اعضا محترم بهتره بجای رسیدگی به فرهنگ غرب به دوستمون کمک کنیم تا از تاپیکش نتیجه بگیره
ممنون از توجهتون
نمایش نسخه قابل چاپ
اعضا محترم بهتره بجای رسیدگی به فرهنگ غرب به دوستمون کمک کنیم تا از تاپیکش نتیجه بگیره
ممنون از توجهتون
نمیدونم
وقتی نتونی با هیچکس حرف بزنی که داری با زندگیت( که از نظر همه خیلی رویاییه) چیکار میکنی . شاید دنبال درد دل کردنی شاید دنبال آدمایی مثل خودت شایدم دنبال تایید از بقیه که خیالت راحت شه کارت خیلی هم غلط نیست . جلوی ضرر رو هروقت بگیری منفعته . شاید من هنوز معنی ضرر و منفعت زندگیم رو درک نکردم
حرف بزن عزیزم. اتفاقا جای خوبی را برای صحبت و احیانا مشورت انتخاب کردی. ما همه سعیمان را خواهیم کرد که تو را قضاوت نکنیم و در حد وسعمان به تو عزیز کمک کنیم مسیر زندگیت را پیدا کنی. اما بشرطی که تو هم بخواهی و فیلتری در برابر حرفهای ما برای خودت ایجاد نکنی. صحبتهای ما را گوش کن و بهترین آنرا انتخاب کن. از این طرف هم ما گوش شنوایی هستیم برای درد دل شما. و البته ما هم بر اساس همان بهترین حرفهای شما میتوانیم مشورتی درست به شما بدهیم.
حالا ازت میخوام راجع به این زندگی که از نظر همه رویایی است بهمون بگی. قسمتهای شیرین و رویای اش رو تعریف کن.
Safoora عزیز
اینجا تالار مشاوره هست خیلی راحت مشکلاتت رو ارسال کن و درددل کن
کارشناسان و دوستان بهت راهکار میدن و کنارت هستن
میتونی بهترین راه را انتخاب کنی تا حالت بهتر بشه
عمده بخش کار به عهده خودته
اینکه تاپیک ایجاد کردی نشونه اینه ذره ای امید برای حل مشکلاتت داری
امیدوارم بهترین نتیجه رو بگیری دوست عزیز
خانم صفورا، همین که قبول کردید، اون کاری که انجام می دید خیانته خودش یک قدم بزرگیه، اگر مذهبی نیستید و به مکافات عمل اعتقادی ندارید، به بازخورد هایی که از رفتارهامون می بینیم، باور دارید؟
بازخورد دروغگویی شوهر شما ، شد کاری که شما کردید، بازخورد خیانت، چها خواهد بود؟
زندگی رویایی اما واقعیه خودتون رو به سرابی از عشق نفروشید،
هیچ مردی در هیچ جای دنیا مبتلا به عشق یک زن شوهر دار نخواهد شد، اینو از قول یک مرد باور داشته باشید.
در قدم اول تصمیم بگیرید تمام راه های ارتباطی خودتون رو با اون آقا قطع کنید.
بعد بپذیرید عشقی که در درون خودتون حس میکنید یک هیجان و یک ماجراجویی زودگذر هستش تا خلا هایی رو که در زندگیتون حس می کنید به نحوی پر کنه، عشق واقعی هرگز طعمی از عذاب وجدان در خودش نداره، همین عذاب وجدان شما یعنی ضمیر ناخودآگاه شما هنوز بیداره و این عشق رو باور نداره.
یک مسئله ی مهم اینکه شما تنهایی رفتید سفر، این نهایت اعتماد همسر شما به شما بوده، برای این اعتماد ارزش و احترام زیادی قائل باشید.
روزگار همیشه به کامتان
سلام دوست عزیز از عضویت شما چنددقیقه نمیگذره.نقل قول:
نوشته اصلی توسط omide man
شما عضو شدید همین یک خط رو بگید که چی بشه . :324:
لطفا به قوانین تالار پایبند باشید .
برای شما یک پیام خصوصی از طرف مدیر آمده خوب مطالعه کنید بعد شروع به نظر دادن کنید.
صفورای عزیز یک روانپزشک ماهر میتونه کمک بزرگی باشه برای اینکه شما بهتر متوجه بشی از زندگی چی میخوای و اصلا امکان ادامه زندگی فعلی زناشوییت ممکنه یا نه.
