سلام صحرا جان
خیلی دوست داشتم این چند روز بپرسم اوضاع چه طوره ولی می ترسم تایپک تو راهم ببندند مثل مال شمیم بگن چت گونه است
اوضاع چه طوره با همسرت آشتی کردی چی کارا کردی؟
اوضاع بهتر شده؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام صحرا جان
خیلی دوست داشتم این چند روز بپرسم اوضاع چه طوره ولی می ترسم تایپک تو راهم ببندند مثل مال شمیم بگن چت گونه است
اوضاع چه طوره با همسرت آشتی کردی چی کارا کردی؟
اوضاع بهتر شده؟
اقلیما جان سلام
والا اولش تعطیلات داشت خوب پیش میرفت یعنی حداقل دعوا مرافه نبود . ولی جمعه قرار بود باهم بریم واسه من و خودش خرید کنیم بعد از اینکه اولش غر زد که باید از درسم بزنم با این و اون برو یهو مامان خانومش زنگ زده اقا بدو بدو رفته اونجا حالا درس نداره که !!!!!!!!!! خلاصه گفتم خوب درست بخون بتونیم بریم الان میری اونجا از درستم میمونی یهو جنگ زرگری راه انداخت و قهر کرد ( همیشه عادتش اگه قرار باشه واسه من کاری کنه قهر میکنه تا از موعد اون کار که گگذشت میاد منت کشی خلاصه برام عادی شده )منم نمیخوام اشتی کنم دیگه ازین قهر و اشتیا خسته شدم خانوادشم که دست از سرمون بر نمیدارن من روزی اگه 10 مین با مامانم حرف بزنم ولی مامان جونش از 7 صبح یه بند تل میزنه تا 11 شب واقعا" ادم روانی می کنن . این اقا و خانوادش که معتقد بودن عروسی مهمونی یعنی چی نمیدونم چرا واسه خودشون با کله میرن امشبم عروسی پسر دوست باباش اقا با مامان خانومش میخوان باهم برن حالا ما عروسی پسر داییمون معنی نداشت بریم پاتختی داداشم با گریه گذشت ... .
الان دنبال یه مشاور خوبم که حالم روبراه کنه واقعا" دارم مریض میشم
سلام
امروز 6 تا جا برای وقت مشاوره زنگ زدم زودترینشون 7 مهر حالا چیکار کنم ؟
اقای sci با ما قهرید ؟ دیگه سری به اینجا نمیزنید!!!
سلام صحرا جان
راستش یه زمانی ما هم همین طوری بودیم همش سر همه چیز باهم دعوا داشتیم مخصوصا سر خانواده اون اسم خانواده اش که می اومد تو خونمون دعوا و مرافه میشد
کاری که ما کردیم قطع رابطه با خانواده های دو طرف بود هم خوب بود هم بد
کاش میشد خونتونو یه کم از مادرش دور می کردید
خیلی خوب کردی برای مشاوره وقت گرفتی
اقلیما جان سلام
ما خونه هامون دور بود ولی یهو مادرش با اینکه جای دیگه خونه داشتن از همه شرایطم بهتر هست ولی اونجارو اجاره دادن اومدن بالای ما منم مخالفتی نداشتم خوب گفتم چه خوب کنار یکی هستیم ولی اینا زندگیمون بهم ریختن با نادونی هاشون . باورت نمیشه دیشب ا مامانش دوتایی رفتن عروسی انگار اونا زن و شوهرن همش با همن من همیشه یا تنهام یا بابا مامانم میان میبرنم که غصه نخورم اونم همش مامانش تل میزنه اینور اونورن باهم مثلا" اسم خودشو گذاشته مومن ... . دیشب که ساعت 12 1 اومد خونه نشست جلوی من کانال ... نگاه میکرد
دیشب تا صبح تو خوابم فکر کنم گریه می کردم چشام میسوزه . الانم سرکار همش اشکم میریزه همش چندروزه الکی اشکم میرزه دلم میخواد برم یه جا یه عالمه شیشه باشه همش خورد کنم تمرین تنفس میکنم مراقبه میکنم اون موسیقی که sci داد گوش میکنم ولی 15 min خوب میشم دوباره حالم بد میشه
واقعا" نمیدونم چیکار کنم کم اوردم فکر کنم زندگی هیچکس به بدیه مال من نیست از خونمون متنفرم عصرا با گریه میرم خونه ازاونم متنفرم همه زندگیو با بچه بازیو خودخواهیش خراب کرده حتی یه قدمم واسه بهبودش بر نمیداره
مشاور که 7 مهر وقت داده هرچیم میگردم واسه یکی زودتر پیدا نمیشه
سحر جان اگه مثله من از یه روانپزشک وقت بگیری بهتر نیست؟
این گریه های همیشگی و این اضطرابها باید قبل از هرچیزی رفع بشه.
راستی چند وقته خونه خودتونین؟:46:
صحرا باهاش حرف بزن
اون تو رو کم داره و می خواد این کمبود رو یه جوری جبران کنه میره سراغ مادرش
کاش دیروز تو هم رفته بودی عروسی
چرا نرفتی و گذاشتی مادرش جای تورو بگیره؟؟!!!
مگه دوتایی دعوت بودند؟
مینا جان
اخه نمی خوام دارو مصرف کنم من میدونم مشکلم از کجاست اگه شوهرم نباشه یا درست رفتار کنه مسایلم حل .
من مرتب پیگیر تاپیکت هستم و دارم سعی میکنم هم پای شما تغییر کنم امیدوارم مسایلت بزودی حل شه
ما تقریبا" 4 سال ازدواج کردیم
اقلیما جان
جفتمون دعوت بودیم ولی اون 9 ماهه با خانوادم رابطه نداره منم با خانوادش رابطه ندارم اخه اینا همونایی بودن که اعتراض می کردن من چرا عروسی فامیلم برم پاتختی داداشم همش گریه کردم خودشون بی کس کارن این حرفارو زدن دعوای ما سر اینا شد بعد خودشون حالا عروسی پسر دوست باباش که که تازه پدر همسرم 5 سال پیشم فوت شده با کله میرن !!!!!!!!! عروسی فامیلم برا من بده ه ه ه بعد واسه اینا خوبه . شوهر من که میگفت وقت ندارم از ساعت 5 امدش خونه که بدون برن عروسی
اون منو کم نداره اون یه دوست میخواد که هروقت خواست حالش ببره نخواست ولش کنه اون زن و زندگی حالیش نمیشه خانوادشم ...
که استغفرالله
مشاوره براي مشكل شما كفايت مي كنه. فقط دنبال يك مشاور خوب باش. گاهي مشاور بد اوضاع را بدتر مي كنه.
حتما شوهرت را هم در جلسات مشاوره ببر چون به نظر مي رسه بيشتر از اين كه شما مشكلات رفتاري داشته باشي، اون داره.
اگه نيومد اول چند جلسه تنها برو. بعد به هر قيمتي شده راضي اش كن و با خودت ببرش.
لیلا جان ممنون
مشاور خوب والا نمیشناسم دکتر میثاقم چند بار تل زدم برنداشت الانم همینجوری از یه مشاور وقت گرفتم که 7 مهر . اگه مشاور خوبی میشناسید لطفا" بهم معرفی کنید
واقعا" درمونده شدم دلم میخواد شده حتی برم با دیوار حرف بزنم ولی بگم خیلی خستم انگار بند بند بدنم حسابی زدن