شخصی به این معناست که: همسرتان متعهد می شود که تا سرحد امکان برای اینکه همسر بهتری باشد، بیاموزد. هنگامی کسی را دوست دارد که برای رشد، شکوفائی و تحول شخصی او ارزش و بهای زیادی قائل است. در نتیجه به سهولت و آسانی رابطه تان از همان ابتدا تضمین شده است.
صرف نظر از اینکه بگو مگوی کوچکی است یا یک بحران بزرگ، می بایست که همسرتان مایل باشد که با استفاده از تمامی منابع موجود به منظور این مهم که چگونه همسر مهربان تر و دلسوزتری باشد، بیاموزد و یاد بگیرد.
همسر متعهد به رشد شخصی مایل است که به اشکال مختلف از قبیل: کتاب، نوار، سخنرانی، سمینار و در صورت لزوم مشاوره و روانکاوری، کمک و راهنمایی دریافت کند. بسیاری از روابط هنگامی که یکی از طرفین نیاز به اصلاحات را تشخیص داده ولی دیگری از همکاری سرباز می زند، دچار بحران می شوند. این چیزی است که می بایست در ابتدای رابطه به آن توجه داشته باشید. زیرا روزی چشم باز کرده و می بینید در یک بحران خانوادگی همسرتان عقیده ای به مشاوره ندارد و یا لجبازتر از آن است که یک کتاب بدست بگیرد و راجع به اینکه چگونه می توان یک رابطه را نجات داد، چیزهائی بیاموزد.
این برنامه ریزی احساسی و یا کوله بار احساسات حل و فصل نشده ی ما نیست که باعث شکست روابط می شود، بلکه انکار و نادیده گرفتن آنهاست که منجر به تخریب روابط می شود. در اینجا منظوراین است که همسرتان می بایست این موضوع را که او نیز با معلولیت ها و نقائصی به رابطه آمده است، بپذیرد. خواهید دید که این خضوع رابطه ی شما را از اینکه به یک میدان نبرد تبدیل شود، بازخواهد داشت. مهم است، کسی را پیدا کنید که نه تنها به بزرگ شدن و رشد شخصی علاقمند است، بلکه در این راستا کاری نیز صورت می دهد.
سؤالاتی که می توانید در رابطه با «تعهد به رشد شخصی» از همسرتان بپرسید:
1- ظرف ده سال گذشته در رابطه با عواطف و احساسات خود چه چیزی آموخته اید؟ این آموخته هایتان چه تغییراتی را در شما ایجاد کرده اند؟
2- از روابط گذشته ی خود چه آموخته اید؟ در روابط فعلی خود تا چه حد متفاوت عمل می کنید؟
3- بزرگترین نقاط ضعف شما کدامند و فکر می کنید منشاء و خاستگاه آنها چیست؟
4- چنانچه از همسر قبلی شما پرسیده شود که بزرگترین شکایت های خود را از شما بیان کند، چه خواهد گفت؟ آیا با نظر او موافقید یا خیر؟
5- هنگامی که در گذشته، شما و یا روابطتان دچار بحران می شدند، از چه منابعی کمک می گرفتید؟ (کتاب، مشاوره، روانکاوی و..) آیا مفید واقع می شدند؟
6- ظرف پنج سال آینده، می خواهید چه تغییراتی کرده باشید؟ مایلید از چه بخشها و یا چه ویژگیهائی از خود رهائی یابید؟ خصوصیاتی که مایلید واجد آنها باشید کدامند؟
ادامه دارد...
منبع:کتاب آیا تو ان گمشده ام هستی، نوشته باربارا آنجلیس- با تغییر و تلخیص
به نقل از سایت تبیان
RE: انتخاب همسر از نگاهی دیگر
انتخاب سخاوتمندان احساس (انتخاب همسر 2)
http://www.hamdardi.net/pic/site/ezdevaj1.jpg
در ادامه مقاله قبل به بررسی ملاک های دیگری جهت انتخاب همسر می پردازیم. و یکی دیگر از ویژگی هایی را که در هنگام انتخاب باید در مخاطب خود جستجو کنیم، شرح داده و راه هایی را برای شناخت آن ارائه خواهیم کرد.
ابراز روحی و احساسی
داشتن یک رابطه ی صمیمی به معنای در یک خانه زندگی کردن، نیست، بلکه به معنای سهیم شدن احساسات با یکدیگر می باشد. از این روست که دومین ویژگی که می بایست در همسر آینده خود بدنبال آن باشید، باز بودن روحی و احساسی است. به این معنی که همسرشما: احساس دارد، می داند که چه احساسی دارد، مایل است که آن احساسات را با شما در میان بگذارد، می داند که «چگونه» آن احساسات را به شما بیان کند.
عذر و بهانه ی بیشماری از طرف مردان و زنانی شنیده ام که در روابطی ناشاد بوده اند و این شکایت را داشته اند که همسرشان نمی تواند احساسات خود را بیان کند. «پدرش هیچوقت به او نگفته است که دوستش دارد. بنابراین او هم نمی تواند به من بگوید که مرا دوست دارد». «شوهر قبلیش خیلی او را رنجاند. بنابراین او از اینکه بمن بگوید که دوستم دارد مشکل دارد. »
تمامی ارزیابی های فوق دقیق بودند، اما نشان می داد که از توجه به یک نکته غافل مانده اند: چنانچه همسرتان نتواند احساسات خود را به کلمه کشیده و آنها را با شما در میان بگذارد، آمادگی یک رابطه ی صمیمی را ندارد.
رابطه با کسی که از لحاظ احساسی بسته می باشد، چه فایده ای دارد؟ ماندن در رابطه با کسی که نمی تواند احساسات خود را با شما سهیم شود، شکلی از «خود تنبیهی» است.
یک تعریف دیگر «باز بودن روحی و احساسی» ، «سخاوت» احساسی است. از کلمه ی سخاوت معمولاً این معنی استنباط می شود که به عنوان مثال، شخصی از لحاظ مالی سخاوتمند است و یا از وقتش براحتی برای دیگران مایه می گذارد و ...... اما در اینجا منظورم این است که همسری را پیدا کنید که در رابطه با عشق خود با شما سخاوتمند باشد و این سخاوت احساسی بدین معناست که «آزادانه» و «به وفور» و بی هیچ «محدودیتی» از عشق خود، به شما ببخشد. به عبارت دیگر همسری که از لحاظ روحی سخاوتمند است کسی است، که به شما بگوید چقدر شما را دوست دارد و به شما نیز نشان دهد که تا چه میزان قدر و ارزش شما را می داند و در اینجا منظورم سالی یکبار، آنهم فقط در سالگرد ازدواجتان، یا فقط وقتی که شما او را تهدید می کنید که ترکش خواهید کرد، نیست. شما استحقاق آن را دارید که همسرتان، عشق و قدردانی خود را به شکلی ثابت و همیشگی به شما نشان دهد.
چنانچه همسرتان نتواند احساسات خود را به کلمه کشیده و آنها را با شما در میان بگذارد، آمادگی یک رابطه ی صمیمی را ندارد
.
نقطه مقابل سخاوت روحی، «خساست روحی» می باشد. بدین معنی که همسرتان عشق و احساسات خود را از شما دریغ کند. گوئی که «موجودی» او چنان محدود است که تنها مقادیر ناچیزی از آن را به شما ارائه می دهد. کسانی که از لحاظ احساسی خسیس هستند، عملاً شما را وادار می کنند که از آنها «گدائی عشق» کنید. بطوری که مجبور باشید احساسات آنها را بزور از آنها بیرون بکشید. در غیر اینصورت چیزی به شما نشان نمی دهند و متعاقب آن نیز از شما انتظار دارند که خرده نانی را که به شما داده اند، همه جا جار بزنید و آن را بزرگ جلوه دهید. چنین کسانی به احتمال زیاد هرگز نیاموخته اند که چگونه «دوست بدارند»، اما این مشکل خود آنان است، نه مشکل شما. چنانچه بدنبال یک شغل «تمام وقت» معلمی نیستید، از رابطه با کسانی که از لحاظ احساسی خسیس می باشند، برحذر باشید.
باز بودن احساسی همسرتان، به شما امکان می دهد که به درونیات او دسترسی داشته باشید.
باز بودن عاطفی یک شخص، کلید قلب او را به شما می دهد
تحقق قولی که در ابتدای ازدواجتان به یکدیگر دادید نیز چیزی جز این نیست. هرگز به چیزی کمتر از آن قناعت نکنید.
سؤالاتی که در رابطه با باز بودن احساسی همسرتان، می توانید از او بپرسید:
1- آیا در هنگام بیان احساسات خود با کسانی که دوستشان دارید، احساس راحتی می کنید؟ در حال حاضر در زندگی خود به چه کسی می گوئی که: «دوستت دارم؟»
2- صحبت راجع به چه احساساتی بیش از بقیه برایتان مشکل است؟ صحبت راجع به کدامین احساسات برایتان ساده است؟ آیا این موضوع با گذشت زمان تغییری نیز کرده است؟
3- آیا بخش هائی از وجود شما هستند که صحبت راجع به آنها با دیگران برایتان راحت نیست؟ فکر می کنید که چرا اینطور است؟
4- معمولاً چه وقت دلتان را می گشائید و از احساسات خود با دیگران صحبت می کنید؟ بعد از اینکه این کار را کردید، چه احساسی دارید؟
5- آیا فکر می کنید که عدم توانائیتان در بیان احساسات، در روابط شما مشکلاتی سبب شده باشد؟
6- چنانچه از نزدیکان شما بپرسم که آیا از لحاظ روحی و احساسی باز هستید یا خیر، چه خواهد گفت؟
در ادامه با ما همراه باشید.
منبع: کتاب آیا تو آن گمشدهام هستی، نوشته باربارا آنجلیس-با تلخیص
به نقل از سایت تبیان
RE: انتخاب همسر از نگاهی دیگر
عشق هاي آينه وار (انتخاب همسر_3)
در دو مقاله قبل با عنوان انتخاب همسر ايده آل يا... و انتخاب سخاوتمندان احساس در مورد دو خصيصه مهم که در مراحل انتخاب همسر بايد مد نظر قرار گيرد ، صحبت کرده و به اهميت تعهد شخصي و توانايي ابراز احساسات و چگونگي شناسايي اين دو ويژگي در افراد پرداختيم . در ادامه با ما همراه باشيد.
زن شکايت مي کرد که هيچگاه نمي تواند به شوهر خود اعتماد کند. هنگامي که از شوهر او پرسيدم که آيا اين اتهام همسر خود را قبول دارد يا نه، در دفاع از خود گفت: «من فقط وقتي دروغ مي گويم که راحت نتوانم راستش را بگويم.» قسمت وحشتناک داستان اين است که مرد واقعاً باور داشت که بي صداقتي او اصلاً اشکالي ندارد.
صداقت، درستي و قابل اعتماد بودن از ضروري ترين اجزاء يک رابطه ي سالم مي باشند. دانستن اين موضوع که مي توانيد روي همسر خود حساب کنيد، حس امنيت فوق العاده اي به شما خواهد داد، چرا که او در همه حال با شما صادق مي باشد. از طرف ديگر چنانچه در ترس دائمي از اينکه همسرتان به دلائلي به شما دروغ بگويد، زندگي کنيد، هرگز نخواهيد توانست که در رابطه تان بياسائيد و همواره در تنش، ترديد و انزجار بسر خواهيد برد. اثرات دراز مدت عشق ورزيدن به کسي که به او اعتماد نداريد، براي اعتماد بنفس شما و نيز رابطه تان مخرب خواهد بود. يکي از مخرب ترين راه هائي که زوجين مي توانند عشق، شور و حرارت رابطه ي خود را بکشند و صميميت را از بين ببرند، بازگو نکردن حقيقت است.
