روح دوستت شاد باشه فرشته اردیبهشت جان.
دل بزرگ و پرتوانی داری عزیز. امیدوارم روزهایی زیبا داشته باشی و سریع تر از ناراحتی ها عبور کنی :72:
نمایش نسخه قابل چاپ
روح دوستت شاد باشه فرشته اردیبهشت جان.
دل بزرگ و پرتوانی داری عزیز. امیدوارم روزهایی زیبا داشته باشی و سریع تر از ناراحتی ها عبور کنی :72:
سلام.
چقدر زندگی تجملاتی و تشریفاتی، چقدر ترس ها، چقدر نقاب ها شادی و لذت رو از زندگی ما دور کرده.
دیشب آبشار بودم. (به قصد آبشار نرفته بودم و بعدش میخواستم برم جایی)
حواسم جمع بود، پاهام گلی نشه، دستم کثیف نشه، موهام به هم نریزه. لباسم خیس نشه... بدتر از من دوستام بودن که دو متر دو متر سلفی میگرفتن و اصلا طبیعت رو نمیدیدن. :311: منم نگاهم رو ساعت بود یه وقت واسه شام دیر نشه.
یه لحظه به خودم گفتم: این رفتارا چیه؟:81: مگه سالی چند بار میای اینجا؟ شاید این لحظه ها دیگه تکرار نشه...
لحظه ای دوستان ازم غافل شدن ، من با شال و مانتو زیر آبشار بودم. :onthego:
خیس خیس... به خودم گفتم شجاع باش، مثل قبل، چیزی عوض نشده، با طبیعت باید طبیعی بود تا شگفتی هاشو بهت نشون بده. از این نقاب های مصنوعی بزن بیرون و خودت باش، تمام غارهای کوه رو هم که جرات نکرده بودم تو تاریکی برم رفتم.
به جرات میگم تجربه ی زیبایی بود... نه غار و آبشار در شب، بلکه رها شدن، بی قید و شرط بودن.
به نظرم بیشترین سهم در هدر رفتن استعداد های انسانی رو ترس و "در خود ندیدن" داره. اگه باور داشته باشی عملی در توانت هست، حتما از پسش بر میای.
دیشب به خودم قول دادم هیچ هیجان و تجربه خوب رو به خاطر ترس و وسواس و تظاهر از دست ندم . رودربایستی نداریم که.:311:
(نکته: ولی قبلا هم تجره بهم ثابت کرده هر هیجانی ارزششو نداره. نباید نادیده بگیریم احتیاط و ترس خیلی با هم فرق دارن و شهامت به معنای بی عقلی نیست. مثلا اونی که وارد هر جور رابطه ای میشه فرد شجاعی نیست، بلکه فرد ترسویی هست که از طرد شدن میترسه و به هر قیمتی یکی رو در زندان خودش میخواد یا اونی که هر حماقتی میکنه برای جلب توجه شجاع نیست. من معتقدم شهامت حقیقی با عشق پاک و زلال همراهه و عشق هرگز نمیتونه ویرانگر باشه)
سلام
عیدتون مبارک
یه چند وقتی که مشغولیت و فعالیتمو در ضمینه های کاری و البته باشگاهی بالا بردم ..... جسمی و روحی کمی تغییر کردم انقدر که خودم حس عالی دارم ......
جمعه پیش با یه گروه کوهنوردی تنگه لزوم تا اول قله میشینه مرگ و دریاچه لزوم بالا رفتیم ..... عالی بود ... هوای خالص و بدور از هر مشغله فکری..... پیاده روی دو کیلو متری درون رودخونه و آبشار طلایی رنگ اون وصف ناپذیر بود .... و در عین لطافت صخره های سر سختش محکم قامت بسته بودند و به آدم درس استقامت میداند...... در مقابل لطافت رودخانه طلایی رنگش ......در مقابل احساسات خروشانش .......
در کل و به طور واقعی خوبم ..... مشاوره مدیر همدردی آقای سنگتراشان هفته گذشته عالی بود .... که همینجا جاداره ازشون تشکر کنم ..... بگذریم از اینکه بانو فرشته مهربان به طرفیت از من کمی ازم دلخور شدند ... ولی مشاوره ایشون هم بی تاثیر نبود .....
راستی فرزند خواهرم خوبه هنوز تو دستگاهه و البته مشکلاتی رو سپری کرده ولی خوبه .... شکر خدا .... اون هنوز ب دعای شما محتاجه ......
از تالار جدا نیستم که بخووام خدا حافظی کنم .... فقط کمی مشغولم .....در خصوص بهترین زمان ازدواج بعد جدایی خواستم تاپیکی بزنم ولی برا این هم هنوز زوده و به فرصت بیشتری نیاز دارم ......
جدایی که سر تو توش بلند باشه پیش خدا یه موفقیت یه پیروزی لذت بخش و پر از آرامش ......
