سلام دوستان 24سال دارم میترسم تااخرمجردبمونم جیکارکنم نگرانم کمکم کنید:blue:
- - - Updated - - -
خواهش میکنم کمکم کنیدبخداازبس ناراحتم قرص اعصاب میخورم:disturbed:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان 24سال دارم میترسم تااخرمجردبمونم جیکارکنم نگرانم کمکم کنید:blue:
- - - Updated - - -
خواهش میکنم کمکم کنیدبخداازبس ناراحتم قرص اعصاب میخورم:disturbed:
چرا نگرانی عزیزم؟سنت زیاد نیست که!! میشه بگی از چی نگرانی؟بیشتر توضیح بده
راستش هنوز 24سالم نشده لیسانس دارم بهم میکن مثل سیبل میمونی جندتاخواهردارم 30به همین دلیل نگرانم مثل اونا بشم
- - - Updated - - -
ببخشید از آیدی و اسم کاربری دوستم استفاده کردم اسم کاربری خودم lida afshari ولی الان از لپ تاپ دوستم استفاده کردم یادش رفته بود خارج بشه
خواهر من بیشتر توضیح بده اگه بیشتر توضیح بدی دوستان راحت تر کمکت خواهند کرد
برون گرایی؟؟؟؟
درون گرایی؟؟؟؟
رابطت با اقایون چه در خانواده چه در بیرون چه در دانشگاه چطوره؟؟؟؟
و....
سلام
نگرانی تو 24 سال خداییش دیگه زوده!البته کاملا درکتون می کنم چون نمونه عینی در خونوادتون دارید ، این حس در شما هم تقویت میشه.
من یه پسرم.سنم 31 ساله.گاهی شده که در مورد برخی موقعیتهایی که پیش روم بوده و بی تفاوت از کنارشون گذشتم غصه میخورم.به هر حال بالا رفتن سن موقعیتهای پیش رو رو به همون نسبت کم می کنه.ولی دو تا تفاوت عمده وجود داره،بین من و شما
تو جامعه ما پسرا حق انتخاب دارن.یعنی اگه پسری سنش رسید به 35 و ازدواج نکرد،بزرگترین مقصرش خودش بوده.حداقلش میتونست شانسش رو امتحان کنه که.
اما شما که دخترید .نمی تونید پا پیش بذارید.پس عملا جای پشیمونی و غصه خوردن باقی نمی مونه.پس نگران اینده ای که نیومده نباشید.
درسته شما نمیتونید پا پیش بذارید .اما میتونید بطور صحیح خودتون رو در معرض موقعیت قرار بدید.بعنوان مثال،ان شاالله بعد از پایان درستون تو یه محیطی که مطابق با شانتون باشه مشغول بشید.یا در گرو ههای اجتماعی مشارکت داشته باشید.هر ادم میتونه یه فرصت باشه.حتی دختر.میتونه برادرش رو معرفی کنه
باور کنید بعد از خوندن تاپیک شما یه امار سر انگشتی از دور و بری هام که مجردن (خانمها)گرفتم.باور کنید تعجب کردم.تقریبا 11 نفر تو رنج سنی 28 تا 32 تو اقوام و اشنایان هنوز ازدواج نکردن.
اصلا نگران نباشید.ان شاالله بزودی خبر ازدواجتون رو به ما می دید.
فقط خدا
هم سنیم...منم مجردم....به نظر من اگه خودتو با بقیه مقایسه کنی استرسی میشی اصلا این کارو نکن...بیخیال باش عزیزم انشالا که به زودی ازدواج میکنی...
درسم تموم شده همیشه توخونه هستم فامیلامون پسرندارن هیجوقت ندیدم یه پسرتوخونمون باشه شمابگیدپسرازکجابیارم
- - - Updated - - -
فقط خداجواب بدید لطفا راهنماییم کنید
- - - Updated - - -
ادم برون گرایی هستم ولی اصلا تو اجتماع حضور ندارم همه بهم میگن خودتو قایم نکن خودتو به همه نشون بده اما
- - - Updated - - -
پس جراساکت هستید ایا شما به قسمت اعتقاددارید:323:من به قسمت اعتقاد ندارم تو قران قسمت در ازدواج وجودنداره
اگه از چیزی بترسید سرتون میاد! مثبت فکر کنید! بعدشم منتظر نشید تا خواهرتون ازدواج کنه بعد شما! این فکرا دیگه قدیمی شده!1
سلام
اول از همه سعی کنید این فشار رو از رو خودتون بردارید.این استرس میتونه در تصمیم گیریتون در مورد خواستگارای اینده تاثیر سوء بذاره.
به نظر من هر ادم توی این دنیا میتونه یه فرصت باشه.وقتی شما میری جایی و با یک ادم جدید اشنا میشید،در واقع یه دریچه دیگه به روتون باز میشه.فرقی هم نمی کنه دختر یا پسر،پیر یا جوون بودنش.ممکنه شما با یک خانم اشنا شید و ایشون زمینه ساز ازدواج شما با یکی از اقوامشون بشه.یا براتون یه کار خوب پیدا کنه.
متاسفانه در شرایط کنونی به ازاء هر شخصی، شغل مناسب وجود نداره.به نظر من یک محیط کار سالم و خوب خیلی میتونه به ادم کمک کنه.در خیلی موارد.از جمله ازدواج
من دو تا خواهر رو میشناسم.با اختلاف سنی 5یا6 سال.خواهر کوچک ازدواج کرده اما بزرگتره هنوز نه.هر دوشون مذهبی هستن.چادری و از لحاظ ارایش در حد صفر.(اینو گفتم که یعنی به لحاظ تیپ و چهره زیاد جلب توجه نمی کنن).از اون دست ادمهایی هستن که تا لازم نباشه از خونه بیرون نمیرن.
حالا این دو تا خواهر یه فرق اساسی با هم دارن.خواهر کوچکتر به شدت ادم فعال و پویایی هست.باشگاه ورزشی میره.(فکر کنم حداقل 15 دوست جدید تو اون محیط پیدا کرده.این یعنی 15 موقعیت جدبد.15 دریچه نو که به روش باز شده.از خیلی جهات.نه فقط ازدواج.شاید واسه کار)
یا مثلا چند ساله در ایامی مثل مبعث و سایر اعیاد مذهبی با یک گروه از دوستاشون سالن کرایه می کنن و مردم رو دعوت می کنن.البته قصد و نیتشون فقط عشق به صاحب مجلس.میدونید چند نفر از دوستان ایشون تو همین سالنها توسط خانمی تایید شدن و بعد هم زمینه ازدواجشون با پسر یا برادر اون خانم فراهم شد.
یه نمونه دیگه رو مثال میزنم.یکی از دوستام تو یه ساندویچی کار می کرد.فوق العاده ادم خوش برخورد و مودبیه.تحصیلکردست.اما به ناچار تو ساندویچی کار میکرد.الان تو یه شرکت خصوصی یه پست خوب داره با حقوق و مزایای بالا.صاحب شرکت یکی از مشتریهاشون بود.اتفاقی هم صحبت شدن و با توجه به مدرک تحصیلی و شخصیت تاثیر گذار دوستم این ادم تبدیل به یه فرصت شد واسش.
واقعا هر ادمی یک موقعیته.البته ممکنم هست این فرصت یه فرصت منفی باشه.
پس سعی کنید دایره دوستانتون رو افزایش بدید.البته هرگز این رو فراموش نکنید که هر کسی هم لایق دوستی نیست.
ببخشید طولانی شد.
فقط خدا