-
دیگه نمیخوام واسش دست یافتنی باشم هرچندتاحالانبودم فقط زنگ زدم ولاغیر
میرم یه شهردیگه تامدتهاهم نیستم میدونه کجامیرم محلش نمیذارم زنگ نمیزنم هرچندسخته داغون میشم نیازدارم زنگ بزنم اس ام اس بدم میخواهم ترک کنم تاسرپاباشم
بهش بگم میتوانم فکرنکنه من راشکست داده شکست نمیخورم هرچندمیدانم سخته نمیخواهم من راشکست خورده بداندوخوشحال باشد
مادخترهاچقدرروحیه لطیفی داریم وزودوابسته میشویم ان هم وابسته جنس مخالف دختری که ادعاهایش تااسمان میرفت به پسری نمیگویم دوستت دارم حتی اگرهمسرم باشدازدواج نمیکنم ازپسرهاخوشم نمی اید میدانم دل میشکنند اسیرشدم وابسته شدم
-
متین جان دوست من سخت نگیر
از ذهنت خارجش کن
طرز تفکرتو عوض کن راجع به جنس مخالف
ما دخترا تو این روابط خیلی آسیب میبینم
میدونم شنیدن اینکه ولش کن سخته
اما حقیقته باید یاد بگیری وابسته نشی
باید یاد بگیری همون قدری ارزش قائل شی که واست ارزش و وقت میذاره
فقط باید سعی کنی روحیتو تغییر بدی
-
وقتی گوشی خاموش میکنه به من فکرنمیکنه من چرافکرکنم ممنون که یاداورشدید
یک لحظه تصمیم میگیرم که فکرنکنم بی خیال شوم بازفکرمیکنم همه قول وقرارهایی که باخودم گذاشته ام رافراموش میکنم
- - - Updated - - -
دوستان کمکم کنید
چطورمیتوانم سراغ گوشی نروم وسوسه میشوم زنگ بزنم چه کنم
-
سلام متين عزيز.من ميدونم وابستگي خيلي سخته اما اينكه غرورآدم زير دستو پاي يه آدم بي ارزش خرد بشه سختتره.
سيم كارتتو عوض كن وقبليرو كاملا از بين ببر.
-
یوسف گمگشته عزیز
من وسوسه میشوم زنگ بزنم
ایشان گوشی راخاموش کرده اندبه فکرشان هم نمیرسدشایدیکی نگران شود میداند نگران میشوم بازتکرارمیکنند
فکرمیکنم سیم کارت جدیدخریده است واین سیم کارت راخاموش میکنددودقیقه روشن میکنددوباره خاموش میکند کلاسیم کارتهای قبلی راهم خاموش کرده است وروشن نمیکند
سیم کارت که به پولی نیست یکی خریده والان این سیم کارت خاموشه
-
به نظر من چند دقیقه سیم کارت قبلیو روشن میکنه که میس کال های شما براش پیامک بشه وهمینطور اگر احیانا اسمس داده باشید و مطمئن بشه که هنوز برای شما عزیزه.بعد که این حس خوبو گرفت خاموش میکنه و باطنش خوشحاله که منو میخواد و ....
اما شما بر عکس حس منفی و حس بی ارزشی میکنی.
چه اصراریه واسه کسی که واست ارزش قائل نیست ارزش قائل میشی؟؟؟؟
این همه پسر خوب
مثل ترک اعتیاده....سخته اما تحمل کن همه چی تموم میشه
- - - Updated - - -
به نظر من چند دقیقه سیم کارت قبلیو روشن میکنه که میس کال های شما براش پیامک بشه وهمینطور اگر احیانا اسمس داده باشید و مطمئن بشه که هنوز برای شما عزیزه.بعد که این حس خوبو گرفت خاموش میکنه و باطنش خوشحاله که منو میخواد و ....
اما شما بر عکس حس منفی و حس بی ارزشی میکنی.
