عزیزم طبق قوانین همدردی اصلا امکان حذف تاپیک یاپست نیست فقط اگه خیلی نگرانی نام کاربریتو عوض کن.
نمایش نسخه قابل چاپ
این روزا همسرم حال وروزش خیلی بدتر ازمنه.اینقدرعصبیه که بادخترکوچیکم هم بداخلاقی میکنه بطوریکه روزی یکبار اشک بچه رو درمیاره.توخونه که جوری میشینه منو نبینه بااوقات تلخی ازم میخواد ناهارمو بخورم منتظر اون نمونم.اگه جایی باشیم هرجا هستم اون میره یه جای دیگه.مثلا اگه تو آشپزخونه باشم اون توهال میمونه ویابالعکس خلاصه بدجور ازم فراریه بااینکه کاری بکارش ندارم.فقط احترامشو دارم وباروی خوش باهاش برخوردمیکنم.دیشب موقع خواب پشت به من خوابیده بود احساس کردم داره گریه میکنه دستمو روی کمرش گذاشتم محکم دستمو پس زد وگفت دست به من نگیر ازت متنفرم خداتو وپدرومادر فلان فلانتو لعنت کنه که تو بهترین روزای عمرم چه حال وروزی برام درست کردین.گفتم مگه کارجدیدی کردم؟گفت زندگیمو آتیش زدی حالا میگی چکارکردم!
خلاصه الان فکر میکنم هرلحظه جلوی چشمش بودن وحتی توی یه محیط بودن اوضاع رو خیلی بدتر میکنه.دیگه چه محبت چه بیتفاوتی وچه صبر اوضاع رو خرابتر میکنه.میخواستم بدونم صلاح میدونین چندوقتی جلوی چشمش نباشم یعنی غذامو درست کنم کارامو انجام بدم ولی وقتی اون میاد برم توی اتاق دیگه.جای خوابمو جداکنم وحتی پنجشنبه ها که به مزار برادرشوهرم میریم همراهش نرم وشبش هم خونه مادرشوهرم نرم.البته توی یه نامه براش بنویسم که این کارو میکنم تابتونه بهتر تصمیم بگیره برای زندگیش
تلاش شما برای تغییر زندگی تون قابل تحسین هست . حتما موفق خواهید شد
نظر و راهنمایی براتون ندارم فقط ازتون می خوام که ثابت قدم باشید و به هدف تون فکر کنید خوشبختی بهایی داره و به آسانی به دست نمی آید .
در مورد اینکه گفتید کمتر تو چشم شوهر باشید نمیدونم تصمیم درستی هست یا نه اما اگه خواستید اجراش کنید سعی کنید زیر پوستی باشه و طوری نباشه که جلب توجه کنه
مثلا مراسم برادرشون بهانه بیاورید دل درد و حالت تهوع دارم یا سرم درد میکنه و... نمی تونم بیام یا اگه رفتید بهانه ای بیاورید و زود برگردید
یا اینکه اگه می خواهید تو یه اتاق دیگه باشید مثلا خیاطی یا گلسازی یا درس بچه ها و....
منظورم اینه که اصلا به چشم نیاد و حتی بچه هاتون هم متوجه نشوند که هدف شما چیه چون شما دارید برای آسایش و ارامش فکری بچه هاتون تلاش میکنید
پس خیلی آرام و زیر پوستی این کار را انجام دهید
ارزوی عزیز افرین به تو که داری همچنان صبوری میکنی.همسرت اگه داره اذیت میشه شما هیچ کاری نمیتونی براش بکنی!در حال حاضر مشکل از خودشه که داره اذیت میشه وگرنه رفتار شما عوض شده و باهاش با صبر و احترام برخورد میکنین.خودشه که باید بره دنبال درمان خودش و حتی ممکنه نیاز باشه دارو بخوره. به نظر من بهش نامه نده و همونجور که خانم نازنین گفت عمل کن اینجوری کمتر تحریک میشه.علت این رفتاراش( بداخلاقی با بچه و گریه کردن تو زختخواب و...) تحت تاثیر قرار دادن تویه.میخواد بهت عذاب وجدان بده و اینجوری خودشو از لحاظ روانی تخلیه کنه!.
خودتو حسابی با دختر و پسرت و کارات سرگرم کن . دخترت الان خیلی کوچیکه حسابی از لحظه لحظه بچگیش لذت ببر و با تمام وجود حسش کن.