موفقیت و آرامش برای همه شما از خدا خواستم .... چون بهترینید .............:72::72::72::72:
درود دوستان عزیز
بعضی وقتها دوست دارم کم بیارم دوندارم از مطالبی که از همدردی یاد گرفتم ساتفاده کنم دوست ندارم بزرگ بشم دوست ندارم خوب باشم میخوام خودم باشم با اینکه می دانم کاری که انجام میدم شاید به هدفم برسم ولی میشه بازم انجامش نداد میهش توی همین وضعیت باقی ماند میشه خودت را تغییر بدهی خودت را بزنی به ندیدن و نشنیدن احساسات خودت را کنترل کنی منفی بافی نکنی ذهن خوانی و پیشگویی نکنی میتوانی بزرگ بشی ولی ایندفعه دیگه نه...
دقیقا ماه دیگه عید غدیر هستش روز جمعه یک بهانه ای جور شده فکر کنم امسال بخهواهم خانه خودم بشینم امسال برای خودم باشم برای خانوادم برای احساسم برای چیز یکه حقمه و لیاقتشو دارم و بخاطرش زحمت کشیدم آدم پرکار و سخت کوشی نیستم فنی نیستم ولی به اندازه خودم تلاش میکنم و به خانوادم اهمیت میدم و هرکاری در توانم باشه انجام میدهم تا از بودن در کنار همدیگه لذت ببریم شاید شوهر یا پدر خوبی نباشم ولی حداقلش همه تلاشمو میکنم تا اینجاش فکر میکنم موفق بودم.
اگه فقط خودم باشم مهم نیست مجسمه بودن را یاد گرفتم هرچند سخت ولی وقتی پای همسرم و دخترم میاد وسط و احساسی که دارند دیگه نمیتوانم کار یانجام ندهم هرچند میدانم درست ترین کار نیست و میشه کارهای دیگه ای انجام داد.
امسال میخوام خونه خودم عید غدیر بشینم از سال دیگه میخوام تغییر زیادی کنم سطح روابطم را کنترل کنم دیگه نمیخوام سینوسی باشه.رابطه در حد بسیار کم
پ.ن:یکم پرت و پلا نوشتم سپاس از اینکه میخونید گرچه از خواندنش چیزی سر در نمیارید ولی دوست داشتم بنویسم
سلام
امشب به لطف طنزپردازی یکی از هموطن های گلم خیلی خندیدم
به موضوع سیاسی اش اصلاً کار ندارم می گم شما هم بخندید
مهندس نعمت زاده وزیر صنعت و معدن چند روز پیش در واکنش به کمپین نخریدن خودروهای .... داخلی چیزی گفته بودن که من اصلاً به اون کاری ندارم ، ذیل خبر یه هموطن طنزپرداز مطلب زیر رو نوشته بود شما هم بخونید و بخندین:
ایّام به کام.نقل قول:
هیجان و مرگ را با محصولات ما تجربه کنید
شاد بروید شادروان برگردید
عزرائیل تو را می خواند
سلام محمد 93 عزیز
کم پیدایی !؟
مجبورم یه شعر برات بزارم :
http://www.hamdardi.net/imgup/5978355e73645af73c.jpg
وقتي مياي ، صداي پات،
از همه جاده ها مياد :welcoming:
انگار نه از يه شهر دور،
كه از همه دنيا مياد:72:
تا وقتی که ، در وا میشه
لحظه ی دیدن کاسه آش میشه:welcoming:
هر چی که جاده ست رو زمین
به دل او میرسه :43:
لا لای....لالای...لای
عزیزترین ، سوغاتیه ،
غبار پیراهن تو
عمر دوباره ِ منِ
دیدن و بویدن تو:72:
نه من تو را واسه خودم
نه از سر ، :) می خوام
دوست خوب منی
تو را واسه دلار می خوام :welcoming:
وقتي تو نيستي قلبَمو
واسه كي تكرار بكنم
گلهاي خواب آلوده رو،
واسه كي بيدار بكنم:72:
دسته كبوتراي عشق،:43:
واسه كي دونه بپاشه
مگه باغبون مي تونه،
بدون تو :) باشه :72:
آهان یه چیزی یادم رفت :
تو کنار من
یه کوهی
من کنار تو ، یه باغبون
ما را با هم آرزو کن :72:
.......................
فکر تنها موندن ما
برا هر دوی ما زیاده :47:
ان شالله به مرادت برسی .
...........
موفق باشی.
سلام.
نازنین های همدردی، مهربانانی که سخاوت لطفتون موجب آرامش و دلگرمیه!
گاهی پیش اومده بیام همدردی و زیر پست مراجعی که به خانواده ی ما پناه آورده یه پست ها و یه پاسخ هایی ببینم که دلم میگیره. مثل مسخره کردن مراجع، سرزنش و زخم زبون ، توصیه به کارای بدی مثل دروغ :81:حتما برای شما هم زیاد پیش اومده از این دست پست ها ببینید. چند باری هم خودم از اینجور پاسخ ها گذاشتم که پشیمانم. sorry :54::47:
اما حالا اومدم اینجا یه قول بدم:
اینجا محفل بسیار زیباییه. پاک و بی آلایش. چون هرکی اومده اینجا هدفی داشته: اینکه مشکلی رو حل کنه و هرکه ماندگار شده هم عهدی با خودش داره: اینکه مشکلی از کسی حل کنه. چه چیز زیبا تر از این همدلی و همدردی؟
ولی خب گاهی هم به ندرت شاهدیم یکی از ما خانواده ی همدردی فراموش میکنیم اینجا هستیم تا مشکلی از کسی حل شه و سهوا از تاپیک ها و پست ها بازی خورده و تحت تاثیر به جای مشورت ، راهنمایی و همدردی، پست های کامنت گونه و بازخورد قرار میدیم که دردی که دوا نمیکنه هیچ، مراجع رو در حالت تدافعی قرار میده. خود من هم استثنا نیستم البته.
