سلام دوست عزیز
فقط تجربمو در اختیارت میذارم
من یه سال از همسرم بزرگترم...جفتمون با این مسئله مشکلی نداشتیم چون اون از من هیکل و قدش بیشتر بود..
و خود ایشون بیشتر راغب به این ازدواج بودن...ولی یه چیزی اون اوایل باعث دوریمون میشد حسی که من داشتم اوایل تا یه کاری انجام میداد به دلم نبود میگفتم واااااااای خدا چقد بچه ست...
راستش خودم بیشتر رو این مسئله حساس شده بودم.و این حساسیت رو دیگران هم به من القا میکردن...ولی به مرور همه چی درست شد همه کارهای مردونه رو سپردم به خودش تا حس کنم اگه بچه ست ولی مرد زندگیمه الانم عاشق همیم:43: و خیلی وقته این حس بزرگتر بودن در من نیست
به نظر من به رفتار طرف بستگی داره...شما اگه بعد ازدواج اون جذبه و مردونگیتونو داشته باشین هیچ وقت به مشکل بر نمیخورین!! من خیلی از مردا رو میشناسم که بااینکه سن کمی دارن ولی به معنای واقعی مرد هستن مخصوصا اوناییکه تو زندگی مشکلات زیادی رو پشت سر گذاشتن...اگه باهم قسمت شد ازدواج کردین سعی کنین همه جوره حامیش باشین و اون جذبه مردونگیتونو داشته باشین
مطمئنم به مشکل نمیخورین سعی کنین حرفهای خونواده و بقیه هم هیچوقت روتو اثر نکنه
و هیچوقت هیچوقت بعد ازدواج این اختلاف سنیتون رو به روی همسرتون نیارید:305:
موفق باشید:72: