خيلي قشنگ شده
مخصوصا اينكه بازي حرفه اي بهم ياد دادي خيلي با مزه بود
مطمئنم همسرتون خيلي خوشحال ميشه
همه جور جمله سعي كنيد داشته باشه،اما مثل همينا كه نوشتين ساده و بي تكلف
نمایش نسخه قابل چاپ
خيلي قشنگ شده
مخصوصا اينكه بازي حرفه اي بهم ياد دادي خيلي با مزه بود
مطمئنم همسرتون خيلي خوشحال ميشه
همه جور جمله سعي كنيد داشته باشه،اما مثل همينا كه نوشتين ساده و بي تكلف
خیلی خوشگل شده.منم میخواااااام.ولی عمرا اگه مردا واسه ما واسه این رمانتیک بازیا این قدر وقت بزارن.ولی خب از لذت این همه عشق ورزی هم حروم میشن.البته انصافا پارسال دو تا کیف پول جرمی ست هم اورد که داده بود مخصوص بدوزن یکی واسه خودش یکی واسه خودم که واقعا بیشتر از کیف از طرز فکرش خوشم اومد.:163:
چرا من نمیتونم ببینمـــــــــــــــ :(
دوباره بزارید لطفااااا:46:
از بادکنک با دو رنگ هماهنگ برا تزیین هم میتونید استفاده کنید ( خودم عاشق بادکنکم :) )
سلام
نظرتون چيه كه اونروز شما بريد دنبالش؟
خیلی قشنگ شده عزیزم:72::72::72:
ابتکار خوبی بود و خوبیش به اینه که میتونه نگهش داره و بعدها هم یاد این سالگرد خاطره انگیز بیفته. آفرین:104::104:
امیدوارم همیشه کنار همسرت شاد و خوشبخت باشی :46:
سلام دوستای خوبم
دیروز سالگد عقدمان بود. شب برای شام با هم رفتیم یک رستوران خیلی خوب که عکاس داشت و ازمون عکس یادگاری انداخت.همسرم کادوشو بهم داد و من به روی خودم نیاوردم که کادو گرفتم برایش. تا اینکه آخر شب شد و اومدیم خونه.همسرم در و باز کرد و دید که 2 تا کادو روی میز ناهارخوریه.کلی خوشحال شد و ...
بهش گفتم کادویی که رو گذاشتم مهمتر از زیری است(منظورم اون کتابچه ای بود که گفته بودم بهتون)
همسرم بازش کرد و شروع کرد به خوندن. با اینکه خوشش اومده بود، ولی خیلی هیجان زده نبود. فقط از خوندن جمله هایش لبخند میومد روی لباش. تا اینکه به صفحه آخر رسید. تو صفحه آخر، اسم همسرمو نوشته بودم و بهش گفته بودم که عاشقش هستم. بعد با تعجب گفت این کتابو برای من سفارش دادی درست کنند؟
گفتم سفارش ندادم. همشو خودم درست کردم
واااااای باورتون نمیشه که چقدر هیجان زده شد.اصلا نمی تونست باور کند که کتاب کار خودم بوده باشه.می گفت خیلی حرفه ای شده. در حدی که حتی با خوندن جمله های توی کتاب که به نظر منحصر به او بوده، فکر می کرده که اتفاقی است (مثل اون صفحه یاد دادن بازی تخته نرد به من)
خلاصه که خیییییییییلی خوشش اومد. هر کار می کردم کادوی اصلی اش و باز نمی کرد و می گفت این کتاب بهترین کادو برای من بود.
(هرچند که بعد از باز کردن کادوش از اون هم خیلی خوشش اومد.)
امروز صبح کتابو گذاشت توی کیفش و گفت که همیشه می خواهد همراه خودش داشته باشه:227::227::310:
مبارک باشه گلی:104::104::104::104:
چه زود میگذره نه؟روز عروسی..........اولین سالگرد..............دومین.............: (
عزیزم خیلی ایده خوبی بود:104::104::104:
منم شاید برای سالگرد عقدمون اینکارو بکنم! اشکالی نداره که از روی دستت تقلب کنم:311::311:
فقط یک سوال دیگه دارم. ممنون میشم که کمکم کنید. چند وقت پیش که کیف شوهرمو که مدارکش رو توش نگه میداره میدیدم. دو تا چیز توش پیدا کردم. یکی نامه ای که من توی گیرو دار ماجرامون براش نوشته بودم و پر از گلایه و شکایت ازش!! اون رو نگه داشته و از طرف دیگه کاغذ شعری رو که اون دختره براش شعر گفته بود هم هنوز نگه داشته!! نمیدونم شاید اصلا یادش رفته که اونارو اونجا گذاشته چون به این کیفش زیاد مراجعه نمیکنه!!
به نظرتون ازش خواهش کنم که هر دو تا کاغذ رو دور بندازه و به جاش یک کتاب قشنگ مثل شب نیلوفری بهش هدیه بدم؟ یا اینکه اصلا بی خیال اون دو تا کاغذ بشم.
نظرتون چیه؟!:72::72::72:
زیبا جان به نظرم کار خوبیه
کتابو که بهش هدیه دادی می توانی بگی: " دوست دارم از این به بعد خاطره های خوب و عشق، جای همه خاطره های بد و دلخوری هامون از همو بگیره، اگه دوست داشتی این کتاب و به این نشونه، به جای اون نامه ها بگذار توی کیفت" :72::72::72::72:
البته اگه شوهر تو هم مثل شوهر من به حریم شخصی و دست زدن به وسایل شخصی اش حساس باشه ناراحت می شود که چرا کیفمو گشتی؟ نمی دونم. تو شوهرت و بهتر می شناسی
خلاصه اگه این کارو کردی خبرش و بهمون بده حتما
راستی منم کتابو درست کردم و دیروز بهشون دادم
(مرسی از ایده ت ، اومدی ایده، بگیری ایده دادی!!!:311:)
اما وقتی داشت میخوند ، با هر صفحه اش من گریه میکردم:302:(واقعا دست خودم نبود ، آخه ما خیلی سختی کشیدیم)، هرچند صفحه رو که میخوند یه نگاه پر از معنی بهم میکرد و تا تهش که خوند اول فقط سکوت
وای من دیگه به هق هق رسیده بودم:302::302:
بعدش کلی باهام صحبت کرد !:43:
فکر کنم بیشتر از ایشون واسه خودم جالب بود چون خیلی سبک شدم:310:
خیلی خوب بود
دیروز از بهترین روزای زندگیم شد
بعدشم قدم زیر نم نم بارون تو تجریش
اگه بشه بعدا منم چند صفحه شو اینجا میذارم
اسم کتابچه من این بود : میدونی چرا عاشقتم؟
البته من بی مناسبت بهشون دادم
آخه من عین بچه هام
ذوق4 دارم زود یه کاری رو انجام بدم:311::311::311: