-
پول خرج کن که پول اضافی نمونه
می تونی بری سهام بخری ، سکه بخری بزاری بانک کارگذاری
یا حساب قرض الحسنه بلند مدت باز کنی برای دریافت وام
وقتی همسرت می بینی مدلش اینه ، ضرر کنی تو افت خانه ( موافق نخریدن ملک و زمین هست ) اعصابت راحت تر از اینه پولت رو مفت از دست بدی .
نمی تونی پول جایی سرمایه گذاری کنی ، سفر خارج برو ، یه سفر خارج خوب 10 15 تومان خرجشه ، به زندگیتون برسید ، بزار پول اضافی نمونه
-
آفرین به شما زن و شوهر که با هم در مورد مسایل مالیتون گفتگو میکنین. نه اینکه شوهرتون مخفی کاری کنن یا شما با دعوا و قهر بخواین به نتیجه برسین. :104::104:
-
با سلام حسابو كتاب نداشتن ميتونه منشا خيلي از مشكلات تو زندگي شما بشه .من حتي اگر ده هزار تومن از مادرم ياشوهرم از مادرش قرض بگيره يا بالعكس حتما پسش ميديم.
به نظر من امروز روز اقتدار شماست بايد كاملا با قضيه مخالفت كنيد .
اون آقا داره با پول بقيه اموال مي خره و جنگ و دعواش تو خونه شماهاست مطمئن باش تو خونه بقيه جاري ها هم همين بحث ست.
كاملا جراتمندانه بگو دليلي نميبينم پولي بديم و بهتره كه دنبال ملك مناسبي بگرديم چون هر لحظه ممكنه بازار تكون بخوره
مطمئن هم باش ملك و زمين ارزون تر از اين نميشه چون اين قيمت قيمت واقعيشه.
به فكر خودتون و بچه هاتون باشيد.
-
با سلام
راستش نمیدونم چرا این حساسیتها باعث شده بدجنس بشم
همسرم یک عمه داره که خیلی پیر و ناتوان هست بچه دار هم نشده یه خونه کوچک در حاشیه یکی از شهرستان ها داره که با شوهرش اونجا زندگی میکنن و درآمدی به جز همین یارانه نداره (بقیه اطرافیانشون وضعشون خوبه ولی خوب بچه که نداره کس دیگه هم زیاد به فکرش نیست)
همیشه دلم میخواست می شد کاری براش کرد وقتی بری خونشون همه جای خونه بو میده انقدر که نمیتونه کاری انجام بده شوهرش که اصلا برای دستشویی رفتن هم مشکل داره خلاصه که 10 دقیقه به زور میشه خونشون بند شد
ما فقط عید که میشه یه سر میریم خونش
ما همیشه سعی می کنیم یه مبلغ مناسبی پول توی همون یک دیدار در سال بهش بدیم که در اموراتش بهش کمک بشه هر چند نیازش برای یک سال بیش از اینهاست
اگر احساس کنم همسرم فراموش می کنه اون پول رو خودم بهش یادآوری می کنم روز قبلش که بتونه به اندازه کافی از کارت ها دربیاره
دیشب خواهر شوهرم تماس گرفته بود و می گفت یکی از فامیل گفته که چرا یه پرستاری چیزی براش نمیگیرید
خواهر شوهرم گفت میخواد پرس و جو کنه ببینه کسی رو برای تمیز کردن خونشون میتونه پیدا کنه
همسر من هم بهش گفت آره بگرد پیدا کن برای هزینش ما هم یه کمکی می کنیم
نمیدونم چرا ناراحت شدم از این حرف
من که خودم خیلی غمگین میشم شرایط این پیرزن رو که می بینم
نمیدونم شاید از اینکه به طور منظم بخواد پولی داده بشه می ترسم
می ترسم از اینکه روزی بخوایم از این شهر بریم در حالی که یه تعداد آدم به ما وابسته هستن
اون موقع ما با درآمد کم چه جور میخوایم حمایتشون کنیم
شاید دلم نمیخواد به هیچ توقعی از جانب خواهر شوهرم پاسخ مثبت داده بشه چون خیلی از توقعات عجیب توی خانوادشون از مغز همین فرد نشات گرفته (مثل همون پیشنهاد که خونه ویلایی مشارکتی رو بدید به مامان و ...)
شاید چون میدونم اگر هیچ استوپی جلوی همسرم نذارم و اگر فکر کنه من همراهیش می کنم اعلام کنه کل هزینش با من
خلاصه که این ماجراها ادامه داره و حساسیت های من باعث میشه حتی حاضر نباشم پیشنهادات منطقی رو هم پذیرا باشم
همش گارد دارم در برابرشون
-
عزيزم كارهاي خير رو مشاركت كن
ولي همه رو عهده نگير مثلا به همين شخص بگو با همكاري بقيه ما هم حاضريم
اينطور خيلي بهتره
-
شما اگه خونه یا ماشین یا ملکی را برای مادر همسرتان می گیرید(چه مشارکتی با بقیه خواهر ها و برادر ها چه به تنهایی) به اسم مادر همسرتون نزنید
شما پول میدهید که مادر شرایط زندگی خوبی داشته باشه و دیگه چه فرقی میکنه که خونه به نام کی باشه شما که نمی خوای ازش کرایه بگیرید خونه دستش هست تا هر زمانی که دوست داشت استفاده کنه و فرقی هم براش نداره که خونه به نام کی باشه
اگه مادر فوت بشه اموال بین فرزندان تقسیم میشه و دیگه مهم نیست که چقدر پول داده اید و یا اصلا برای خرید پول نداده باشید بعد از فوت همه اموال بین وراث تقسیم میشه اما اگه خونه به نام همسرتون باشه بعد از مرگ مادرش بقیه هیچ حق و حقوقی نسبت به خانه ای که مادرشان ساکن بوده ندارند
پس حتما و حتما اگه چیزی می خرید به اسم خریدار باشه (کسی که داره پول میده )
و اینکه اگه همسرتون اصرار داره به برادرش کمک کنه خوب اشکالی نداره
شما به مقدار از قبل طلبکار هستید و الان هم که دوباره بهش پول میدهید مجموع این پول را از زمینی که می خره شما شریک بشوید
یعنی به انداره ای ک پول می دهید از این ملک سهم داشته باشید و این سهم را در دفترخانه به اسم شما یا همسرتون ثبت بشه
اینطوری مشکل برادر شوهرتون هم حل میشه
در مورد اون پیر زن و پیر مرد
وظیفه انسانی و اخلاقی هست که بهشون کمک بشه
اینکه عید تا عید یه مبلغ کمی بهشون کمک می کنید .....
چی بگم ...
خیییییلی کم لطفی می فرمایید
همسرتون نمی تونه ماهی یک بار بره و بهشون سر بزنه و بجای پول نقد کمی براشون خرید کنه !!!
اخه این بندگان خدا که نمی تونن زیر پاشون را تمییز کنند چطوری برن خرید ؟!!
شما بهشون پول میدید که برن خرید ؟ شما سر پا هستید ماشین دارید 4 تا چیز بگیرید براشون ببرید در خونشون
دو کیلو میوه شسته /غذای پخته و آماده خوردن/ شیرینی /شله زرد/خرما /و حتی 5 تا نان تازه و...شوهرت بگیره و براشون ببره هر ماه بره سر بزنه و اگه می تونه هر هفته نه اینکه عید تا عید
فقط و فقط به خاطر خدا و به دلیل اینکه انسانید و حس و درک و احساس دارید این کار را انجام دهید
صدقه خوشحال کردن دلی هست فقط این نیست که پولی بندازیم تو صندوق صدقات سر خیابان
-
دوباره سلام
ممنون بابت نظرات و همراهیتون:72::72::72:
رفتن به منزل اونها بیشتر از این به دلیل فاصله مکانی اصلا امکانپذیر نیست و البته این رو هم باید اضافه کنم که ایشون (عمه همسرم) دو تا برادر و به تعداد زیادی برادرزاده در قید حیات داره که یکی از برادرهاش (یعنی عموی همسرم) چند تا خونه باهاش فاصله داره و از نظر وضع مالی هم نسبتا خوبه. برادر بزرگش (اون یکی عموی همسرم) هم تهران هست با وضع مالی نسبتا عالی به نحوی که به هر کدوم از بچه هاش یه خونه داده و خودشم مغازه و ... داره
فاصله مکانی شهر ما از اونا حدود 17 تا 18 ساعت هست که اگر کسی بخواد از شهر ما با ماشین شخصی بره باید دو روز رانندگی کنه تا برسه و دو روز هم رانندگی کنه تا برگرده
و البته این رو هم بگم که خود شوهر عمه ایشون هم تعداد زیادی خواهر، برادر و خواهر زاده برادرزاده داره
یعنی ما مثلا با تقریبا 50 نفر دیگه دارای نسبت مشابه با این زن و مرد هستیم (اگر همه خواهر زاده ها و برادرزاده های خانم و آقا رو در نظر بگیریم همسر من یکی از برادرزاده هاست)
خوب پولی که ما بهشون میدیم تقریبا برابر با کل یارانه ای هست که در یک سال میگیرن
خیلی هم کم نیست
و البته کسی از خانواده همسرم هم از اون اطلاع نداره
البته قبول دارم که اگر بخوان راحت زندگی کنن باید بیشتر از این پول در اختیارشون قرار بگیره
خودشون چند تا تکه زمین دارن که البته یه جورایی فامیل های شوهر عمه هه نمیذارن بفروشه نمیدونم با چه استدلالی
اگر بقیه افراد که نسبت مشابه با ما با ایشون دارن ده درصد همین مبلغ ما رو هم میدادن اونا میتونستن مرفه باشن
تک نفره نمیشه این کارو انجام داد
اگر خونشون نزدیک ما بود قطعا میشد اون کارهایی که شما گفتید رو انجام داد ولی با محدودیت مرخصی و ... مواجهیم
در مورد به نام زدن بخشی از ملک
به طور کلی پیشنهاد خوب و منطقی هست ولی چنین پیشنهادی توی جو خونه اونا امکانپذیر نیست یعنی مطمئنا خیلی ناراحت میشن خیلی بیشتر از اینکه بگی ندارم و نمیتونم بدم (خونه مشارکتی که قبلا خریده بودیم رو هم میخواستیم به نسبت مشارکت به نام بزنیم بهشون برخورده بود چون اولش به اسم برادرشوهرم بود ما به موقع نشده بود به محضر برسیم) و البته مبلغ این معامله شون بالاست و مبلغی که از ما میخواد به اندازه یک دونگ هم نمیشه مشکل دیگه اینکه من اون جایی که خونه خریدن رو اصلا قبول ندارم که بخوایم سهم ازشون خریداری کنیم فقط به خاطر متراژ بالاش گرونه
اینها رو نوشتم که شرایط روشن تر بشه
تشکر می کنم که میخونید و نظراتتون رو در اختیارم قرار میدین:72:
-
شما چقدر متين هستين . چه آرامشي تو لحن نوشتنتون هست
مطمئنم بااين درايتي كه دارين اين قضيه رو هم حل ميكنيد.
به نظر من نبايد جاي كسي خودت رو قرار بدي
آدمها وقتي در شرايطش قرار مي گيرند اون موقع بايد تصميم بگيرند
-
سلام
پریا جان ممنون از نظر لطفت:72:
دقیقا دیشب تصمیم گرفتم فعلا یه مدت صبر کنم ببینم چی پیش میاد و بیشتر از این ذهنم رو درگیر فکر کردن به اعمال و رفتار دیگران نکنم
من نظراتم رو به همسرم گفتم و فکر می کنم دیگه ایشون خودش باید قضایا رو مدیریت کنه
فعلا همه چیز در صلح و آرامش قرار داره:310: