به نظر من اگه فكر مي كنين دختر خانم دختر خوبي بوده هيچ دليلي نداره فراموشش كنين. دوتايي با هم توافق كنين و خانواده ها را هم راضي كنين.
نمایش نسخه قابل چاپ
به نظر من اگه فكر مي كنين دختر خانم دختر خوبي بوده هيچ دليلي نداره فراموشش كنين. دوتايي با هم توافق كنين و خانواده ها را هم راضي كنين.
بیبنید مسالهبحث نیستمن فکر میکنم که اونها به این نتیجه رسیدن که من نمیتونم دخترشون رو خوشبخت کنمنقل قول:
نوشته اصلی توسط sareh.s
اگر بخوام که خودم مستقیم برم بهش بگم که فکر نکنم اصلا قبول کنه باهاش صحبت کنم به خاطر مسائل فرهنگی ولی مگر به خواهرم یا کسی که به ایشان نزدیک هستش بهش بگم
ولی وساله اساسی اینه که اگر من این کار رو کردم و انها هم با هر شرایطی قبول کردن و این ازدواج صورت گرفت تبعات این رفتارهاو دعواها در زندگی چه خواهد بود آیا اصلا مشکلی پیش خواهد آورد یا خیر اینه که باعث میشه من توی تصمیم دو دل باشم از یک طرف خصوصیات ایشان و وابستگی شدید من از این طرف هم عواقبش اذیتم میکنه
باور کنید شب نیست خوابش رو نبینم بهم بگید اگر خوام برم چکار کنم و اگر نه چطور از فکرم دورش کنم
اولین قدم اینه منطقی تصمیم بگیرید.:305:این مساله پیش اومده شما بهخاطر مسایل مادی جر و بحث کردید.حرمت ها رو از بین بردید؟به نظر مندو نفر که اینقدر به هم نزدیک میشن خیلی بده که به خاطر مسایل مادی بینشون اختلاف بیفته.چه برسه جدا شن.شما میتونی بری پیش پدر ایشون و باهاش صحبت کنی.به نظر من شما در قبال روابطی که با ایشون برقرار کردی نباید ازش راحت بگذری.
آخه چطور من 30 % هم امکان نمیدم که اونها حتی اجازه بدن که من برم جلو و همباز هم مشگل دیگه من خانواده خودم هست که فکر کنم من اگه زیاد اسرار کنم قبول کنن راه کار به من بگین چطوری؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط sareh.s
به هر حال علی جان اگر میخوای دوباره به اون برسی باید تلاش کنی و و تحمل این سختی ها و مشکلات رو داشته باشی...(البته به شرطی که خود دختر هم واقعا هنوز تو رو بخواد)
بایدتلاش کنی.من شرایط خانوادگی شما و نامزدتونو نمیدونم.با مشورت با خانوادتون جلوبرین.
یک نصیحت برادرانه میکنم به عنوان برادر کوچکتر شما البته منی که این همه اشتباه داشتم در حدی نیستم که بخوام نصیحت کنم ولی به عنوان یک زخم خورده میگم هیچ وقت در دوره نامزدی صیغه نکنید و اگر هم کردید خیلی خیلی مراقب باشد وارد فاز احساسات و عشقبازی نشید که بلای من سرتون در نیاد
آقاي علي
من هم 6 ماه پيش اين دوران را گذرانده ام، و متاسفانه به خاطر زياده خواهي خانواده من (كه دوست دارند دخترشان با عزت وارد خانه بخت شود!) و عدم آگاهي من و نامزدم ، نامزدي بهم خورد. و من هنوز درگير افكار آن ماجرا هستم.
اگر از اين خانواده به غير از خواسته هاي مالي، رفتار بدي نديديد، از اين مورد بگذريد، چون به دليل فرهنگ اشتباه ما خيلي از خانواده ها در اين زمان اينطور برخورد مي كنند. شما اگر در خودتون توانايي اجرا كردن اين خواسته هاي خانواده عروس را ميبينيد، كوتاهي نكنيد حتي اگه كمي از نظر مالي تحت فشار قرار بگيريد.
ارزش زندگي با كسي كه دوست داريد، خيلي بيشتر از ماديات است. پس سعي خودتون رو جهت راضي كردنه خانواده خودتون و خانواده خانم انجام بديد. اگر الان دختر خانم مايل باشه و شما هم تا حدود زيادي اين خواسته ها رو برآورده كنيد، خانواده اي كه شما رو يكبار قبول كرده اند، بار ديگر هم قبول مي كنند
سعي خودتون رو كامل بكنيد
واقعا خواهر من نمیدانم خانواده چرا اینقدر سخت گیری میکنن برای ازدواج یکی نیست بهشون بگه مگه زمان خودتون اینجوری سخت گیری میکردن که العان دارین سخت گیری میکنید هرچه بهشون میگفتم بابا به خدا طلا خوشبختی نمیاده خوبهمن طلا بخرم ولی در عوض اخلاق خوبی نداشته باشم ولی کو گوش شنوانقل قول:
نوشته اصلی توسط mr6262
این رفتار خانواده ها به خیلی پارامترها بستگی داره، نوعی که با خودشون رفتار شده و موفق بودن، نوعی که با خودشون رفتار نشده و به خاطر مشکلاتی که خودشون داشتن می خوان دخترشون دیگه این مشکلو نداشته باشه، چشم و هم چشمی، نشون دادن دوست داشتن فرزندشون و زیادی نگران بودن... خیلی زیاده
ولی اصولا شما باید قبول کنید که آدم هرچی که میخواد به دست بیاره، یه چیزی باید بده. به نظر من با قبول کردن شروط آنها چیزی که شما به دست میارید خیلی با ارزش تر از چیزی هست که از دست میدید
انعطاف پذیری رو یاد بگیرید و با تلاشتون دوست داشتنتون رو به خانواده دختر نشون بدید که خیلی تاثیر گذاره
خیلی هم معطل نکنید تا این فاصله زمانی دردسر ساز نشه