برای شناخت بهتر خودت و خواسته هات باید از روابط خارج از ازدواجت کاملا جدا بشی. جدا از بحث اخلاقیات ، این شکل از رابطه اجازه نمیده برای آینده ات تصمیمگیری صحیحی داشته باشی. میدونم تصمیم سخت و بسیار تلخیه اما این رابطه رو هرچه زودتر برای همیشه قطع کن و با روانپزشک ترجیحا خانوم مشاوره کن.
روابط خارج از ازدواج ممکنه مسکن های مناسبی به نظر بیان (که بیشتر مخدر هستند تا مسکن) اما برای درمان درد باید سراغ روانپزشک رفت.
صفورای عزیز شما باید اول روی خودتون کار کنی که از زندگی چی میخواین. یک روانپزشک ماهر میتونه کمک بزرگی باشه برای اینکه شما بهتر متوجه بشی از زندگی چی میخوای و اصلا امکان ادامه زندگی فعلی زناشوییت ممکنه یا نه.
برای شناخت بهتر خودت و خواسته هات باید از روابط خارج از ازدواجت کاملا جدا بشی. جدا از بحث اخلاقیات ، این شکل از رابطه اجازه نمیده برای آینده ات تصمیمگیری صحیحی داشته باشی. میدونم تصمیم سخت و بسیار تلخیه اما این رابطه رو هرچه زودتر برای همیشه قطع کن و با روانپزشک ترجیحا خانوم مشاوره کن.
صفورای عزیز شما باید اول روی خودتون کار کنی که از زندگی چی میخواین. یک روانپزشک ماهر میتونه کمک بزرگی باشه برای اینکه شما بهتر متوجه بشی از زندگی چی میخوای و اصلا امکان ادامه زندگی فعلی زناشوییت ممکنه یا نه.
برای شناخت بهتر خودت و خواسته هات باید از روابط خارج از ازدواجت کاملا جدا بشی. جدا از بحث اخلاقیات ، این شکل از رابطه اجازه نمیده برای آینده ات تصمیمگیری صحیحی داشته باشی. میدونم تصمیم سخت و بسیار تلخیه اما این رابطه رو هرچه زودتر برای همیشه قطع کن و با روانپزشک ترجیحا خانوم مشاوره کن.
صفورای عزیز یک روانپزشک ماهر میتونه کمک بزرگی باشه برای اینکه شما بهتر متوجه بشی از زندگی چی میخوای و اصلا امکان ادامه زندگی فعلی زناشوییت ممکنه یا نه.
برای شناخت بهتر خودت و خواسته هات باید از روابط خارج از ازدواجت کاملا جدا بشی. جدا از بحث اخلاقیات ، این شکل از رابطه اجازه نمیده برای آینده ات تصمیمگیری صحیحی داشته باشی. میدونم تصمیم سخت و بسیار تلخیه اما این رابطه رو هرچه زودتر برای همیشه قطع کن و با روانپزشک ترجیحا خانوم مشاوره کن.
دوست عزیزم خیلی خوبه که به یه روانشناس مراجعه کنید و بخواهید که برای شما زوج درمانی انجام بده اینکه میگی شما و شوهرتون دلتون برای هم تنگ نشده سردی روابط عاطفی شما رو نشون میده وقتی شما از زندگی مشترک نا امید بشید مطمئنا دیگه تلاشی برای ساختن محیطی عاشقانه نخواهید داشت به قول معروف وقتی تو خونه سرده جای دیگه گرمه عزیزم خوب که فکرکنی میبینی این سردی از زمانی شروع شده که اون اقا به زندگی تو وارد شده بهتر یه مدت جدا از اون اقا به زندگی ات نگاه کنی و اگر هم تصمیمی برای زندگی ات میگیری جدا از احساسات عاشقانه ات باشه بهتر با شوهرت صحبت کنی ضعف های زندگی تون و مشکلاتی که ازارت میده رو درمیون بذاری و همینطور از اون بخوای این کار رو بکنه نمی دونم شاید اونم به خاطر موقعیت خوب مالی تو هنوز تو این زندگی مونده پس اول از طریق مشاور به درمان زندگی ات بپرداز بعد از اون هر تصمیمی خواستی بگیر
خانم صفورا،
شما خواستيد كه تاييد بشويد يا بدانيد كه تنها نيستيد.
