سلام دوستای خوبم
این روزا درگیر کارهای مختلفی هستم که باعث میشه تفریح خوبی نداشته باشم . برای همین خیلی سرحال و شاداب نیستم. همسرم هم توی کار جدیدش باید شیفتی کار کنه. این هفته
شب کار بود و مثل اینکه محیط کارش گردوغبار زیادی داره و خیلی گرم هم هست. من که جیگرم براش کبابه . امروز که کنارم نشسته بود و بهش گفتم محیط کار جدیدت چطوره؟ کارتون
سخته ؟ برای من بگو؟ با خودداری گفت یه مقدار گرمه و گردوغبارش زیاده من هم بامحبت توی چشماش نگاه کردم و دستاشو گرفتم و بوسیدم و گفتم خداقوت خسته نباشی عزیزم .
صبح ها که میاد خونه و از بیخوابی و خستگی میخوابه دوست دارم با عشق نگاش کنم . مراقبم تا هیچی خوابش رو به هم نزنه و همه چی روبه راه باشه. وقتی که بیدار میشه هم کلی
قربون صدقه هم میریم. :43: شرایطمون ایده آل نیست و هردومون مقداری تحت فشار هستیم اما عشقی که بینمون هست باعث میشه خیلی سختی ها رو راحت تر تحمل کنیم. همین که
همسرم به خاطر من و جگرگوشه تو راهیمون شرایط سخت کاری رو تحمل میکنه و اینکه سعی میکنه آرامش و رفاه ما رو فراهم کنه و در ابراز محبت و عشق چیزی
برام کم نمیذاره برام یه دنیا ارزشمنده. خدارو به خاطر داشتنش شکر میکنم . به خاطر همراهیش و مهربونیش ازش ممنونم. من هم سعی میکنم تا جایی که بتونم همراهش باشم و براش کم نذارم.
در مورد خرج کردن پول هامون همیشه باهاش مشورت میکنم چون میدونم خیلی برای بدست آوردن این پول زحمت میکشه اصلا دلم نمیاد خرج الکی بکنم . همسرم هم که معمولا دلش
نمیاد بگه فلان چیزو نخر نهایتش بگه میشه اگه ضرورری نیست ماه بعد بخری؟ گاهی هم من از فرصت پیش اومده استفاده میکنم و خودمو براش لوس میکنم میگم چشششششم عشق
من هرچی تو بگی. اصلا این چیزا چه ارزشی داره مهم برام تویی و آرامش توه. بعد چشماش یه برقی میزنه که نگو...میگه نه من حتما برات میخرمش فقط یکم صبر کن.:72: :43:
از هر فرصتی میشه برای عشق ورزی استفاده کرد حتی فرصت های کوچیک اینچنینی.
:43::43::43::43::43::43::43::43: