عذاب وجدان دارم.. من دیگه پاک نیستم!
سلام
من خیلی ناراحتم از سنگینی گناه و حس پاک نبودنم. منی که هیچ وقت دوست پسر نداشتم و توی خانواده و دوستانم همیشه معروف به دختر نجیب و پاک بودم.
چند مدت پیش از طریق یک کانال تخصصی تلگرام مربوط به رشته م که اعضای اون همه همشهری هستیم، با یه پسر آشنا شدم.. (من 25 و اون 28 ساله)
آشنایی هم به این خاطر بود که ایشون فیلم آموزشی درمورد یادگیری یه نرم افزاری رو می خواستن که من داشتم و اونم گفت یه جایی قرار بذاریم بهم بده.
خلاصه قرار گذاشتیم و اونم منو تا محل کارم برد. مثل دوتا دوست هم جنس. نه اتفاق خاصی افتاد و نه هیچ چیز دیگه ای..
من ازش خیلی خوشم اومد. پسر مثبت و حتی مذهبی و سنگینی به نظر می اومد.
چندبار فیلم و منابع مختلف رد و بدل شد و همینطور دیدار صورت می گرفت ..
توی ماشین تا رسیدن به محل کار من، صحبت می کردیم. درمورد رشته و کار و همه چیز..
ولی در حینِ همین چند دفعه دیدار، اون به دلایل الکی و بهانه ای دست منو می گرفت یا لپمو می کشید برای شوخی! من هم معذب بودم هم از طرفی احساس می کردم این پسر خوبیه و ممکنه منو بخواد به خاطر همین داره صمیمی می شه! یعنی دوستم داره برای ازدواج! به خاطر همین منم می خندیدم و جبهه نمی گرفتم
دیگه دلو زدم به دریا و امروز توی تلگرام ازش پرسیدم تو درمورد من چه فکری می کنی؟ فکر بد یا خوب؟
که اون گفت من درمورد تو فکر بد نمی کنم ولی من پسر خوبی نیستم.. و...
خلاصه منم صادقانه بهش گفتم من فکر می کردم پسر خوبی هستی و ...
و باهاش خداحافظی کردم..
خیلی عذاب وجدان و حس بدی دارم. از اینکه من دیگه پاک نیستم. دوست پسر داشتم!! خانوادم نمی دونستن.. بهم اعتماد می کردن ولی من مخفیانه با یه پسر قرار می ذاشتم و سوار ماشینش می شدم!
از خدا هم خجالت می کشم. احساس می کنم دارم حقه بازی می کنم. ظاهرم با باطنم که دختر خوب و پاک جلوه می ده دیگه یکی نیست. لکه دار شده..
الآن خیلی پشیمونم. خیلی زیاد..
از اینکه اگه کسی ازم پرسید تا حالا دوست پسر داشتی؟ دیگه صادقانه نمی تونم بگم نه. باید دروغ بگم!
اگه توبه کنیم می شه گذشته رو فراموش کرد و نادیده گرفت؟ یعین گذشته پاک می شه؟