-
شرایط کاری طوریه که نمیتونم به هیچ روانپزشکی توی شهرمون مراجعه کنم شناخته میشم و جالب نیست هر چند که بهر حال این روانپزشکه تعهد کاری دارند ولی من نمیتونم موقعیت اجتماعی خودم واون آدمو خراب کنم من باید به کمک خدا و خودم وشماها بتونم از این مرحله رد بشم من الان خودمو نسبت به 3 سال قبل مقایسه میکنم خیلی وابستگیم کمتر شده بهر حال اون موقع ها رو یادم میاد من باید هر روز میدیدمش و حتی باید با هم صحبت میکردیم ولی الان شاید ماهی 1 یکبار اونهم گذری همدیگه رو ببینیم و شاید در روز اون هم 1 دقیقه یا کمتر به دفترم زنگ بزنه و اون هم در مورد مسائل کاری حرف بزنه اونم نه هر روز نسبت به قبل خیلی بهتر شدم فقط کمکم کنید که بتونم از این مرحله آخر رد بشم به جدم فاطمه زهرا من 3 ساله موبایلمو روشن نکرک نه از ترس اون ادم بلکه از ترس خودم بد موجودی هستی حواسمون به خودمون نباشه سریع اسیر نفسمون میشیم :97::102:
-
-
چند تا روش برای فراموش کردن :
دستور ايست دهيد
اين روش را روش ايست ذهني مينامم، يعني لازم است خيلي محكم و مقتدر به ذهنتان ايست بدهيد تا نتواند به هركجا خواست برود. شايد براي همه ما پيش آمده باشد كه هنگام تماشاي تلويزيون يا در تاكسي يا... يك دفعه ذهن به سمت موضوعي در گذشته منحرف ميشود و براي دقايقي يا ساعاتي يا حتي چند روز كنترل ذهن از دست ميرود. در حقيقت اگر آگاه نباشيد و نبينيد كه ذهنتان در حال سفر به گذشته است نميتوانيد جلوي آن را بگيريد اما اگر حواستان باشد به محض اينكه ذهن بخواهد به گذشته سفر كند به آن يك ايست محكم ميدهيد و از پيشروي آن جلوگيري ميكنيد. ميتوانيد بهخود بگوييد: «ساكت، ديگر نميخواهم بيشتر فكر كنم! ياهيس» يا در ذهنمان روي اين فكرها ضربدر بزنيم و جلوي آنها را بگيريم.
چطور ذهنتان را خالي كنيد
گاهي هم پيش ميآيد كه ذهن ما آنقدر ازوقايع گذشته و اتفاقات پيش آمده پر است كه انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبريز شدن است و مرتب وقايع در ذهن مرور ميشود و نميتوان به موضوع ديگري فكر كرد. ذهن تا حد معيني گنجايش دارد و بايد به نوعي از افكار نامطلوب و دوست نداشتني خالي شود. بهترين كار در اين زمان نوشتن است، كافي است هرچه در ذهن داريد بدون هيچگونه انتخابي روي كاغذ بياوريد و هيچچيزي را جا نيندازيد، بايد كاملا بدون سانسور و صادقانه بنويسيد تا ذهن كاملا تخليه شود. بعد وقتي ذهن كاملا خالي شد، آن كاغذها را دور بيندازيد يا حتي بسوزانيد.
انرژيتان را تخليه كنيد
اگر در دوران جدايي فقط در خانه يا تنها باشيد و هيچ كاري هم براي انجام دادن نداشته باشيد مسلما اذيت خواهيد شد. تمام ذهن شما آدمي است كه او را ترك كردهايد و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستيد، پس بايد خودتان را مشغول كرده و دورتان را شلوغ كنيد، خود را در روابط اجتماعي و در بين دوستانتان قرار دهيد، به كارها و فعاليتهاي موردعلاقهتان مشغول شويد تا انرژي شما را به سمت ديگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعي انرژي است كه به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما بايد اين انرژي را به سمت ديگري چون ورزش كردن، علاقههاي شخصي، سفر و. . . منحرف كنيد، گرچه ممكن است صددر صد فراموش نكنيد اما مسلما احساس بهتري پيدا خواهيد كرد.
با كسي حرف بزنيد
گاهي بعد از جدايي آنقدر فرد تحت فشار قرار ميگيرد كه بد نيست با يك مشاور صحبت كند چون شايد مشاور بتواند به او كمك كند تا از فضاي وابستگي بيرون بيايد چون گاهي مشاور به تحليلهايي از دوران كودكي و شخصيت فرد ميرسد كه ميتواند بسيار كمككننده باشد، از طرف ديگر فضاي حمايتي جلسات مشاوره ميتواند كمك بيشتري هم بكند اما اگر هم فرد چندان تمايل ندارد از يك مشاور كمك بگيرد ميتواند احساساتش را با يك دوست صميمي يا يكي از اعضاي خانواده يا. . . در ميان بگذارد همين بيان احساسات و گفتوگو ميتواند بسيار كمككننده باشد و همچنين خود حرف زدن ميتواند بسياري از استرسها و فشارها را از بين ببرد. البته خودتان درذهنتان بايد به اين پذيرش رسيدهباشيد كه قطع اين رابطه به نفعتان بودهاست، در اين حالت ديگران نيز با حمايتشان به شما كمك بيشتري ميكنند.
به دنبال تغيير باشيد
بعد از جدايي هرگونه تغيير محيطي ميتواند به شما كمك كند، مثلا سفر يا خريد وسيلهاي تازه يا... مثلا اگر از مدتها پيش ميخواستيد ميز تازهاي براي خود بخريد، حالا همان خريد ميتواند كمككننده باشد. به سراغ كارهايي برويد كه مدتهاست انجام ندادهايد و انجام آنها ميتواند حسهاي جديدي را در شما ايجاد كند، مثلا ميتوانيد به سراغ كلاسهاي موسيقي ياسازي كه مدتهاست آن را دوست داريد برويد يا آموختن يك زبان تازه يا... برويد تا حسابي مشغول شويد. در واقع بهدنبال فعاليت جديدي باشيد كه تا به حال به آن نپرداختهايد و ميتواند بسياري از انرژيهايتان را تخليه كند و ديگر فرصت نكنيد به چيزي فكر كنيد.
- - - Updated - - -
(هر وقت او را به یاد آوردی به این فکر کن که او به همسر و فرزنداناش خیانت کرد! پس آدم سالمی نیست و هر کس که همسر یا معشوقه او باشد تاریخ مصرف دارد و وقتی سوء استفاده ازش کرد او را دور میاندازد) (سعی کن به این رفتار زشت این آقا تو ذهنات شاخ و برگ بدهی تا از او کاملاً متنفر شوی وقتی کاملاً متنفر شدی مغزت برای اینکه تو را دچار درد نکند اجازه نمیدهند به این آقا فکر کنی!)
-
گوش کن عزیزم. تو گفتی ممکن است در شهرتان شهره شوید اگر بروید پیش روانپزشک. من تنیجه می گیرم که شهر شما کوچک است یا حداقل از آن شهرهایی است که همه چیز دیده می شود.
حالا نتیجه اش این است که او هم دورادور متوجه شما است و خواهد بود.
دوم اینکه او از شما یک شخصیت و یک ظاهری دیده است که باعث شده علاقه مند شود.
سوم : اگر شما غیر از این باشید که الان هستید او دیگر شما را نمی خواهد.
خود شما هم اگر سارای دیگری باشید افکارتان تفاوت خواهد کرد و در نتیجه احساسات شما تغییر خواهد کرد. پس شما هم دیگر احساس الان را نخواهید داشت.
نتیجه : شما باید تغییراتی در افکار و ظاهر خودتان بدهید تا او ببیند که دیگر سارای سابق نیستید و دست بردارد. خودتان هم با این تغییرات راحت می شوید و احساس شما عوض می شود.