اين امکان وجود دارد که کساني که به کرات حقيقت را «دستکاري» مي کنند، نسبت به دنيا اين نگرش را داشته باشند که: «زندگي آنقدرها هم منصف نيست.» اينگونه افراد، به بي صداقتي خود تنها به عنوان يک استراتژي به منظور رسيدن به منافعشان مي نگرند. به عبارت ديگر، يقيناً اشکالي در سيستم ارزشي آنان به طور ذاتي وجود دارد. وقتي شما با يک دروغگو زندگي مي کنيد، در نهايت خواهيد ديد که دروغ هاي او را مي پوشانيد و خود نيز به مانند او به يک دروغگو مبدل مي شويد.
پيدا کردن همسري که درست و صادق باشد به معناي جستجوي:
کسي است که با خود صادق باشد: انسانهاي زيادي وجود دارند که به شما دروغ نمي گويند، اما به خودشان دروغ مي گويند. صداقت از خود شخص شروع مي شود. بدين معني که مي بايست از کساني که استاد خود فريبي هستند، برحذر باشيد. ممکن است به خود بقبولانيد که همسرتان انسان صادقي است، اما بياد بياوريد که او از روياروئي و پذيرفتن خيلي از مشکلات خود اجتناب مي ورزد. در اينجا موضوع اين نيست که او دروغگو است، مي توان گفت که او چندان با خودش صادق نيست.
آيا همسرتان تحت عنوان معامله و تجارت به مشتريان و يا همکاران خود دروغ مي گويد؟ آيا همسرتان حقيقت را راجع به زندگي خود از خانواده اش پنهان مي کند؟ آيا همسرتان اغلب کارهائي را که شما فکر مي کنيد از روي بي صداقتي است، توجيه مي کند؟ چنانچه در صداقت همسرتان مردد هستيد، حس احترام خود را نسبت به او از دست خواهيد داد و مشکل خواهيد توانست که به رفتار او در قبال خود اعتماد کنيد.
چه احساس فوق العاده اي است ، کسي را دوست داشته باشيم که بارها و بارها به من ثابت کرده است که مي توانم همواره به صداقت و راستگوئي او اعتماد کنم.
يک همسر صادق:
1- هيچ قسمتي از شخصيت خود را از شما پنهان نخواهد کرد.
2- اينطور نيست که به خاطر دفاع از خود، فقط آنچه را که شما دوست داريد بشنويد، به شما بگويد.
3- بدون اينکه مجبور باشيد با سياست و يا با زور حقيقت را از او بيرون بکشيد، خودش تمامي حقيقت را با شما در ميان خواهد گذاشت.
4- به دنبال همسري باشيد که در رابطه با احساسات خود رک و صادق باشد و اعمال و گفتارش با يکديگر همخواني داشته باشد.
هنگامي که همسرتان به طور دائم و هميشگي با شما صادق است، طبيعتاً به او اعتماد خواهيد کرد.
سؤالاتي که در رابطه با صداقت مي توانيد از همسر خود بپرسيد:
(پرواضح است که چنانچه همسرتان يک دروغگوي درمان ناپذير باشد، به سؤالات زير صادقانه پاسخ نخواهد داد. به احساسات خود اعتماد کنيد و مراقب حرکات و رفتارهايش باشيد تا که دريابيد پاسخ هايش منعکس کننده ي صداقت او هستند، و اينکه آيا مي توان به او اعتماد کرد يا خير.)
1- آيا فکر مي کنيد که زن و شوهر مي بايست در رابطه با همه چيز با يکديگر صادق باشند، يا اينکه مي توانند، چيزهائي را براي خود خصوصي نگه دارند؟ به عنوان مثال...؟
2- آيا در روابط خانوادگي کسي به شما دروغ گفته يا خيانت کرده ؟ چه اتفاقي افتاد؟ چه احساسي در شما بوجود آمد؟
3- آيا هرگز در روابط خانوادگي دروغ گفته يا خيانت کرده ايد؟ چه اتفاقي افتاد؟ آيا دوباره اين کار را انجام خواهيد داد؟
4- چنانچه بخواهيد دروغ بگوئيد، در مورد چه چيزهائي در رابطه تان دروغ خواهيد گفت؟ وضعيت شغلي، روابط با دوستان يا... .