چه اصراریه واسه کسی که واست ارزش قائل نیست ارزش قائل میشی؟؟؟؟
این همه پسر خوب
مثل ترک اعتیاده....سخته اما تحمل کن همه چی تموم میشه
-
چرا هنوز بهش زنگ میزنی که بعد بفهمی خاموشه با روشنه؟ واقعا هدفت چیه؟
-
زنگ نمیزنم ازپیامک استفاده میکنم که اگرروشن باشدبلافاصله پیام می اید درغیراینصورت هروقت روشن شد پیام می اید که فلان شماره دراین ساعت دردسترس قرارگرفت
- - - Updated - - -
مثل معتادهادائم به گوشی نگاه میکنم بعدوسوسه میشوم زنگ بزنم
تاچندروزپیش روزهااصلانمیخواستم زنگ بزنم فقط شبهازنگ میزدم حالانمیدونم چی شده ازاول صبح تاشب هی به گوشی نگاه میکنم ومیخوام زنگ بزنم هرچندجلوی خودم رومیگیرم
-
متین عزیز،
من تاپیک قبلی شما را که دنبال می کردم خیلی خوشحال شدم که در نهایت متوجه شدی که باید رابطه را تمام کنی و ظاهرا هم این کار را کردی.
بعد از اون هم دیدم که در کمتر از یک ماه مجدد رفتی سراغشون که بهت گفت "برو به زندگیت برس"
باز برای تولدش اومدی پرسیدی چی براش بخرم و من متعجب از رفتار شما!
برای این تاپیک جدیدت چند بار خواستم چیزی بگم ولی دیدم حرفی ندارم.
گفتنی ها همه گفته شده. اما دلم می خواست یه چوری بفهمم چرا متوجه نیستی.
دیروز دیدم توی یک تاپیک در مورد رابطه دختر و پسر برای مراجع راهنمایی گذاشته بودی که ادامه نده و ....
انگار ما آدمها در صحبت کردن خوبیم و در عمل ؟
راستش مساله تو خیلی واضح تر و جدی تر از اون خانم به نظرم رسید و برام سواله که متین متوجه نیست؟
اگر متوجه هست چرا هر دو سه هفته یک بار به یک بهانه ای دوباره شروع می کنه؟
از اواسط تیرماه که قطع رابطه کردی تا الان یک بار گفتی عمل جراحی داشته رابطه را شروع کردی
یه بار تولدش شد
یه بار تو باید می رفتی یه اداره ای ....
اینها همه عذر و بهانه الکی است. این همه آدم جراحی می شن، تو مسئول دلداری و کمکی؟
بدون کمک اون آقا نهایت کارت یک هفته دیرتر انجام می شد، رفت و آمد اداری سخت تره یا این شکسته شدن غرورت و شخصیتت و له و لورده کردن خودت؟
طی کردن روزهای سخت ترک اعتیادت به تلفن و رابطه و صداش و ... راحت تره یا دنبال کار اداری رفتن؟
خودت را علاف یک مرد سی و سه ساله که تکلیفش با خودش مشخص نیست کردی که چی؟
زندگیت را و روزهای جوونیت را هدر نده.
همیشه فرصت خواستگار داشتن و ازدواج کردن نداری.
از اون مهم تر این که این رابطه و این رفتارها به شکل فرسایشی و آروم آروم داغونت می کنه.
اون آدم را به طور کلی برای خودت بکش.
حتی اگر اونها تو را بخوان، تو دیگه نباید بخوای.
یک آدم ضعیف و بی اراده که دو ساله تو را مسخره و آلت دستش خودش کرده و ذره ذره غرور و شخصیت و عزت نفست را ازت گرفته.
متین تو اگر نجنبی فنا می شی.
مرد سی و سه ساله توی دانشگاه شما چیکار می کرد؟
شغلش چیه؟
نظر خانواده ات چیه؟
خودت چند سالته؟
- - - Updated - - -
یک سره هم حرف از این که گفته نامزدیم می زنی.
این که تو را مسخره خودش کرده و به در و همسایه می گه نامزدیم و آبروت را برده و یه ذره غیرت و جرات و شهامت زندگی کردن نداره خیلی برات جالبه؟
خیلی خوشحالی که یه پسر بی اراده و بیمار تو را اینور اونور نامزد خودش معرفی می کنه؟
-
اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.