متاسفانه هم تنها هستيد و هم تاييدي در كار نيست! اما سرزنش هم نمي شويد و اين به معناي تاييد نيست
خروج از يك رابطه زناشويي ( بهش نمي گم خيانت) به هيچ فردي نه توصيه مي شه و نه تاييد مي شه.
اما شما در حال حاضر به هيچ وجه در شرايط تصميم گيري نيستيد. شما به شدت عصباني هستيد. به شدت خشمگين هستيد! براي همين هم به تمام زندگي شك كرده ايد... شما نياز به آرامش داريد و بعد در شرايط بهتري تصميم بگيريد. طبيعتا اين آرامش به كمك يك روانشناس، قطع ارتباط كامل با فرد جديد و حتي شايد جدايي موقت از شوهرتون بدست مي آد.
من زندگي زناشويي شما رو در حال حاضر تاييد نمي كنم و دنبال مقصر قصه هاي شما نمي گردم.
فقط يك موضوع بسيار مهمي وجود داره و اون اينكه اگر باز هم امروز امتحان كنيد، بله همين امروز! همين ساعتي كه داريد اين پست رو مي خونيد، اگر دوباره امتحان كنيد بي شك افرادي هستند كه بيشتر شما رو درك مي كنند! بيشتر به شما احترام مي گذارند! و يا حتي عين روح و وجود شما هستند، تا جائيكه شايد بعد از يك ماه و كمتر، شما فكر كنيد كه آنها را براي شما ساخته اند و شما را براي ايشان! اين يك واقعيته! مي خواهيد امتحان كنيد؟؟ شما بي شك عاشق اين افراد جديد خواهيد شد و همين موضوعات را درباره آنها خواهيد گفت... اين طبيعي است! اين امكان براي هر زن و مردي وجود دارد... براي هر زن و مردي! و هميشه افراد تازه جذاب تر هستند! اما هيچ كسي در اين دنيا كامل نيست و هميشه شخصي بهتر و مطلوب تر وجود داره... اما تا كي بايد به جستجو ادامه داد؟؟ ضمن اينكه نه من و نه هيچ كس ديگه ( مگر با مشاوره با طرفين) نمي دونه كه زير يك سقف واقعا چه بلايي سر شما و زندگي شما با اين فرد خواهد اومد!!!
ديروز جمله اي خوندم... از زني كه بيش از 40 سال با همسرش زندگي كرده بود، پرسيدند چگونه اين همه سال با هم زندگي كرديد؟ مگه شما اختلاف نداشتيد؟ گفت اون موقع هر چي خراب مي شد، دور نمي انداختند، درستش مي كردند!!
به نظرم شما در حال حاضر دلائل زيادي داريد براي توجيه خروج از رابطه و اينكه بسيار آزرده هستيد... اما اينها رو براي خودتون تكرار نكنيد... بيمار خواهيد شد!
مي دونيد چه اتفاقي افتاده؟ مي دونيد من تنها چيزي كه نديدم در پست شما چي بود؟؟؟ خود شما!!! من هيچ اثري از "خود شما" در پستهايي كه اينجا نوشته بوديد، نديدم!!! مراقب خودتون باشيد!
درون تو زيباست.... آدمها تصميمهاي اشتباه مي گيرن!
مراقب خودتون باشيد لطفا!
صفورا خانم خیلی احساسی هستی به نظرم شخصیتت کامل نشده
شما که صابون مردا به تنت خوره دوباره داری خودتو گول میزنی
چرا فکز میکنی همه چی باید گل و گلاب باشه ؟ چرا فکر میکنی همه چیت ایده اله و همسرته که نقص داره ؟
اینقدر ادم اطرافت هست که بدونی که هیچ کس کامل نیست و هیچکس خوب مطلق نیست پس خیلی در مورد این اقا به خودت دروغ نکو خودتو کول نزن
شوهرت هر قدر دروغگو و لاس باشه بهت خیانت جنسی نکرده اما تو از خیانت چیزی را کم نزاشتی هم خیانت عاطفی و هم خیانت جنسی شوهرت اینقدر مرد بود که وقتی بکارتت را زد تا اخر باهات باشه و باهات ازدواج کنه نه مثل nتا مرد دیگه بعد اینکه کارشون با دختره تموم شد دیگه پیداشون نشه
مسلمان نیستی اما به خدا که اعتقاد داری
مسلمان نیستی اما فرق بد و خوب را که میفهمی
پس با خودت فکر کن که داری چی کار میکنی