فكر مي كنم لازم است يكم بيشتر توضيح بدم البته دوست ندارم بحث رو به موضوع خودم منحرف كنم اما لازم مي دونم بگم
هدف من از كاركردن – درس خواندن و كسب موفقيت جلب توجه پسرها نيست من براي خودم درس مي خونم و كار مي كنم موفقيت به من حس خوبي مي دهد و باعث مي شود به خودم افتخار كنم و اعتماد به نفسم را بالا مي برد ضمن اينكه به من كمك مي كند تا مسائل و مشكلات مثل موردي كه گفتم را فراموش كنم.
البته وقتي به آقاي ... فكر مي كردم ايشان داشتند ليسانس مي گرفتند و مي خواستند فوق هم شركت كنند با خودم گفتم خوب حق دارد خودش و مادرش دوست داشته باشند عروسشان هم تحصيلكرده باشد از طرفي خودم هم علاقة زيادي به درس داشتم براي همين انگيزه اي شد براي ادامه تحصيلم و الان اصلاً پشيمان نيستم و هدفم فقط كسب موفقيت است نه بدست آوردن ايشان.
و درمورد كارم هم يكجور لجبازي شد ايشان به من پيشنهاد شراكت دادند اما دقيقاً زمانيكه داشت عملي مي شد رفت و با دوستم (كه نامزد داشت) شريك شد و مغازه زدند اول خيلي ناراحت شدم و بدنبال دليلش مي گشتم اما بعداً ديدم فقط بخاطر عدم اعتماد به نفس خودش و زبون بازي دوستم اين اتفاق افتاد با خودم گفتم تمام سعيم را مي كنم تا در كارم موفق باشم، آنقدر موفق كه روزي حسرت اين رو بخوره كه چرا با من شريك نشد.
در نهايت بعد از 7 سال بخاطر يك اتفاق فرصتي پيش آمد و ما با هم ارتباط تلفني داشتيم و چندبار به مغازه ام آمد (البته قبلش هم ارتباط داشتيم اما همش كاري بود) اما اينبار ديگه مثل قبل صحبتهاي كاري نبود بعد از چندماه كه ديدم او هيچي نمي گويد خودم مطرح كردم و او گفت چون وضعيت كارش مناسب نيست - درآمد خوبي ندارد- مي خواهد ادامه تحصيل بدهد و اخلاقش هم خوب نيست براي همين جوابش منفي است گفت شما خيلي خسته شديد و زندگي در رفاه و راحتي حق شماست كه من توانايي آنرا ندارم گفتم بجاي من تصميم نگيريد اما خوب جوابش همين بود من هم سعي كردم او را فراموش كنم.(البته خيلي سخت بود اما خوب هيچكاري غير ممكن نيست)
الان هم در تحصيلم خيلي و در كارم تقريباً موفقم و احساس خوبي نسبت به خودم دارم و پشيمان نيستم.
اما معتقدم تمام زندگي كار و تحصيلات نيست.
sa1191: سعی کنید زیبا باشید نبودید خوش اندام بعد اصالت و سربزیر بودن و شعور
براي من تميزي اهميت دارد اما نه تا حدي كه بخواهم بيش از حد برايش وقت بگذارم مدتي است كه صبح ها به پارك براي ورزش مي روم و در آنجا گروهي نرمش مي كنيم چون احساس مي كنم كار زياد چهره ام را بيش از حد خسته كرده و نرمش صبحگاهي به من طراوت و شادابي مي بخشد البته نه براي جلب توجه براي حفظ سلامتي و لذت بردن از زندگي
من هم معتقدم زيبايي -خوش تيپي و خوش اندامي خيلي خوب است اما براي من جزء معيارهاي اوليه ام نيستند و ترجيه مي دهم همسرم معمولي باشد تا خيلي جذاب
يك پيام جديد دررابطه با فيلم حضرت يوسف : خوشگلان سنگدلند گرچه پيامبر باشند
sa1191: یه مورد دیگه زنانه برخورد کنید خیلی از مردان از دخترانی که ادای مردان در میارن خوششون نمییاد خیلی مهم با این 2 مورد شانس خودتون بالا می برید
با اين حرفتون موافقم چون منم از مردهايي كه مثل دخترها رفتار مي كنند خوشم نمي آيد اما نمي شه گفت ما اداي مردها را در مياريم خيلي از ما ها خصلتاً مرد هستيم من از بچگي از پول گرفتن بدم مي آمد با اينكه پدرم خيلي پولدار بود اما اگر يادش مي رفت بهم هفتگي بده هيچي نمي گفتم با خودم مي گفتم شايد الان پول نداشته باشه و اگر بگم ،غرورش پيش من خورد بشه يا اينكه دوست دارم از ديگران مخصوصاً كوچكتر از خودم حمايت كنم به قول شما مردها غيرتي مي شم.
اما فكر نمي كنم اين چيز بدي باشه
اما معتقدم اگر يك زن به همسرش بها دهد و دائما او را استيضاح نكند مرد خيلي موفقتر خواهد بود چون عكس اين موضوع مرد را سرخورده و تو سريخور مي كند و مانع از پيشرفتش مي شود.
sa1191: یک ریگی به کفشش باشه بخواهد از درآمد شما استفاده کند
اگر الان من سر كار مي رم معني اش اين نيست كه مي خواهم هميشه شاغل باشم من به زندگي -خانواده و مخصوصاً روابط و احساسات و تربيت فرزند بيشتر از اينها بها مي دهم و برايم مهم هستند.
اما الان وقت آزادم را بجاي اينكه صرف مهماني - گردش و كلاسهاي مختلف كنم در كل خرج بتراشم صرف كار و تلاش مي كنم كه البته كمك خرج تحصيلم است
و معتقدم مرد نان آور خانواده است
كه الان متاسفانه پدرم بخاطر كهولت سن و ورشكستگي قارد به پرداخت هزينه من نيست و تقريباً مي شه گفت مجبورم كار كنم
از آقاياني كه نظراتشان را عنوان مي كنند بسيار سپاسگذارم و خوشحالم كه از نزديك با روحيات يك پسر جوان آشنا مي شوم چون خيلي به من كمك مي كند.:shy: