-
تفاوت سني
به نام حضرت حق. سلام دوستان گرامي.
راستش تازه با اين سايت آشنا شدم و ديدم كه جاي خوبي براي مشاوره هست.
من به دختري علاقه مندم كه از من 10 سال بزرگتره. البته اون هم همين حس علاقه رو نسبت به من داره. و ما عاشق هم شديم و قصدمون اينه كه با هم بمونيم.
ميدونيم مسير سختيه و راه زيادي در پيش هست، ولي به هم ثابت كرديم كه اين رو ميخوايم. و مشكل بزرگمون خونواده ها هستن. چه كاري انجام بديم تا به اونها هم ثابت كنيم كه ما ميتونيم با هم خوشبخت باشيم ؟
اون تا حالا 3 تا خواستگار رو جواب كرده تا كسي نتونه ما رو از هم جدا كنه. و من با خونوادم هر روز بحث ميكنم تا اونها رو راضي كنم. نميدونم چيكار كنم؟
لطفا به من و معشوقم كمك كنيد...
سپاس از محبت شما
-
RE: تفاوت سني
دوستای عزیز من 24 سالمه و معشوقم 34. توی محیط کاری با هم آشنا شدیم. ما جایی کار میکنیم که حداقل 700 پرسنل داره. یکی از مهمترین دلایلی که ما رو به هم نزدیک کرد، احترامیه که ما برای هم و برای خواسته هامون قائل هستیم. اون برای اینکه من رو شاد کنه و بهم بفهمونه که براش ارزش دارم، خیلی توی طرز لباس پوشیدن، آرایش ، و برخوردش با بقیه پرسنل تغییر ایجاد کرد. و همینطور من. وقتی آدم جایی هست که به جز خودش 700 نفر دیگه هم باهم کار و زندگی میکنن، خیلی بهتر میتونه بفهمه که طرف مقابلش چطور آدمیه (البته این اعتقاد منه ). ما با هم درباره آینده، درباره مشکلات و کلیات و جزئیات خیلی صحبت کردیم و دیدیم که تمام اونها رو به لطف خدا به کمک هم پشت سر خواهیم گذاشت. مشکل اصلی خونواده من سن اون هست. در حالیکه من گفتم : من میخوام بهترین سالهای عمرم رو کنار کسی باشم که واقعا دوسش دارم. مگه آدم چقدر میخواد زندگی کنه ، اون هم زندگیه لذت بخش ؟
ما هدفمون زیبا زندگی کردنه و برای هم موندن. هر 2تامون میدونیم که توی مسیر سختی قدم گذاشتیم، اما توکل به خدا مهمترین پشتوانه و شاید در حال حاضر تنها امید ماست. برای رسیدن به آرامش باید مسیر سختی رو طی کنیم و توی این مسیر هیچ طوفانی جلودار ما نخواهد بود ( به حق خدای نازنینمون).
باز هم اگه سوالی دارید برای شفاف شدن موضوع بگید تا بهتر بتونید ما رو راهنمایی کنید.
از لطفتون سپاسگزارم دوستان.
به امید شادی همه عشاق و خوشبختی همه.
حق نگهدارتون.
-
RE: تفاوت سني
سلام majnoon
خوش آمدید.
خیلی قشنگ سئوال کردید، و از اینکه چنین اندیشه های روشنی دارید به شما تبریک می گویم.
اما توجه کن، آنچه که شما اکنون صحبت می کنید، یک مسئله ذهنی به نام عشق است و همه مسائل را به صورت ذهنی برای خود حل شده می بینید. شما تک تک مسائلی که ممکن است شما را بیازارد را تجسم میکنید و براساس عشقی که در احساسات خود تجسم می کنید برای آن جواب تهیه می کنید.
اما واقعیت و اینکه در واقع بتوانید کاری انجام دهید و مشکلی را حل کنید با مشکل روبرو خواهید شد.
شاید بگوئید از کجا این حرف را می زنید؟
مثالش همین وضعیت شماست...
اگر شما یک آقای 34 سال و ایشون یک خانم 24 ساله ( بر عکس وضعیت موجود)، بودید به خاطر پختگی سنی قادر می بودید، خانواده را مجاب کنید و انعطافی در مسئله به وجود بیاورید که با دختر مورد نظرتون ازدواج کنید. اما اکنون آنها ، شما را کوچکتر ( نه فقط از آن دختر)، بلکه کوچک در تصمیم گیری می دانند. لذا اجازه می دهند که برای ازدواج شما مستقیما دخالت کرده و مانع شوند.
اگر سن مهم نیست، شما به عنوان اولین تمرین برای حل مسائل احتمالی آینده، بهتر است، همین مسئله را حل کنید...
یعنی در عمل ثابت کنید، سن فقط شناسنامه نیست، بزرگتر هستید، جوانب کار را سنجیده اید، برای هر کدام راه حل ندارید، همچنین آنقدر بزرگ شده اید که برای ازدواج خودتون مستقل هستید. همچنین آدم منعطفی هستید و بدون قهر و دعوا و با مجاب سازی خانواده می توانید این کار را بکنید.
همچنین توصیه می کنم به شاخه دیگری در همین بخش مشاوره ازدواج بروید به نام ، اختلاف با خانواده در انتخاب همسر و مطالب و سئوالات دیگر و پاسخها را مطالعه کنید و به کار بگیرید.
همچنین توصیه می کنم، برای ارزیابی رابطه اتان که احساساتی نیست و شما خوب تصمیم گرفته اید از یک نفری خارج گود، کمک بگیرید، توصیه به مشاوره حضوری با یک مشاوره خانواده به شما می دهم...