-
چطور افکار خودمو عوض کنم چه کارای انجام بدم که زندگیم عوض بشه بهم بگید لطفا من خیلی سختی و درد کشیدم :302::302:
- - - Updated - - -
راستی من یه دو هفته ای هست که دارم میرم کلاس مدیریت انرژی ( ترکیبی از ورزشهای مثل بادی پامپ و اسپلینگ و هیپاپ و چند تا ورزش دیگه است ) البته خدا کنه هجی ورزش ها رو درست گفته باشم کلاس خوبی 1.5 بیشتر نیست ولی خیلی روحیه میگیرم و فکرم آزاد میشه ولی از یک چیز خیلی خیلی خیلی غصبانی هستم از رانندگی میترسم 20 روز کلاس خصوصی گرفتم و کلی هزینه خرج کردم ولی بی فایده بود به نظرتون این کارا تاثیر داره
-
به آن راهحلهایی که در 2 پست بالاتر گفتم عمل کن و مرتب دنبال راهحل جدید نباش!
این آخرین پست من در تاپیک شماست! برایتان آرزوی موفقیت میکنم!
-
(هر وقت او را به یاد آوردی به این فکر کن که او به همسر و فرزنداناش خیانت کرد! پس آدم سالمی نیست و هر کس که همسر یا معشوقه او باشد تاریخ مصرف دارد و وقتی سوء استفاده ازش کرد او را دور میاندازد) (سعی کن به این رفتار زشت این آقا تو ذهنات شاخ و برگ بدهی تا از او کاملاً متنفر شوی وقتی کاملاً متنفر شدی مغزت برای اینکه تو را دچار درد نکند اجازه نمیدهند به این آقا فکر کنی!)
این جملاتتو تا عمر دارم فراموش نمیکنم همین کارو انجام میدم وتمام سعیمو میکنم تا فراموشش کنم و فراموشش خواهم کرد ولی نمیتونم از کسی متنفر بشم
- - - Updated - - -
خیلی از خودم عصبانی هستم که چرا من چرا باید من باشم
چرا خودمو تحقیر کردم ؟
چرا خانوادهامو تحقیر کردم؟
چرا گذاشتم اون آدم اشغال که هیچ ارزش سرمایه گذاری احساسی نداره ازم سوء استفاده کنه که اگر خدا دستمو نمیگرفت الان معلوم نبود عاقبتم چی میشد ؟
خیلی از خودم عصبانی هسم خیلی زیاد
- - - Updated - - -
آقا احسان من تحقیر شدم بدبختی اینه که خودم باعث تحقیر خودم شدم
میدونم باید ازش بگذرم بخاطر خودم که شده باید این کارو انجام بدم ممنونم از پیامتون برام دعا کنید که بلند شم
-
:72:سلام بچه ها امروز اولین روز تولد منه :72:
1-ای آنکه گره دشواری ا را به یاری تو می گشایند و ای آنگه تیزی تیغ سختی ها را با یاوری تو کند می کنند وای آنکه راه بیرون شداز گرفتاری را به سوی آرامش گشایش ،از تو می خواهند
2-دشواری ها با نیروی تو ،آان و رشته اسباب ،به لطف تو،روان است و هر چیز،با خواست تو،روی می دهد .
3-آنها ،همه،با خواست تو،بی آنکه سخنی بگویی فرمان می پذیرند و با اراده تو،بیآنکه بازشان داری ،باز می ایستند.
4-(همگان)تو را در ارهای سخت ،به یاری فرا می خوانندودر بلا های ناگهانی ،تو پناهگاهی و جز بلایی که تو از آن پیشگیری کنی برطرف نمی گرددوجز آنچه تو از آن گره بگشایی ،گرهی نمی توان گشود .
5-پروردگارا ! بلایی بر سرم آمده که سنگینی آن رنج آور است و باری بر گرده من افتاده که برداشتن آن،دشوار است .
6-وتو آن را با نیروی خویش بر من وارد ساخته ای و با چیرگی خود ،مرا با آن رویاروی گردانده ای .
