نوشته اصلی توسط
مهرآیین
شاید نوشتنم این مدلیه، دوباره نوشته ام رو خوندم و درش دعوایی ندیدم
معمولا نوشتار هیچوقت نمیتونه لحن واقعی طرف رو برسونه و منم خیلی معمولی و به دور از هیجان و عصبانیت برای شما نوشتم.
حالا این حرفها به کنار، من اصلا و ابدا در مورد توانایی های شما برای هنر و حوزه و یا هر رشته دیگه ای هیچ نظری در پست قبلی ندادم چون اصلا شما رو نمی شناسم.
من آکادمیک تحصیل کردم از بچگی هم با رنگ و قلم مو بزرگ شدم، تو دانشگاه هم که رسیدم دست بسیار قوی در طراحی داشتم (این تعاریف خودم نیست و تعاریف اساتید من بود.) شما راست میگین رشته هنر خیلی رشته روح نوازی است اممممممما من میگم خیلی هوا دستتون باشه چون رشته های هنری بیکاری بیشتری نسبت به سایر مشاغل داره، ثانیا خیلی از رشته هاش در موسسات خصوصی تدریس میشه و همین باعث میشه رقبای شما در بازار کار حتی از افرادی باشند که به صورت تجربی کار کردند.
این حرفی رو که میگم اصلا منظورم به شما نیست اما خیلی از همکلاسیهای بنده صرفا به خاطر کلاس وارد این رشته شدند و در نتیجه الان خیلیهاشون بیکارند یا بیکاری کاذب دارند.
حالا کلا بیخیال این حرفها، من به عنوان یه ناظر سوم میگم که اولا شما خیلی زود رنجی و من در پستم اصلا حرف خاصی نزدم که شما بخوای برنجی و این برای یک پسر 23 ساله یه هشداره که باید بیشتر روی کاهش حساسیتهاش کار کنه.
ثانیا شما آزاد هستید راه خود رو هر طور دلتون میخواد انتخاب کنید اما به نظر من بعضی از هنرها واقعا در بازار کار جایی نداره و صرفا دانشگاهها واسه خودشون پذیرش میکنند. شما الان اول راهی، خیلی ببخشید اما سرتون یکم داغه فکر میکنید بعد از دانشکده هنر چه خبره؟ در صورتی که این طرف خبری نیست و باز هم خودتونید و بازوی پر توانتون، پس به نظرم جوانیتون رو صرف رشته ای بکنید که به درآمد زایی عالی برسید و بعد می تونید با فراغ بال به رشته هنری دلخواه خود برسید. باور کنید اینطوری خیلی از هنر لذت بیشتری میبرید.
اینایی که براتون نوشتم دلسوزانه نوشتم و اصلا هم به نظر خودم لحن تندی در این نوشته ها نیست و کلا گردن ما از مو هم باریکتره. :18:
امیدوارم که نوشته هام تونسته باشه کمکی به شما بکنه. من خودم خیلی پرحرفم اما سعی میکنم تو همدردی پستهام رو خلاصه کنم، الان که نگاه کردم دیدم چه همه فوران کلمات داشتم.
موفق باشید