RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
آقا حامد سلام
عذر میخوام اگر کمی رک حرف میزنم ولی فکر میکنم شما در تمام این تالار منتظر بودی که به شما بگن جدایی بهترین راه برای زندگی شماست که البته مدیر محترم هم این مسئله را به عنوان یک شوک به شما توصیه کردند که البته برای محک زدن خانمت راه بدی هم نیست به شرطی دلایل منطقی برای این تصمیم به همسرت ارائه بدی نه اینکه مثلا چون تو لاک نمیزنی من ازت راضی نیستم البته میدانم منطقی تر از اینها هستی . برای مثال گفتم .
آقا حامد امشب وقتی گل کوچولوت خوابه برو و نگاهش کن او مظهر همه عشق است ببین آیا واقعا دلت میاد آیندشو خراب کنی ، میتونی دیگه نبینیش و وقتی وارد خونه میشی صدای قشنگ او را که صدات میزنه نشنوی .
در صورتی هم که بخواهی او را از آغوش گرم مادرش جدا کنی هم به او ظلم کردی وهم خودت نمیتونی با حضوراو در زندگی آیندت با کسی که دوستش داری زندگی ایده آل وراحتی داشته باشی.
اینها رو گفتم تا در خلوت خودت کمی دور تر از دایره خودت را هم ببینی . اگر هر کسی دائم با خودش فکر کند که من فلانی را دوست ندارم یا از این زندگی خسته ام بهترین زندگی هم برای او جهنم میشه . به خاطر خودت واینکه پلهای پشت سرت را خراب نکنی سعی کن کمی مثبت فکر کنی ، شاد باش و شادی را با خودت به خونه ارمغان ببر .
تو میتونی اگر خودت بخواهی بهترین زندگی را بسازی
موفق باشی برادر
RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
سلام آقا حامد عزیز:
من هم به کلی با نظرات جناب سنگ ترراشان موافقم. چرا که بر آورده نکردن نیاز همسر و ایجاد نکردن خشنودی در زندگی زناشوئی بر خلاف کلیه مسائل اسلام هست و مامیدونیم که این موارد جزو اصول اصلی و پایه های یک زندگی مشترک به خصوص در اسلام هست. پس این مشکل شما هیچگونه ربطی به مساله دین ودینداری نداره و فکر میکنم همسر شما از مسائلی مثل نماز خوندن و غیره پوششی برای مسئاله خودشون درست کردن.
به هر حال امیدوارم که با راه حلی که آقای سنگ تراشان کردن بتونین طعم زیبای زندگی مشترک رو بچشین.
شاد باشین
RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
سلام مجدد به آقا حامد عزیز:
حقیقتش من پاسخ قبلی رو بعد از خوندن صفحه اول نوشتم غافل از اینکه ...اووووووووووووووو........ دوستان چقدر پی گیر مساله شما بودن و هر کس به نحوی راه حلی پیش پای شما گذاشته تل خدای نکرده شما به راه آخر یعنی جدائی فکر نکنی.
ولی به نظر من با توکل به خدا راه حل آقای سنگ تراشان رو پیگیری کن و اتلاف وقت نکن. من مطمئن هستم که همسر شما هم توقعاتی توی زندگیش از شما داشته که شما کوتاهی کردین و اون اینطور دلسرد شده و حاضر شده اینطور بدون ابراز عشق زندگیش رو ادامه بده. اما به هر حال موظف هست اون هم گذشته رو فراموش کنه و برای زیبا کردن و بهبود زندگی اول به خاطر خودش و بعد به خاطر شما و فرزندتون سر از لاک بیرون بیاره و جهت رفع مشکلات هم پای شما کوشش کنه... پس به نظر من خیلی سریع از اون هم تقاضای کمک کنین...
موفق باشین...
Re: دیگه خسته شدم از این زندگی
سلام .
یادداشت زندگی بیست . مخصوص خانم ها
یادداشت : زندگی بیست، مخصوصا آقایون
یادداشت نباید های زندگی مشترک
کمک خوبی برای شما باشد.
موفق باشید .
RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
سلام آقا حامد
اصلا خسته شدن شما نيست بلكه مهم بودن موضوع است خسته شدن مهم تر بودن موضوع را ميرساند
شما خواستهايد كه موضوع را حل كنيد
موضوع بسيار بغرنج به نظر ميرسد
پس راه حلي بهتر هم ميتوان يافت
شما بچه داريد
زندگيتان را هم دوست داريد
اگر او مذهبي است بايد كتاب آيتالله اميني و وظايف يك زن خوب را براي او بخريد
تا مطالعه كند
شما با زبان خودتان هم ميتوانيد زندگي را بهتر كنيد
كتاب آيتالله اميني هم براي مذهبي بودن و هم بومي ميباشد
دوستدارتان وم
ضمنا سال نو را هم تبريك ميگويم تلاش كنيد در اين سال كه تازه آغاز شده زندگي بهتري براي خود بسازيد
RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
سلام
آقا حامد شما و همسرتان همسن من و همسرم هستید منتها ما فقط 8 ماه است که متاهل شده ایم و نه 8 سال. در این مدت اندک هم آنقدر به مشکل رسیده ام و در حلش ناتوان که به خودم اجازه ارائه راه حل به دیگران را نمی دهم. موضوعات مختلف را می خوانم تا در بین آنها شاید راه حلی برای مشکل خودم بیابم.
آقا حامد امروز دقیقا 2 ماه از ایجاد این تاپیک می گذرد و ساعتهای ارسال پستهای شما نشان می دهد که همگی را در محل کار ارسال کردی. (خوش بحالت که اینهمه وقت آزاد داری ....)
تعطیلات عید را هم که انشاا... با خانواده مسافرت بودی.
آقا حامد چرا در طول این 2 ماه با وجود تاکید اساتید محترم حضورا نزد مشاور نرفته اید؟
یک پیشنهاد؛
من بعد در منزلتان در این سایت جستجو کنید و این صفحات را عمدا باز بگذارید و کامپوتر را ترک کنید تا همسرتان آنها را بخواند. در ضمن همین که در منزل فکرتان متوجه سرچ در اینترنت باشد و کمی نسبت به همسرتان بی توجه شوید (وانمود کنید که اینطور شده و اصلا نیاز به توجه یک زن را ندارید)، او را نسبت به خودتان کنجکاو کرده اید. و از این موقعیت استفاده کنید و حرفهایی که می خواهید بطور غیر مستقیم به گوشش برسانید و اینطور نشان دهید که اصلا دوست نداشتید این مطالب را بخواند.
در محل کارتان هم به مسائل کاری بپردازید تا کمتر به فکر انتظاراتتان از همسرتان بیفتید.
RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
سلام حامد عزيز سال نو مبارك :72::72::72:
اين اولين پاسخي است كه اين بنده حقير دارم به مشكل شما ميدم ولي مو به مو تمام هفت صفحه ارسالي توسط شما و دوستان رو مطالعه كردم.
اولا چرا ديگه مشكلتونو پيگيري نميكنيد؟ تعطيلات هم كه تموم شده!
ثانيا يك جمع بندي كلي از نظرات اعضا و همچنين نظر خودم داشته باشيم:
1- حتما رفتن به يك مشاور لازمه (حداقل تنها)
2-عوض كردن ديدگاهتون نسبت به پاك كردن صورت مسئله
3-كشف نيازهاي سركوب شده همسرتون
حالا كشف اين نيازها ميتونه مستقيم با صحبت كردن در آرامش باشه، يا حتي از لابلاي جيغ و داد و توهينهاي همسرتون ميتونيد متوجه بشيد و يا راه حلها و سياستهايي كه مشاور (مورد شماره 1) به شما توصيه ميكنه باشه.
اصلا چرا بايد نيازهاي همسرتون كشف بشه؟!
چون مثال ماهواره و يا تميز نكردن خونه (اصطلاحا همينه كه هست!) يا "آشغالا فراموش نشه!" به جاي خدافظي ... همه و همه به نظر بنده يك موضع گيري حالا بگيم كودكانه يا غيرمستقيم نسبت به نيازهاي سركوب شده از طرف همسرتونه. و اگر اين نيازها برآورده بشه، من فكر ميكنم مطمئنا اين مسائل هم از بين خواهد رفت.
خواهشا ما رو بي خبر نذار:46::43::72:
RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
براي بدست آوردن آنچه كه قبلا نداشته ايم، بايد آن كسي شويم كه قبلا نبوده ايم
RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
سلام .من تو فکرم چند روزه. چرا خبری از آقا حامد نیست... خیلی فکرم ناراحته. همش میگم نکنه خدای نکرده دنبال طلاق ملاق و اینا باشه. نکنه مشکلش با همسرش بدتر شده، نکنه.... کاشکی بیاد ما رو از ای نفکر و خیال نجات بده...
RE: دیگه خسته شدم از این زندگی
غلط نكنم اين آقا حامد ما طلاق رو عملي كرد.