7-آنچه تو فراآورده ای ،کس باز نمی تواند برد و آنچه تو فرستی کس بر نمی تواند گرداند و دری که تو ببندی ،کس نمی تواند گشاد و آن در که تو گشایی ،کس نمی تواند بست و آنچه تو دشوار کرده باشی کس آسان نمی تواند کرد و آن را که تو خوار داری ،یاور نخواهد داشت .
8-پس بر محمد و خاندان وی، درود فرست و پروردگارا!به قدرت خویش دری به روی من از آسایش ،بگشای!وچیرگی اندوه را بر من ،با توانایی خویش ،در هم شکن ودر آنچه به درگاهت از آن شکوه آورده ام ،به نگاهت نیک بنگر .و شیرینی انجام خواسته ام را به من بچشان و از سوی خود ،رحمت و گشایشی دلچسب به من ببخش و از نزد خود راه بیرون شدی بی درنگ برای من ،برگمار!
9-و مرا از دل نهادن به پایبندی واجبات و کاربست سنتت،باز مدار!
10-که من در آنچه بر سرم آمده ،ناتوانم و از تحمل آنچه برایم روی داده ، غرق اندوهم و این تویی که در برداشتن آنچه بدان دچار شده ام و از میان بردن بلایی که در آن افتاده ام ، توانایی؛پس این کار را ،هر چند از سوی تو سزاوار آن نباشم ، برای من انجام ده :ای فرمانفرمایی جهان
التماس دعا:72:
- - - Updated - - -
:72:سلام بچه ها امروز اولین روز تولد منه :72:
1-ای آنکه گره دشواری ا را به یاری تو می گشایند و ای آنگه تیزی تیغ سختی ها را با یاوری تو کند می کنند وای آنکه راه بیرون شداز گرفتاری را به سوی آرامش گشایش ،از تو می خواهند
2-دشواری ها با نیروی تو ،آان و رشته اسباب ،به لطف تو،روان است و هر چیز،با خواست تو،روی می دهد .
3-آنها ،همه،با خواست تو،بی آنکه سخنی بگویی فرمان می پذیرند و با اراده تو،بیآنکه بازشان داری ،باز می ایستند.
4-(همگان)تو را در ارهای سخت ،به یاری فرا می خوانندودر بلا های ناگهانی ،تو پناهگاهی و جز بلایی که تو از آن پیشگیری کنی برطرف نمی گرددوجز آنچه تو از آن گره بگشایی ،گرهی نمی توان گشود .
5-پروردگارا ! بلایی بر سرم آمده که سنگینی آن رنج آور است و باری بر گرده من افتاده که برداشتن آن،دشوار است .
6-وتو آن را با نیروی خویش بر من وارد ساخته ای و با چیرگی خود ،مرا با آن رویاروی گردانده ای .
7-آنچه تو فراآورده ای ،کس باز نمی تواند برد و آنچه تو فرستی کس بر نمی تواند گرداند و دری که تو ببندی ،کس نمی تواند گشاد و آن در که تو گشایی ،کس نمی تواند بست و آنچه تو دشوار کرده باشی کس آسان نمی تواند کرد و آن را که تو خوار داری ،یاور نخواهد داشت .
8-پس بر محمد و خاندان وی، درود فرست و پروردگارا!به قدرت خویش دری به روی من از آسایش ،بگشای!وچیرگی اندوه را بر من ،با توانایی خویش ،در هم شکن ودر آنچه به درگاهت از آن شکوه آورده ام ،به نگاهت نیک بنگر .و شیرینی انجام خواسته ام را به من بچشان و از سوی خود ،رحمت و گشایشی دلچسب به من ببخش و از نزد خود راه بیرون شدی بی درنگ برای من ،برگمار!
9-و مرا از دل نهادن به پایبندی واجبات و کاربست سنتت،باز مدار!
