ما عقدكرديم اما تو دوران عقد رابطه داشتيم جون اون نميتونست
وكيل هم كرفتم اما اونم ميكه سعي كن توافقي حلش كني
همسرم حاضره مدتها منو سر بدوونه اما خيالش راحت باشه هنوز هستم
وكيل هم ميكه دلايلت كافي نيست ومدركي نداري
حتا يه بار تو اتوبان كه داشتم ازدستش فرار ميكردم با سرعت با ماشينش كوبيد به ماشينم وتصادف شديدي شد اما همه كفتن دوستت داره قاطي كرده منم مثل مسخ شده ها بودم اولش فكر كردم مردم اما بعد ديدم اومده كنار ماشينم داد ميزنه درو بازكن وشيشه ماشينمو شكست ودرو باز كرد
تا ديد همه دوره اش كردن كفت زنمه وبا التماس ميكفت بريم خونه
منم از ترس فقط اطاعت كردم
راستش اين توعيد بود كلا اعتماد بنفسمو از دست داده بودم هنوزم يه وقتايي مياد واينقدر قسمم ميده كه خودمم باورم ميشه عوض شده
همه اينارو ميزارن بحساب دوست داشتن اما اينا واسه من مدرك نيست
حتا اكه بيمار هم باشه بيماريش حاد نيست
هنوزم بطرز احمقانه اي يه وقتايي دلم واسش ميسوزه اما نميخوام نقش مادر ترزارو بازي كنم اخه خودم دارم قرباني ميشم
البته نميتونم خودمو كول بزنم ما دوست بوديم تو دوستي هم رابطه داشتيم
مقصر خودم بودم جون عاقلانه رفتار نكردم ومنم عاشق شدم
انكار هم نميكنم مثل جونم دوستش داشتم اما با كاراش همه جيو خراب كرد
ديكه دختر بازيشو نتونستم ببينم
خودمو فراموش كردم و واسش كم نزاشتم اما زير بار توهينا وكتكا وفحاشياش كم اوردم
اخريشم كه داغونم كرد
تازه جالبه به من ميكفت نرو وبه دخترا ميكفت عوضي دست از سرم برنميداره
ميدونم خود كرده را تدبير نيست
من خودم خودمو انداختم تو بدبختي