یادمون نره اونی که اومده همدردی و کمک میخواد، یعنی الان واقعا تنهاست، تحت فشاره، هر فردی، هرچقدر هم خطاکار باشه، سزاوار سرزنش های ما نیست و دلیل نمیشه با او به ملاطفت رفتار نکنیم. گاهی یک جمله ی ما میتونه زندگی و شخصیت یک انسان رو زیر و رو کنه. مثلا چندی پیش یکی از دوستان (فکر کنم یاس پاییزی عزیز) توی تاپیک مسابقه اش آیه ی قرآن که " همانا همراه با سختی آسانیست " رو قرار داد و باعث شد یک هفته حال خرابم رو با تکرار مدامش طاقت بیارم و دلگرم باشم.:104: (سپاس فراوان)
پس مراقب جملاتمون باشیم. مراقب اهداف والامون در همدردی باشیم،
یه نکته: واقف هستم که ممکنه نتونیم مانند یه مشاور خبره مشاوره بدیم یا نظراتمون صحیح نباشه. این طبیعیه. بیشتر نظرم حفظ احترام و شخصیت مراجعه کننده و البته مشاوره بر اساس موازین اخلاقی. مثلا سعی کنیم دروغ ، کنجکاوی ، انتقام جویی و مقابله به مثل و ... رو ترویج ندیم.
از اونجایی که آدم باید هر اصلاحی رو از خودش آغار کنه :
من اومدم قول بدم از این به بعد قبل پاسخگویی به هر تاپیکی تا جایی که در توانم هست :
1. شان و شخصیت مراجع رو حفظ کنم
2. مصلحت مراجع رو منطبق با اصول انسانی در پاسخ هام در نظر بگیرم و اگر راه حلی ندارم نظر ندم.
3. تمرکز تاپیک ها رو با به حاشیه کشوندنشون به هم نریزم و با پایبندی به قوانینی که هنگام ثبت نام پذیرفتم راه رو برای نتیجه گیری بهتر مراجعه کننده هموار کنم.
تقاضا دارم اگر پیش از این خطایی من بابت ازم سر زده بزرگواری کنید و ببخشید و اگر حواسم نبود و فراموش کردم لطف کنید و با یادآوریتون به حفظ قولم با خودتون کمک کنید.:18:
چه خوب که همه ی ماها با درک بیشتر، پذیرش بیشتر، مطالعه و تمرکز بیشتر هریک به سهم خودمون گامی به سوی هرچه تخصصی تر شدن تالار مفید همدردی برداریم.:72:
سلام دوستان عزیز
اینقدراین مدت حال وهوای بدروتجربه کردم واینقدر اشتباه داشتم وکوته فکری کردم که خیلی راحت لزکنار اتفاقهای قشنگ گذشتم!!!
اماالان دیگه حالم خوبه...ودارم لذت میبرم ازلحظه های زندگیم...
ازخرید کردن واسه دردونه ام...ازچیدن اتاقش...ازدوخت ودوز واسش!!خیلی لذت داره....خییییلی
دعا میکنم همه اونایی که آرزوش رودارن هرچه زودتربه این آرزوشون برسن
خوب یادمه که چتدسال پیش یااوایل ازدواج ازبچه دارشدن بیزاربودم!!!اما واقعا راست مبگن آدم باید خودش باتک تک سلولهاش احساس کنه تابفهمه چه نعمتیه
خداروشکرمیکنم وازش خیلی ممنونم که تااینجا اینقدرزیبا کنارم بود حتی وقتی من ندیدمش اون مراقب من بود...واین مراقبتش رودوست دارم وباعث شده عاشقترش بشم!
الان نگرانی خداروبیشترحس میکنم ومیفهمم...واسه همین خیلی سعی میکنم نگرانش نکنم!!میفهمم نگران کسی بودن اون هم ازوجودخودت یعنی چی!!
خداجونم...همه چیزم...همه داروندارم خیلی دوستت دارم.
سلام
من حالم خیلی خوبه
مخصوصا خوشحالی نزدیکانمو می بینم بهترم می شم
امروز همسرم متوجه شد که ارشد مهندسی قبول شدند انقدر خوشحال شدند که من با دیدنشون کلی روحیه گرفتم...خدایا شکرت
دیروز واسه دانشگاهم برام کیف و کفش خریده (خیلی قشنگه):43: بوی ماه مهر داره میاد...چقده من خوشحاااالم:18:
از همین حالا صدام می کنه خانوم دکتر!:310:
آرزوی پدر و همسرم و هم چنین خودمو به حقیقت تبدیل می کنم:103: