RE: با خانواده شوهرم چه برخوردي داشته باشم
سلام دوستان
نمي دونم تاپيك خواهر شوهر رو خونده ايد يا نه اما اين اتفاقي است كه مشابه اش براي من افتاد جالبه همه به اون خانم مي گن كه اشتباه كرده و نبايد انتظار داشته باشه زن برادرش بره خونه اشون اما وقتي به نقطه مقابل يعني به من مي رسن هم مي گن گذشت كن آخه مگه مي شه وقتي مادر شوهرم كه تا حالا بهش بدي نكردم يه تلفن مي زنه كه سلام بچه ها خوبن و نهايتاً 30 ثانيه و خدا حافظي و اون وقتهايي كه من مثلا مي خوام تماس رو طولاني كنم اون حاظر نمي شه و مثلا ميگه در مي زنن يا اونقدر سراسيمه قطع مي كنه كه از خودم شرمنده مي شم و هر بار كه بهش مي گم تشريف بياريد اين طرفها يا مثال اون . حرفي نمي زنه و اصلا هم نمي گه شما هم بياييد يا بچه ها رو بيار من پا شم بي دليل برم خونه اونها .
يه روزهايي احساس مي كنم اونها اصلا از اين وضع نا خوشنود نيستن.
من اگر مادر شوهرم حتي بي جا بهم اهانت مي كرد بهانه اي داشتم مثلا اينكه سن و سالش از من بيشتره و بزرگتره و مي رفتنم پيشش اما وقتي دخترش كه چند سال از من كوچكتره چنين كاري كرده و اون هم به نوعي طرفش رو مي گيره عمراً برم اونجا چون مي دونم خطاي امروزم رو چند سال آينده مي بينم .
واقعا توي كار خدا مي مونم كه چطور زنهايي رو مي آفرينه كه هيچ علاقه اي به بچه خودشون هم ندارن.اي كاش ديد امروزم رو سالها پيش بدست مي آوردم و ...
ولي مطوئنم خدا جاي حق نشسته و جواب همه چيزو به بهترين وجه مي ده . من ناتوانم و مي سپارمشون به خدا كه بهترين جواب رو بهشون مي ده .
RE: با خانواده شوهرم چه برخوردي داشته باشم
من باز هم می گم اهمیت نده. خونسرد باش. چه لزومی داره وقتی اون نمی خواد مکالمه طولانی بشه تو می خوای ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا دوری و دوستی رو رعایت نمی کنی عزیزم ؟؟؟
RE: با خانواده شوهرم چه برخوردي داشته باشم
نازنين مهربونم اتفاقاً من هم تمايلي ندارم كه با زني كه هيچ اهميتي به زندگي پسرش نمي ده مراوده داشته باشم اما به قول خودت خانواده شوهرن ديگه
اما قانون دوري و دوستي رو وقتي اجرا مي كنم كه خودشون به طريقي پا پيش بگذارن .
RE: با خانواده شوهرم چه برخوردي داشته باشم
عزیزم باور کن اینقدر ارزش ندارند که تو بخوای این همه از اعصابت براشون بذاری. خونسرد باش. به زندگیت فکر کن. بی خیالشون شو. اونا عوض بشو نیستند عزیزم.
RE: با خانواده شوهرم چه برخوردي داشته باشم
خانم دلناز
بهتر است كمي از حساسيت خود نسبت به اتفاقاتي كه افتاده كمتر كنيد و دائما به دنبال بدست آوردن و خوردكردن غرورها نباشيد.
هر كسي مي تواند اشتباه كند حالا يكي راحت اعتراف مي كند و يكي ديگر نمي تواند
گذشت كن و آنها را به حال خود رها كن و به زندگي خود به صورت قبل از اتفاقي كه افتاده ادامه بده
RE: با خانواده شوهرم چه برخوردي داشته باشم
سلام
دیدم این تاپیک با موضوع من هم می خونه، اینه که اینجا دارم می نویسم..
هنوز ازدواج نکردم و نامزدم.. (به زودی عقد می کنم)... خوشبختانه نامزدم رو چند سالیه می شناسم و هیچ مشکلی با هم نداریم.. خانواده ها هم مشکلی ندارند.. اما بین خانواده من و او تفاوتهایی هست.. اونها مذهبی اند و ما نه، اونها سرد و رسمی هستند و ما برعکس خیلی گرم و خودمانی.. خانواده اون برای من شرط گذاشتند که جلوی اونها و فامیلشون روسری سر کنم که بعد از کلی جدال قبول کردم (البته غیر ایز اون کاملا آزادم، چون نامزدم به هیچ وجه اعتقادی به این مسایل نداره)... می ترسم بعد از عقد بین من و خانواده نامزدم کدورتهایی پیش بیاد.. نمی دونم باید چکار کنم ( واقعیتش اینه که پدر نامزدم کمی من رو در طی رفت و آمدهایی که داشتیم رنجونده، زیادی از حد به مذهب و چهارچوب پابنده، اونقدر که خیلی واسش مهم نیست من دقیقا چه جور آدمیم، همینقدر که تو چهارچوبش قرار بگیرم کافیه) چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