سلام دوستان:72::72:
امروز تولدم هست یک سال بزرگتر شدم (ولی من بازم 18 سالمه:311:)
و عمر در گذر هست .
ای کاش امروز یه کم فرق می کرد و یه کم بهتر بود و دل بی قرارم آرومتر بود ولی انگار امروز بی قرارتر از روزهای دیگر است.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان:72::72:
امروز تولدم هست یک سال بزرگتر شدم (ولی من بازم 18 سالمه:311:)
و عمر در گذر هست .
ای کاش امروز یه کم فرق می کرد و یه کم بهتر بود و دل بی قرارم آرومتر بود ولی انگار امروز بی قرارتر از روزهای دیگر است.
سلام
امیدوارم حال همه خوب باشه. خوبه خوب
چندوقتیه کمتر میتونم به همدردی بیام واسه همین وقت نمیکنم خیلی از تا پیکهای خوب روبخونم. من هنوز به مطالعه این تاپیکها احتیاج دارم
کاش زودتر سرم خلوت بشه.
کاش هم ازنظر جسمی وهم روحی دردهام کمترشه.
واسم دعا کنید.ممنون
سلام دوستان همدردی
خوبین
خوشین
سلامتین
زمان استراحت م تموم شده باید میرفتم درست بخونم ولیییییییی اینقده خوشحاللللللللم ، اشک تو چشام جمع شده که اصلا نمیتونم تست هارو ببینم بزنم.
گفتم بیام اینجا بگم یکم تخیلیه بشم.:311:
حدودا یک ماه پیش فکر کنم بود ، یک آقا و خانوم کبوتری میامد کنار پنجره اتاقم چوبای خشک درختارو میاورد میخواست خونه درست کنه ، منم با کمک پدرم یک سبدی داشتم که ماله تخم مرغای سفره هفت سینم بود ، اونو اومدیم به دیوار میخ زدیم که بیاد اونجا بشینه .
بعد یک مدت ما میدیم همش نشسته بلند نمیشه ، مامانم گفت اون تخم کرده !
بعد الاننننننن بابام اومدن گفتن بدوووو بیا ببین بچه هاش از تخم دراومدن ، واییییییی اینقد ذوق کردم بچه های کوچولوی نازی داشت! الهیییییییی خیلی ناز بودن !
من اینقد ذوق کردم خواستم برشون دارم برای خودم (خودخواه شده بودم:311:)
اما بابا مامانم گفتن نکن ، مامانش نترسه تنهاشون بذاره گناه دارن ، بجاش براشون ارزن بریز ، بخورن بزرگ بشن.
امیدوارم بچه هاش زودتر بزرگ بشن پرواز کردن یاد بگیرن:203:
من الان خیلییییی خوشحالم !:310::310:
امیدوارم همتون خیلی خوشحال باشین.
آخیششششششش خوب شد نوشتم ها ، این هیجانات و نمیدونستم کجا تخلیه کنم.الان خیلی بهترم ، خب دیگه برم جبران این مدت زمان و بکنم.
امیدوارم همتون خوشحال و شاد باشین.
سلام دوستان عزیزم.
باز هم سفر ، وسلیه جمع کردن و بارو بندیل بستن.
جاده و سر و کله زدن با پسرا .
شوفری هم شغله سختیه ها چایی ، آب ، میوه و... بدی ،نقشه خوانی و مسیر یابی کنی ، بچه رو شیر بدی ، یچه ها رو که به سمت فرمون حمله می برن کنترل کنی ،تازه این حین از مناظر هم استفاده ببری .
این دفعه یه تجربه تازه هم داشتم اینکه درحین حرکت موفق به عوض کردن پوشک بچه شدم.:104:به خاطر این پیروزی.
دریا نا آروم بود .صدف ها رو می یاورد ساحل کلی صدف جمع کردیم.
شالی کارا هم مشغول به کار به خاطر همین کلی جک و جونور همه جا بود . جوری که تو ویلا هم به خاطر بچه ها چادر زدیم.
اول مسیر گوجه سبز و چاقاله بادام خریدیم کیلو 20 آخر مسیر همو نو خریدیم کیلو 10 دلتون نخواد انقد هوس کرده بودم که نمی تونستم مهلت بدم جایی نگه داره تا بشوریمشون نشسته یه چند تایی رو نوش جان کردم. همسرم می گفت دل درد می گیری اما تا الان که خوبم.
الان دلم می خواد یکی بیاد این بارو بندیل رو جا گیر کنه واسم ناهارم بپزه .
درود دوستان
تبعشض قائل شدن خیلی رفتار بیخودیه :81: یه چند وقتیه واقعا حس مزخرفی دارم.از همدردی یاد گرفتم انتظار نداشته باشم و وقتی هم انتظار و توقع نداری پس دلیلی برای ناراحتی وجود نداره ولی این وسط مشکل اینه آدم خودش میتونه بزنه خودشه به خریت و نشنیدن و ندیدن و دید مثبت نگاه کردن ولی این وسط خانومت چی اون چی؟
نه میتونی دل بکنی نه میتونی خودتو بزنی به اون راه و دوست داری دل بکنی ......
حالا دومی: تا حالا دوبار مادرخرج شدم و نتیجشم دیدم اینکه کل پولش از جیب من رفته گرچه پولش برام مهمه ولی یکم از اون مهمتر اینه که یکی فکر کنه من احمقم و فکر کنه خودش خیلی زرنگه.
یکبار اسمش تجربست دوبار تجربست دفعه سوم دیگه حماقت کامله و من میخوام کار درست را انجام بدم.
هرکی مشکل داره لینک رفتار جراتمندانه را براش مینویسم ولی خودم توی این مورد از همه بیشتر مشکل دارم و جالبه کاربر فکر میکنه اونایی که اینجور لینک ها را برایشان میزارن و بهشان میگیم مطالعه کن پیش خودش فکر میکنه ماها حتما بلدیم و بکار میبریم و دلش خوشه فکر میکنه منم مثل اونم.
ولی نمیدونه من خودمب شخصه بدجور توی این مورد لنگ میزنم ولی ایندفعه دیگه نه حداقلش میخوام بخودم ثابت کنم که میتوانم اونجوری که باید باشم و دوست دارم باشم رفتار کنم و یاد بگیرم مهم نیست چی میشه مهم اینه خودمو اولویت اول قرار بدم و بعدم همسر و دخترمو و به این نگاه نکنم طرف مقابلم چه نسبت فامیلی باهام داره :81:
اگه بتونم انجامش بدم که میتوانم بخودم یه جایزه میدم:104:
خبر خوبم دیروز رفتیم جنگل خیلی خوب بود چون اصلا و ابدا هیچونه بحثی نکردم :104: شامم توی حیاط مزغ از دیشب توی پیاز خوابانده بود خانومم روی ذغال کباب کردیم و جای همه دوستان خالی بود خیلی دوست دارم بهم حی مرد بودن میده واقعا بهش نیاز دارم:72:
ببخشید سرتان را درد آوردن
با سلام خدمت دوستان عزیز.امیدوارم حال همه خوب باشه.
امسال بدترین سال تحویل و بدترین روزهای عید رو داشتم.با اینکه چندین بار طی این سالها قصد جدایی از همسرم رو داشتم امسال عید دیگه تصمیمم حتمی شده بود.حتی پدرم که همیشه مخالف جدایی بودند هم دیگه مخالفتی نداشتند.با شتاب داشتم به سمت طلاق میرفتم و حتی داشتم از فرزندم هم میگذشتم ولی ناگهان تغییر کردم.صحبت های جناب مدیر همدردی و سایر دوستان تاثیر زیادی روم گذاشت.
خوشبختانه الان کاملا از فکر طلاق بیرون اومدم.هرچند مشکلات فراوانی وجود داره و من بعضی اوقات به هم میریزم و فکر میکنم که نمیتونم تحمل کنم.ولی میخوام بمونم.
یکی از اقوام بهم گفتند تا حالا هر کاری که کردی دیدی نتیجه نمیگرفتی ازین به بعد برعکس عمل کن.دارم سعی میکنم به این گفته عمل کنم و وقتی این کارو میکنم نتیجه عالی میشه.
یکی از آشنایان هم میگفت البته به صورت کلی و نه به من:اینکه شوهر آدم هیز و خسیس نباشه میشه باهاش زندگی کرد.خوشبختانه شوهرم این دو مورد رو نداره.
همینطور تو خیلی از موارد میبینم مشکلاتی که دیگران دارند بزرگتر از مشکلات منه یا رفتارهایی که از شوهران اطرافیان یا در همین سایت میبینم رو میدونم اگه شوهر من داشت نمیتونستم تحمل کنم.
یا اینکه تو اکثر زندگی ها مشکل وجود داره ولی بروز نمیدند و ما فقط ظاهر رو میبینیم.
از خداوند میخوام به همه ما توان مقابله با مشکلات رو عطا کنه.آمین
بالاخره بعد از مدت ها خوشحالم خیلی خوشحالم :310::310::310::310::310:
رتبه خوب اوردم بچه ها فکر کنید نخونده بودم .... چقدر خووووووبه
اقای مسافر زمان بیا بگو که رتبه تک رقمی اوردی...
سلام دوستان خوبم
دلم برای همه اتون حسابی تنگ شده خیلی زیاد
راستش این روزها شاید بدترین روزهای زندگی ام هست که داره رغم میخوره
خیلی حیلی سحت و درد ناک داره طی میشه
حافظه و تمرکزم از دست دادم
خیلی وقت بود که نتونسته بودم بیام تو سایت و حالی از دوستان خوبم بپرسم
کاش پست های تفریحی ایجاد میکردیم نمیدونم
برام دعا کنید
ممنونم
چه اینجا جالبه:104:
- - - Updated - - -
منم تازه عضو شدم..منم میخوام مثل دوستان از همدردی چیزای خوبی یاد بگیرم..اخلاقم را بهتر کنم..از کسی توقع نداشت هباشم،از کسی بدم نیاد،یک مکمتر حساس باشم رو خانواده شوهرم وغیره..:305:
سلام دوستای خوبم سلام سلام ....:72:
این یکی دوساعت گذشته بهترین و شادترین لحظات عمرم در چند سال گذشته هست
مجاز شدم با رتبه عالی وای دارم بال درمیارم :310::227::227::227:
خدایا شکرت:323:
بلخره نمردیم زبان یه جا به دردمون خورد:311::311::311:
راستی از امشب میرم اعتکاف برای همه دوستان همدردی صادقانه و با دلی شاد :311: دعا می کنم که دل اونها هم شاد بشه:58:
ان شاء الله