نظر و دیدگاه شما کاملا محترم است
من نظر خودم را بیان نمودم
نمایش نسخه قابل چاپ
نظر و دیدگاه شما کاملا محترم است
من نظر خودم را بیان نمودم
سلام
یعنی خودتون هیچ استدلالی ندارین که بگین
بالاخره این کتابو بخونم یا نه...
راستش من دنبال یه استدلال منطقی میگردم
آقای مطهری اگرچه آدم بزرگی بودن اما شک دارم که کتبشون با شرایط امروز بخونه!
یعنی کسی چیز دیگه به ذهنش نمیرسه؟
این یعنی منم باید همرنگ جماعت بشم؟ شما هم مثل من هیچ منطق محکمی پشت عقایدتون نیست؟
همشو با دل باور کردین؟؟؟
مساله اینه که اینجا حرف دل جواب نمید دیگه من نیاز به دلیل منطقی دارم
سلام:
من در دو تاپیک سعی کردم از دیدگاه منطقی این موضوع رو بیان کنم ولی تعجبم چرا بحث منطقی بر پایه استدلال جلو نمیره...
kamran 2007 شما تاپیک های همه رو خوندید؟مقاله کیوان گرامی در همین تاپیک رو چطور؟یا بحث سورنا ارمان..
شما از جمیع این نظرات می تونستید متوجه بشید که استدلال وجو داره و بر پایه دل نیست...
خیلی از جوانان دل دارند و هیچ کس منکر این نیاز طبیعی نیست ولی بحث بر سر زمان استفاده از اونه و کنترل این احساس...
گرد افرید گرامی در بحث کیوان مسئله هورمون ها راقبول نداشتند چون شاید بر پایه مقاله بود من در تاپیک بعدی مفصل این موضوع رو توضیح می دهم تا گرد آفرید گرامی هم مطالعه فرمایند شاید ابهامات برطرف شود..
دوست گرامی شما در کشوری غربی ساکن هستید که به قول خودتان تمام دوستانتان گرفتار بی بندباری هستند و شما فکر می کنید عقب ماندید؟
از چی؟شما بر باور خود ایمان ندارید؟ شما از تمام افراد دیگر باید بیشتر دقت کنید ..انجا هم مانند ایران تمام مسائل حاکم است...شما نباید اسیر اطراف باشید .اسیر باور خود باشید.
اگر از تمام مسائل بگذریم که شما با مرور مجدد در تمام جواب های این تاپیک می توانید به ان دست یابید مسائل جسمی را فراموش نکنید..
من واقعا مانده ام چگونه بیان کنم از بیماری های جنسی بترسید........
نمی دونم کاش می شد در تاپیکی این بیماری ها رو کامل بگم ولی فکر کنم جاش تو تالار نیست و گرنه می گفتم تا همه بخونن و بترسن!!!!!!!
دوباره تاپیک قبل منو بخونید کامران ..شما از همه بیشتر باید محتاط باشید...
نگید الان هزار راه جلوگیری هست..من به شما به عنوان عضوی از جامعه پزشکی می گم نیست.......مواظب باشید...
در بعد از ازدواج شما همسر دارید و با هم هستید ..اگر شما در قبل ازدواج خدای نکرده نادانسته الوده شوید در حق نه تنها خود و خانواده خود ظلم کردید در حق یک بی گناه هم کردید..
بیاندیشید........
من در معرفی کتاب نه نوشته های دکتر مطهری را تایید و نه تکذیب کردم
دوست محترممون بعد کلی بحث و دلایل منطقی و استدلال هنوز بدنبال استدلال محکمتری بودند که من در ادامه بحث کتاب را معرفی نمودم
از نظر من این کتاب اتفاقا با وضعیت جامعه کنونی ما و شرایط جناب kamran2007 همخوانی دارد.
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط صبا_2009
راستش من کتابی رو که شما معرفی کردین رو از تاپیک خودتون دانلود کردم و دارم میخونم و باید بگم واقعا کتاب خوبیه.
در مورد بیماری و غیر...
راستش نمیدونم چطور بگم
اما من نمیخوام خودمو محدود کنم به خاطره اینکه از بیماریهاش میترسم
من متوجه هستم که این موضوع بیماریهای جنسی خیلی مهمه
اما ترجیح میدم دلیل منطقی داشته باشم که از روی ترس از بیماری نباشه
بخاطر ترسو بودنم نباشه
راستش نمیدونم شاید مشکله من بیشتر عقیدتی باشه...
شاید تو این زمینه کم آوردم...
والااااااااااااا زمانه بدی شددددددددددده ... البته با توجه به چیزهایی که شنیدم والا کلا چیزی ( کار خلاف شرع )از کسی ندیدم ولی تا انجا که شندیم دیگه دوره و زمانه ای شده که نمیشه به کسی اعتماد کرد ...
من که تا به این سن حتی نمی تونم مستقیم تو چشم پسری هم نگاه کنم چه برسه به دوستی با یک پسر و رابطه...و هیچوقت هم به هیچ عنوان نیمتونم پسری را برای زندگیم انتخاب کنم که اهل این جور برنامه ها بودددده و البته همیشه از خدا میخوام کمکم کنه .
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط آگرین
بله دوره و زمانه بدی شده...
خدا شاهد منم تا الان همینطور بودم...
اما مساله اینجاست که یکی مثل من دیگه نمیتونه باور کنه که تو این دوره زمونه هنوز هم دخترهایی مثل شما پیدا میشن...
چون هیچ تضمینی نیست
شاید توکل شما به خدا نتیجه بده و همسر خوبی نصیبتون بشه
اما مشکل اینه که آدمی مثل من شاید تووکل شما رو نداشته باشه و از طرفی وقتی این همه خیانت و ... میبینیم تو ازدواجهای امروز...
سوال اینه که آیا توکل به خدا میتونه چاره ساز بشه؟ میتونه تضمین باشه؟
جوابش به نظر من خیر هست...
چون برای مثال دوستی داشتم بسیار مقید و با ایمان... بعد از ازدواج متوجه شد خانومش دوست پسر داشته و هنوزم با دوست پسر قبلیش در ارتباط و ...
بنابرین من نویی تو جامعه امروز چرا باید صبر کنم وقتی میدونم دختری که در آینده ممکن همسر من باشه ممکن تا الان با ۱۰۰۰ نفر خوابید باشه
بهتر نیست منم همین کارو بکنم تا اگه فردا مشکلی مشابه مشکله دوستم پیش اومد
حداقل دلم نسوز که چرا من؟ منی که تا حالا هیچ ارتباطی نداشتم...
اینطوری حداقل کار من مثل دوستم به افسردگی و اسایشگاهو ... نمیکشه!
متاسفم که اینو میگم اما من دیگه نمیتونم باور کنم که هنوزم دخترایی مثل شما تو جامعه ما پیدا میشن که تا قبل ازدواج نه دوست پسر داشتن نه....
نمیخوام مثل دوست بدبختم مات بشم...
حداقل میتونم برا خودم توجیهش کنم که خودمم قبل ازدواج همین بودم پس نباید انتظاری داشته باشم...
اگرچه میتونم بگم حضورم در این تالار و در این تاپیک به نوعی دستو پا زدنهای من تا با این روابط آلوده نشم
چون زندگی تو جامعه اینجا و آلوده نشدن به این روابط به مراتب سخت تر از ایران هست:203:
kamran2007عزيز نمي دونم ولي من فکر مي کنم وقتي بخواهند يک جامعه رو خراب کنند ميان و حس بي اعتمادي رو در بين جوانها رايج مي کنند که بابا همه دخترها فلانند. پسرها اينجورند . بابا ديگه نمي شه اعتماد کرد و.... نمي دونم ولي من خودم يک آدم هستم که مثل خودت هستم تازه من خودم سه سال از رابطه خودم با دختري يک عشق آسموني ساختم و بعد از سه سال فهميدم اون دختر همزمان با من با يک نفر ديگه هم بوده .اين قضيه براي دو هفته پيشه . من دو هفته وقت داشتم تا خوب فکر کنم . به اين نتيجه رسيدم که بخش مهمي ازاينکه اون دختر اين ککار روميکرد به خودم بر ميگشت . چند تاش رو مي گم
1 - اول از همه من چطور آدمي هستم که سه سال اين قضيه رو نفهميدم .با اينکه الان دارم فکر ميکنم مي بينم مثل روز روشن بوده ولي احساسات چشمها و فکرم رو کور کرده بود .
2 - من اول از همه با خودم روراست نبودم چون که اگر مي دونستم از اين رابطه چي ميخوام هيچ وقت سه سال از عمرم تلف نمي شد .
3 - آياخود من تا حالا دروغ نگفتم . چرا خيلي زياد اول از همه به خودم ...
4 - ارزش من خيلي بيشتر تراز اينهاست که بخوام احساساتم رو به همين سادگي به افرادي که ارزش رو ندارند خرج بکنم ...
و کلي دليل ديگه که اگه خواستي من تونم کلي سرت رو درد بيارم .ولي يک چيزي اين وسط مهمه و اون اينه در زندگيم کلي دختر ديدم که پاکدامنند و اين بخشي از قضيه است .و به اين اعتقاد دارم اگر خودم آدم سالمي باشم و چشمم رو هم خوب باز کنم و پپه بازي در نيارم مطمئنم يک انسان وارسته وارد زندگيم مي شه . به اين ايمان دارم . اگه به خودون دروغ نگيم ديگران هم به ما دروغ نمي گويند . فقط از خدا مي خوام ايمانمون رو انقدر قوي کنه که اول از همه به خودمون دروغ نگيم و بعدش چشمهامون رو درست باز کنيم ...
سلام دوست محترم
برداشت من از حرف های شما اینه که شما قبل از هر اتفاقی و ازدواجی می خواین از همسر آیندتون (که ممکنه به دلیل اشتباه خودتون در انتخابش قبل با کسی بوده باشه)انتقام بگیرید؟
انتقامی که این وسط هیچ هدف خاصی رو توش دنبال نمی کنید فقط یه تلافی بچه گانه بدون توجه به اخلاقیات , باورهاتون و مسائل پزشکی و ...
به نظر من (عذر میخوام اینقدر صریح صحبت میکنم) شما دارید واسه شناخت در انتخاب همسر و واسه پایبندی به خط قرمزهاتون با تکیه به تجربه های غیر معتبر 2و3 نفر رفع تکلیف می کنید
من قبول دارم که شما تو محیط سختی واسه ایستادگی قرار دارید ولی الان بهترین شرایط واسه محک زدن خودتون و باورهاتون هست چیزی که سخت بدست میاد ماندگاریش بیشتر هست
به نظر من ادمای خوب و پاکدامن (چه دختر چه پسر)همیشه هستن ،ولی باید پیدا کرد
اینکه شما پیش فرض بگیرید که نمی تونین یه دختر پاک پیدا کنین ،نمی تونه بهونه خوبی باشه که خودتونو الوده کنین
شما چیکار به دیگرون دارین؟شما راه خودتونو بگیرین
اگه بر فرض(قصد جسارت ندارم منو ببخشین)خودتون پاک نباشید خودتونو لایق دختر پاک می دونین؟