اندوه با تقسیم کردنش با دیگران کاهش میابد و شادی افزایش
نمایش نسخه قابل چاپ
اندوه با تقسیم کردنش با دیگران کاهش میابد و شادی افزایش
رهبر انقلاب :
«تحویل هر سال جدید شمسی که با نوعی تحول در عالم طبیعت مصادف میباشد، فرصتی است تا انسان به تحول درونی و اصلاح امور روحی و معنوی و فکری و مادی خود بپردازد. این دعای شریفی که به ما تعلیم دادهاند تا در آغاز سال بخوانیم، درس همین تحول است. در این دعا از خدا درخواست میکنیم که درحال و وضعیت روحی و نفسانی ما، تحول و دگرگونی مبارکی را ایجاد کند. ایجاد تحول کار خداست. اما ما موظفیم که برای این تحول در درون و در زندگی خود و در جهان اقدام و تلاش کنیم.»
نکته :
نتیجه می گیرم که برای متحول شدن ، نیاز هست قابلیت و ظرفیتش را نشان دهیم، و ایجاد زمینه ( بستر سازی )یعنی اعلام قابلیت ، و خدا نیز به ادازه سعه وجودی هرکس به او عطایا دارد . و ایجاد زمینه تحول یعنی خود ا در شرایط قراردادن ... و اینجاست که حتماً فضل الهی را دریافت خواهیم کرد
.
صبر کردن گاهی معجزه میکند
تنهایی هایتان را پیش فروش نکنید
فصل اش که برسد به قیمت میخرند
راز آرامش درون در درک این مطلب است که تو نمیتوانی دنیا را تغییر دهی. اما میتوانی خودت را تغییر دهی.
راز آرامش درون در دوستی با افراد مثبت است. از معاشرت با افرادی که طبیعتی خالی از صفا و صمیمیت دارند، اجتناب کن.
راز آرامش درون در ایجاد آرامش در محیط اطراف خویش است.
راز آرامش درون در یک زندگی ساده است. ضروریات زندگی را دوباره برای خود تعریف کن.
راز آرامش درون در غبطه نخوردن به مال دیگران است. این را بدان که آنچه حق توست، هر طور شد خود را به تو خواهد رساند.
راز آرامش در گلهمند نبودن است. آنچه دنیا به تو میبخشد، در مقابل چیزی است که پیشتر ، تو به او بخشیدهای.
راز آرامش درون در این است که اشتباهات خود را بپذیری و بدانی که فقط خود تو میتوانی آنها را به موفقیت تبدیل کنی.
راز آرامش درون در این است که بر دشمن درونت غلبه کنی، نه این که او را سرکوب کنی.
راز آرامش درون در تمرین اراده است. حتی اگر نفست به شدت مخالف باشد.
راز آرامش درون در این است که دلت همیشه شاد باشد، حتی هنگامی که دیگران عبوس هستند.
راز آرامش درون در این است که به جای توقع خوشحالی از دیگران، خود آنها را خوشحال کنی.
راز آرامش درون در این است که خیر و سلامت دیگران را خیر و سلامت خود بدانی.
راز آرامش درون در دل نبستن است. این را بدان که در حقیقت هیچ کس به تو تعلق ندارد.
راز آرامش درون در شادی است. افکار شادی آفرین را آگاهانه حفظ کن.
راز آرامش درون در آرزو نداشتن است. این را بدان که شادی در درون تو جای دارد، نه در اشیاء و شرایط خارج از وجود تو.
راز آرامش درون در این است که همه چیز را همان طور که هست بپذیری. آنگاه با امید و آرامش در جهت بهبودی آن قدم برداری.
انسان
انسان با روح --- انسان بی روح
فرق انسان باروح وانسان بی روح چیست ؟
انسان با روح فکر می کند تصمیم می گیرد بلند می شود
راه می رود کارهای سازنده انجام می دهد حرف می زند
اما انسان بی روح هیچ کدام از کارهای فوق را نمی تواند انجام دهد
و پس از دو سه روزی بوی گند می گیرد
آیا جز اینکه روح تمام این کارها را انجام می دهد
آیا روح چگونه است ؟ چه وزنی دارد؟ چه حجمی ؟ چه رنگی ؟
نمی دانیم؟
حال اگر کسی را در اطاق کاملا بسته و قفل روحش را بگیریم
آیا روح در اطاق می ماند ؟ وآیا چه جوری دور می شود؟
این را هم نمی دانیم
حال که هیچ در باره روح نمی دانیم واو هم تمام کارهای ما را انجام می دهد
چون ما کامل نمی دانیم روح چیست آیا روح نیست؟
چون خدا را درست نمی فهمیم پس خدا نیست؟
یا خیلی چیز های دیگر که نمی دانیم آیا نیستند ؟
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از آنچه هستند تصور میکند.
بیست سال بعد بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری
تا بابت کارهایی که کرده ای .
روحیه ی تسلیم پذیری را کنار بگذار
، از حاشیه ی امنیت بیرون بیا ، جستجو کن ، بگرد ، ارزو کن و کشف کن .
--
آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را
و دریایى غرق نمی کند "موسى" را
کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش می کند
اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند
از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد
نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست !
پس
به "تدبیرش" اعتماد کن
به "حکمتش" دل بسپار
به او "توکل" کن
و به سمت او "قدمی بردار"
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ...:star:
مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگیاش رسیده بود، کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد
(تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم نه برای برادر زادهام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.)
اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه میشد؟
بنابراین :
برادر زاده او تصمیم گرفت. آن را اینگونه تغییر دهد:
"تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم؟ نه! برای برادر زادهام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران."
خواهر او که موافق نبود آن را اینگونه نقطهگذاری کرد :
"تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم. نه برای برادر زادهام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران."
خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطهگذاری کرد:
"تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم؟ نه. برای برادرزادهام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران."
پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند:
"تمام اموالم را برای خواهرم میگذارم؟ نه. برای برادر زادهام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران."
نكته اخلاقی :
در واقع زندگی نیز این چنین است:
او که همان آفریدگار ماست، نسخهای از هستی و زندگی به ما میدهد
که در آن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید به صحیح ترین روش آن را نقطهگذاری کنیم.
و بی گمان از زمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست ...
باید به این نکته توجه داشته باشیم که :
"فارغ از اعتقادات مذهبی و یا غیرمذهبی به جهان هستی و زندگی، از علامت تعجب تولد تا علامت سوال مرگ، همه چیز بستگی به روش نقطهگذاری عقلانی ما و نگاه ما به چگونگی زندگی دارد"
زن زندگیست
ومـــرد امنیت
و چه خـــوب میشود وقتـــیمـــردی تمــام مردانگیـش راخـــرجامنیـت زندگیـش کنـدو چـه زیبــــا میشود وقتـی زنـــیتمــام زندگیــش راخـــرجغـــرور امنیتـش کنـد ...