10-که من در آنچه بر سرم آمده ،ناتوانم و از تحمل آنچه برایم روی داده ، غرق اندوهم و این تویی که در برداشتن آنچه بدان دچار شده ام و از میان بردن بلایی که در آن افتاده ام ، توانایی؛پس این کار را ،هر چند از سوی تو سزاوار آن نباشم ، برای من انجام ده :ای فرمانفرمایی جهان
التماس دعا:72:
- - - Updated - - -
سلام بچه ها امروز اولین روز تولد منه
1-ای آنکه گره دشواری ا را به یاری تو می گشایند و ای آنگه تیزی تیغ سختی ها را با یاوری تو کند می کنند وای آنکه راه بیرون شداز گرفتاری را به سوی آرامش گشایش ،از تو می خواهند
2-دشواری ها با نیروی تو ،آسان و رشته اسباب ،به لطف تو،روان است و هر چیز،با خواست تو،روی می دهد .
3-آنها ،همه،با خواست تو،بی آنکه سخنی بگویی فرمان می پذیرند و با اراده تو،بیآنکه بازشان داری ،باز می ایستند.
4-(همگان)تو را در کارهای سخت ،به یاری فرا می خوانندودر بلا های ناگهانی ،تو پناهگاهی و جز بلایی که تو از آن پیشگیری کنی برطرف نمی گرددوجز آنچه تو از آن گره بگشایی ،گرهی نمی توان گشود .
5-پروردگارا ! بلایی بر سرم آمده که سنگینی آن رنج آور است و باری بر گرده من افتاده که برداشتن آن،دشوار است .
6-وتو آن را با نیروی خویش بر من وارد ساخته ای و با چیرگی خود ،مرا با آن رویاروی گردانده ای .
7-آنچه تو فراآورده ای ،کس باز نمی تواند برد و آنچه تو فرستی کس بر نمی تواند گرداند و دری که تو ببندی ،کس نمی تواند گشاد و آن در که تو گشایی ،کس نمی تواند بست و آنچه تو دشوار کرده باشی کس آسان نمی تواند کرد و آن را که تو خوار داری ،یاور نخواهد داشت .
8-پس بر محمد و خاندان وی، درود فرست و پروردگارا!به قدرت خویش دری به روی من از آسایش ،بگشای!وچیرگی اندوه را بر من ،با توانایی خویش ،در هم شکن ودر آنچه به درگاهت از آن شکوه آورده ام ،به نگاهت نیک بنگر .و شیرینی انجام خواسته ام را به من بچشان و از سوی خود ،رحمت و گشایشی دلچسب به من ببخش و از نزد خود راه بیرون شدی بی درنگ برای من ،برگمار!
9-و مرا از دل نهادن به پایبندی واجبات و کاربست سنتت،باز مدار!
10-که من در آنچه بر سرم آمده ،ناتوانم و از تحمل آنچه برایم روی داده ، غرق اندوهم و این تویی که در برداشتن آنچه بدان دچار شده ام و از میان بردن بلایی که در آن افتاده ام ، توانایی؛پس این کار را ،هر چند از سوی تو سزاوار آن نباشم ، برای من انجام ده :ای فرمانفرمایی جهان
التماس دعا:72:
-
سلام من به یه مسافرت رفتم و حتی تو اون شهر پیش یکی از روانشناس برجسته و خوب رفتم ولی راه حلی رو بهم پیشنهاد داد که واقعا برام احمقانه است صلا نمیدونم درست باشه بهتون بگو یا خیر دوست دارم فقط به مدیر سایت بگم چون از نظرم جالب نیست ولی فکرمو خیلی مشغول کرده
- - - Updated - - -
سلام من به یه مسافرت رفتم و حتی تو اون شهر پیش یکی از روانشناس برجسته و خوب رفتم ولی راه حلی رو بهم پیشنهاد داد که واقعا برام احمقانه است صلا نمیدونم درست باشه بهتون بگو یا خیر دوست دارم فقط به مدیر سایت بگم چون از نظرم جالب نیست ولی فکرمو خیلی مشغول کرده