تازه اومدم ازسردرد مزمنم اینجابنالم که موش اومد زیرپاهام ی ی ی ی...نمیدونم ازکجا اومده ...دارم نقشه میکشم چطور بگیرمش...این یه کارو خوب بلدم اگه مشکلی دراین زمینه داشتید بهم پیام بدید اصلا چطوره یه تایپیک درموردش ایجادکنم ولی کدوم انجمن!؟
نمایش نسخه قابل چاپ
تازه اومدم ازسردرد مزمنم اینجابنالم که موش اومد زیرپاهام ی ی ی ی...نمیدونم ازکجا اومده ...دارم نقشه میکشم چطور بگیرمش...این یه کارو خوب بلدم اگه مشکلی دراین زمینه داشتید بهم پیام بدید اصلا چطوره یه تایپیک درموردش ایجادکنم ولی کدوم انجمن!؟
داشتم واسه خودم میپرخیدم که با یه سرچ خوردم به یه جای جالب.
گفتم لینک بذارم شماها هم ببینید و لذت ببرید:
http://www.hamdardi.net/OLD/index.php
فکر میکردم کلا از صفحه روزگار اینترنتی محو شده که ما دیگه اونجا نیستیم.
برام جالب بود. همه پستا و تشکرا و رتبه ها و آواتارای قبلی هست.
اونجا زمان متوقف شده! (البته بجز زمان بالای صفحه)
یه تجدید خاطره جالب شد:)
یاد بچه هایی که نیستن بخیر. نادیا7777، چشمک، رایحه عشق، ماهی 91، z o h r e h ، و سرافراز و شایانا و یاسا و آنی و آویژه و شب بارونی و داملا و سارا بانو و هستی و موعود و گلنوش 67 و پاییزان و ...
:moody::upset:
--------------------------
فکر میکنم از تو سایت الان هم لینک داشته باشه. هر چی گشتم پیداش نکردم.
ولی چقدر آبی بود تالار! اصلا به چشمم نمیومد قبلا!
----------------------
خوبین همگی؟
اوضاع بر وفق مرادتون هست؟
- - - Updated - - -
جناب امین موفق به اخذ موش شدید؟
فکر کنم اینجا مناسب باشه برای در میون گذاشتن تجربیات: (چون تو عنوانش گفته شده همه چی در همه!)
http://www.hamdardi.net/thread-28186.html
سلااااااااااااااااااااااا ااام :)
من دوباره اومدم با پستای رنگی رنگی :biggrin:
دختر مهربون واقعااااااااااااااا یادش بخیر
یه پستی رو توی لینکت دیدم که از دیدنش اشک تو چشمام جمع شد...
اون روزی که این پست رو گذاشتم چقدر نا امید بودم و امروز می بینم وضعیت الانم آرزوی اون روزم بوده.
واقعا راست میگن اونچه که قدیمیش خوبه دوسته....یاد همگیشون بخیر...
زهره خدا رو شکر خوبه. داملا گاهی ایمیل میده بهم.
اما واقعا قدیما یه صفای دیگه داشت. یاد رتبه هامون بخیر. کامنتای بامزه رتبه ها. تو کامنتای رتبه واسه بچه ها نامه می نوشتم من :311:
این لینکه که پیداش کردم تو پستت اینه : وقتی من و خدا جایمان عوض شد!!!
زندگیم قشنگ و زیباتر از گذشته شده اما حسابی منو بردی به اون روزا...
اون روزا ، روزهایی بود که فکر می کردم دیگه عشق تکرار نمیشه ، اما امروز تازه میفهمم که با 27 سال
سن تازه اول راه زندگیم با یه عالمه فرصت.:227: (راستی یادتونه محدودیت شکلک داشتیم؟ :311: )
راستی این لینکم با حال بود : :biggrin: چقدر بابا بزرگ اذیتم کرد. یاد اون روز که از دست خارپشت رفت بالای درخت و هی دالی دالی کنان اومد پایین بخیر :311:
آشپزخانه همدردی >>>
خوب از خاطره ها بیایم بیرون. این روزا به شدت مشغول کارم. دلم سفر میخواد.
کاش زودتر کارام درست شه برم سفر. بعد قول میدم عکساشو بذارم تو عکاسباشی
راستی یاد گل کاغذی هم بخیر. دخمل خوبی بود...