5- اگر از اطرافيانتان بپرسيم که آيا صادق و قابل اعتماد بوديد يا خير، چه جواب خواهد داد؟ چرا؟
6- فکر مي کنيد اساساً چه کارهائي «درست» و چه کارهائي «غلط» هستند و انجام دادن چه کارهائي براي شما مسئله اي نيست (تقلب در پرداخت ماليات بردرآمد، لوازم اداره يا محل کار را به خانه آوردن، ريختن زباله و آشغال در خيابان، برداشتن پولي که پيدا کرده ايد و...)؟
7- آيا همين حالا نيز با من صادق هستيد؟ (مراقب عکس العمل چشمهاي او باشيد!)
منبع: کتاب آيا تو آن گمشده ام هستي، نوشته باربارا آنجليس- با تلخيص
به نقل از سایت تبیان
RE: انتخاب همسر از نگاهی دیگر
دوست داشتنی اما بی تعهد(انتخاب همسر4)
http://www.hamdardi.net/pic/site\ghalbe2.jpg
در مقاله هاي قبل با عنوان انتخاب همسر ايده آل يا... ، انتخاب سخاوتمندان احساس و عشق هاي آيينه وار به بررسي سه ويژگي از مجموعه خصوصيات همسر انتخابي پرداختيم و در ادامه ويژگي مسوليت پذيري را مورد بحث مي گذاريم.
بسياري از افراد آمادگي داشتن رابطه اي جدي را ندارند. ممکن است اين افراد حتي بسيار نيز دوست داشتني باشند، ممکن است حتي شما را نيز خيلي دوست داشته باشند؛ اما چنانچه به سطح مورد قبولي از پختگي و مسئوليت پذيري نرسيده باشند، احساس خواهيد کرد که بيشتر يک بچه را به فرزند خواندگي گرفته ايد تا اينکه «معشوقي» براي خود يافته باشيد. مي بايست آن دسته از ما که از «ناجي بودن» لذت مي بريم، به هنگام انتخاب همسر مصرانه به ويژگي فوق تاکيد داشته باشيم؛ وگرنه در نهايت خواهيد گفت: «همسرم را بي نهايت دوست دارم، اما اي کاش کمي بزرگ مي شد!»
در زير برخي از نشانه هائي که دال بر پختگي همسرتان، در نتيجه آمادگي او براي داشتن يک رابطه مي باشند، آورده شده است:
همسرتان مي تواند، از خود خوب مراقبت کند. و قادر خواهد بود که:
براي تامين اقتصادي خود نتيجه تلاش کرده و نتيجه مناسب مي گيرد.
مکان زندگي خود را تميز نگه دارد.
خوب تغذيه کند.
ممکن است اينطور فکر کنيد که شوخي مي کنيم، اما بسيار جدي هستم! داستان هاي بيشماري از مردها و زنهائي شنيده ايم که عاشق کساني بودند که نمي توانستند از خود مراقبت کنند ، بزرگسالاني بودند که هميشه يا بيکار بودند يا از خانواده و دوستان خود پول قرض مي گرفتند و يا در سردرگمي زندگي مي کردند.
دنياي خارجي ما انعکاسي از دنياي درونمان است
آيا همسرتان مسئوليت پذير است؟ مسئوليت پذيري به اين معني است که به آنچه وعده داده اي، عمل کني. به اين معني است که فراموش نمي کنيد صورتحساب ها را پرداخت کنيد، سر قول خود مي ايستيد، به موقع قرار ملاقاتهايتان مي رسيد و ديگران را به اصطلاح «نمي کاريد». مسئوليت پذيري اين نيست که «بگوئيد» مسئوليت پذيريد. مسئوليت پذيري، «مسئولانه» عمل کردن است. مسئوليت پذيري يک «مفهوم نيست، يک «عمل» است.
بخشي از پختگي و مسئوليت پذيري اين است که «مسئول» و يا «پاسخگو» باشيم. ما مسئوليت زيادي به بچه ها واگذار نمي کنيم، زيرا مي دانيم که به قدر کافي پخته نيستند تا از عهده آن برآيند. وقتي همسري «غيرمسئول» پيدا مي کنيد، در واقع بچه اي را براي خود يافته ايد که فقط بدن و اندامي بزرگسالانه دارد.
چنين همسري ممکن است دوست داشتني باشد. حتي ممکن است شنونده و غمخوار خوبي نيز باشد، اما يقيناً آمادگي رابطه اي بزرگسالانه و تمام عيار را ندارد. چنانچه از اينکه هميشه مايوس و سرخورده تان بکنند، ناراحت نمي شويد، مي توانيد با چنين کسي ازدواج کنيد.هر کس استحقاق آن را دارد که دوست داشته شود. اما هر کس آمادگي پذيرش مسئوليت يک رابطه ي «بالغانه» را ندارد. چنانچه اگر همسرتان «کودک» نباشد («بالغ» او شکل گرفته باشد)، مي توانيد با او رابطه ي موفقي داشته باشيد.
مسئوليت پذيري، «مسئولانه» عمل کردن است. مسئوليت پذيري يک «مفهوم نيست، يک «عمل» است.
آيا همسرتان واجد حس احترام است؟ يکي از نشانه هاي پختگي بچه ها، حس احترام آنها نسبت به جهان پيرامون آنها و مردم مي باشد. به عنوان مثال «کودکي» که حريم هيچ چيز را محترم نمي شمارد و اسباب بازي هاي برادر خود را بر مي دارد، بايد بياموزد که به چيزي که مال او نيست، دست نزند، يا مثلاً بعد از خوردن کلوچه و شير براي عصرانه، به جاي رها کردنشان روي ميز مي آموزد که به وقت مادر خود احترام بگذارد و آنها را توي يخچال برگرداند يا به جاي داد زدن و کوبيدن روي ميز رستوران، مي آموزد که به محيطي که در آن است، احترام گذاشته و رفتار خود را تعديل کند.
چنين همسري ممکن است دوست داشتني باشد. حتي ممکن است شنونده و غمخوار خوبي نيز باشد، اما يقيناً آمادگي رابطه اي بزرگسالانه و تمام عيار را ندارد.
به منظور درک اينکه آيا همسرتان مسئوليت پذير است يا خير، دقت کنيد که براي موارد زير چقدر احترام قائل است:
احساسات شما، حريم شما، وقت شما، متملکات شما، متملکات خودش، محيط زندگيمان، کارکنانش، رئيسش، همکارانش و احساسات ديگران.
سؤالاتي که مي توانيد در رابطه با پختگي و مسئوليت پذيري از همسر آينده خود بپرسيد:
1- آيا معمولاً به موقع به قرار ملاقاتهايتان مي رسيد؟ يا اينکه معمولاً با تأخير مي رسيد؟
2- در چه زمينه هائي بيش از بقيه «غيرمسئول» هستيد (پول، سلامتي، برگرداندن تلفن ها و...)؟
3- آيا تا به حال از شغلتان اخراج شده و يا استعفا داده ايد؟ در صورتي که اخراج شده ايد، دلائل آن چه بوده اند؟
4- آيا در روابط خود بيشتر در نقش «حمايتگر» و يا حمايت شونده» ظاهر مي شويد؟
5- چنانچه از اطرافيانتانان، بپرسند که آيا مسئوليت پذير بوده ايد يا خير، چه خواهند گفت؟ فکر مي کنيد که مبناي اين قضاوت آنان بر چه اساسي است؟
6- آيا فکر مي کنيد که براي احساسات ديگران، احترام لازم را قائل هستيد؟
7- آيا معمولاً وقتي که از ديگران چيزي قرض مي گيريد، آن را پس مي دهيد؟ آيا اين کار را به موقع انجام مي دهيد؟
8- چه احساسي نسبت به زباله ريختن در خيابان داريد؟
توجه: گذشته از پرسيدن سؤالات فوق، به طرز زندگي او نيز دقت کنيد، سبک زندگي عملي او هر آنچه را که مي بايستي در رابطه با اين ويژگي بدانيد، به شما خواهد گفت.
منبع: کتاب آيا تو آن گمشده ام هستي؟، نوشته باربارا آنجليس، با تلخيص
به نقل از سایت تبیان