این جمله هم تقدیم همه دوستای عزیزم :
نیمه روشن هر چیزی را بنگرید، آنگاه تاریکی کنار رفته و روئیاهایتان تحقق مییابد. :72:
ق
دخترمهربون موفق شدم .بعد ۴۰دقیقه تعقیب وگریز گرفتمش. :227:عجب موش سمجی بود...باجارو وخاک انداز...اول تمام درز درها وزیر میزها روباملحفه وپتو گرفتم بعدش تعقیب وگریز شروع شد...آخرش بایه ضربه موند زیرجارو چندضربه کوچیک بادسته سه تارخواهرم زدم روی جارو تا ازهوش بره ولی خودشو زده بودموش مردگی ... .(اگه قضیه سه تارلو بره :54:)...همش تقصیرگربه هاست که بی عرضه شدند چنان باقیافه از روی دیوار ردمیشن هرکی ندونه فکرمیکنه روزی صدتاموش میگیرن....نکات مفید رو میذارم توی لینکی که معرفی کردی:324:
سلام.
همگی خوبید؟
مرسی دختر مهربون.خیلی لینک باحالی بود.واقعا یادش بخیر.با دیدنش یاد دفترمشقای قدیمی افتادم.یادش بخیر این تاپیک حال و احوال و الاچیق همیشه Up بودن.منم آبی و صورتی مینوشتم.چه حوصله ای داشتم. :)
سلام بهار شادی.خوبی؟
میبینم هنوز من و دختر مهربون و تو و چندتای دیگه حواسمون به تالار هست.
آقا امین دسته 3تار!!
............
منم خوبم.خدا رو شکر.گفتم یه حال و احوالی کنم.
سلام حالتون خوبه؟
می بینم که هیچکس به فکر ما نیست!هییییییییییییییییییی ی
بازم به معرفت بهار شادی
من هم بیشتر وقت شبانه روزم به انجام کارهای بچه میگذره تازه وقت کم میارم همشم خوابم میاد
تازه مادرم کمکم میکنه اگه تنها بشم و کارای خونه هم بیفته گردنم شرایطم سخت تر میشه
در هر صورت خدا رو شاکرم بالاخره اینم بزرگ میشه
این نیز بگذرد....
بی دل کجا رفته؟ مگه دست خودشه که قهر کنه:97:
سلام دوستان :love_heart:
من خوبم.امیدوارم شما هم خوب باشید :72:
فکور جان من فکر میکردم نی نی جان شما که بیاد کلا تالار میترکه.ولی دیدم نععع.بدتر از من از بقیه هم بخاری بلند نشد :witless:
بالاخره اسم گل پسرتو چی گذاشتین؟
من و مامانم فردا میریم ولایت.نمیدونم چرا برعکس همیشه که خوشحال بودم و دوست داشتم برم این دفعه حس خوبی ندارم
ایشالا آخرای شهریور هم میریم مشهد :310:
بهارشادی برگشتی؟چه خبرا؟
یعنی انقده سرت شلوغه؟دخترجون یه کمم زندگی کن.این که همش شد کار
گل کاغذی هم به زودی برمیگرده تالار :227:
راستــــی.کنکوریا بیاید بگید چیکار کردین؟ارشد؟؟؟
بابای من که هم دانشگاهیم شد :smile:
خودم براش انتخاب رشته کرده بودم.انتخاب اولش قبول شد :tongue:
از فردا کمرنگ میشم :54:
میشل جان کجایی؟چرا نمیای بنویسی؟
کسی از نادیا 777 خبر نداره؟
احتمالا زهره ازش خبر داره که اونم نیستش
راستی بهار از طرف من به ز ه ر ه بگو خیلی بی معرفته .خععععلـی. :101:
آقا ammin با خوندنتون رسما یاد گربه افتادم :311: البته ببخشینا :biggrin:
موش بیچاره.میگم دستاش خیلی ناز بود.مگه نه؟ :star: دستای کوشولو
ما رفتیم.خداحافظتون دوستان :love_heart:
سلام به تمامی اعضای خوب تالار
من فردا اخرین رو ز حق عضویت در تالار همدردی است جمعه حق عضویت در تالار کم رنگ می شود برای همیشه از تالار می روم خیلی ناراحت هستم فردا شب با همه اعضای قدیمی تالارهمدردی خداحافظی می کنم
خوب معلومه فرهنگ رفتی استامبول خوش گذشته اومدی اینجا حالت گرفته شده دیگه ههه ههه
یادش به خیر یا بد نمیدونم صفحه قدیمی تالار را دیدم یه جوری شدم
امیدوارم یه روزی همگی برگردیم و به خاطرات بدمون لبخند بزنیم
خاطرات و روزهای بدی که ما رو به این تالار کشوند و باعث شد دوستهای خوبی پیدا کینم :43:
چرا باید وقتی برگشتم حالم گرفته بشه؟البته کسی که تا حالا خارج نرفته
نمی تونه درک کنه.
راحیل آخرین لحظه پستتو فرستادیا شانس اُوردی.