RE: چگونگي كنترل و تعديل احساسات زجر آور
سلام
ما که هر چه آزمودیم نشد . راههایی (بها دادن به احساس بر آوردن نیازهایی که تمومی نداره) رو هم رفتیم .اما یا نتیجه دلخواه رو نداشت یا برای مدتی کوتاه کاربرد داشت و زود تاریخ انقضاش تموم شد .
نقل قول:
چه بهتر که در همان زمان ناراحتی این بررسی را انجام دهیم و به بعد موکول نکنیم و اندوه انباشته نکنیم برای بعد.
والاااا من که هر وقت همان لحظه بررسی کردم نتیجه این شد که در اون لحظه و اون حالات که احساسات تحریف شده هستند و کاملا به منطق احاطه و تسلط دارند حالم و روحیه ام رو بهتر که نکرد هیچ بدتر هم کرد .یه وقت دیدم خیلی هم از این موضوع ناراحت نبودماااا, اما چون به اون پرداختم و شاخ و برگش دادم سراز یه جاهایی در آورد که:163: :163:
به همین خاطر حتی برای یه مدتی از اطرافیانم خواستم که وقتی کمی ساکت شدم یا خسته و دلخور به نظرشون رسیدم نیان و این احساس رو با دلجویی و نی نی به لای لای گذاشتن اوج بدن ازشون خواستم نگران نشن و اجازه بدن تا براون حس خودم تسلط پیدا کنم و اگر لازم بود دوسه روز بعد به آن بپردازیم .
گاهی و به چه سختی تونستم بعضی حس های منفی رو بی توجهی کنم ,بلکه سر کوب هم کردم .
نفس آدمی طوریه که اگر رو بهش بدی سرکش می شه .توی مذهب چیزی به نام مبارزه با نفس داریم نه منت کشی و نی نی به لاگذاشتن نفس .
بله !باید یاد بگیرم که این خواسته ام رو تا حدی که دین و اخلاق بهم اجازه می ده در کانال و مجرای درستش هدایت کنم که الحق و ولاانصاف اگر درست شده و فارغ از هوای نفس به اون عمل کنیم دیگه از رنج های اضافی که با یه لذت کاذب و کوچیک و زود گذر به خودمون تحمیل می کنیم خبری نیست و علاوه بر اون نشاطی خواهیم داشت طولانی نه زود گذر و لحظه ای .
مثلا:
وقتی به احساساتم توجه می کنم و می خواهم به بررسیشون بپردازم می شینم پای خبر چینی که از فلان دوست برام خبرآورده (توجه !اینجا سرکوب این حس راحتراز مراحل بعدیه ) احساساتم دردشون میاد . عصبانی میشم فورا به تحلیل می پردازم از خودم دفاع می کنم و ....
غیبت و.....یکی من گفتم و دوتا خبر چین .واااای احساستم آتش گرفتن باید آرومشون کنم می رم یه زنگی می زنم و چندتا ریچار بارش می کنم تا خنک شم .باید جواب بدم و این احساسات رو در یابم . تلفن رو برمی دارم و حسابی از هم پذیرایی می کنیم . از این به بعد به هم حساس می شیم و خلاصه هی دنبال می کنم و ببینم خبری پسغامی چیزی نیومد خلاصه هر مرحله موفق شم این احساس رو تحت کنترل بگیرم منفعت کردم در غیر این صورت من رو با خودش به جایی می بره که یا باید دوباره همون راهی رو که رفتم به سختی و رنج برگردم یا بگذارم به هر کوه و کمر و بیابونی که میخواد با خودش ببره .قهر دلخوری ,کینه , حسادت , نفرت ,انتقام و...
در صورتی که با کمی صبر و حوصله و بی توجه به احساسا ت منفی می تونم دم خبر چین رو بچینم .چون چندی نپاید که او رو می بینم به به ! این که دیروز داشت کلی بدی اون رو می گفت .چه نونی بهش قرض می ده و چه گلی میگه و چه گلی میشنوه . بله من باید با یه چیزی محکم بزنم توی سر این حسم (احساسسات منفی)و لذت کاذبی که از غیبت بهم دست میده رو کات کنم و بعد از چند روز که این احساسات رفتند درست و حسابی برم ببینم مشکل از کجاست .
یا مثال دوم :
نگاه به نامحرم و ارتباط با نامحرم که اگر در همون بطن سرکوب و خفه بشه خیلی راحتتر و تحت کنترل تر خواهد بود تا مراحل بعدی .
یا مثال سوم :
وقتی زن عصبانی و دلخور و رنجیده از دست شوهرش شده . اگر این احساس رو شاخ و برگ بده دیگه شوهرش میشه قاتل بالفطریه و یادش می ره که تا دیروز با هم خوش و بش می کردند .
ببخشید !!!!!!!دستام بالاااااا!:316:
حال اگر کسی اونقدر قوی هست که می تونه بالفور و قدرتمنداین احساس رو تحت کنترل بگیره خب به بررسی بنشینه . ولی کسی که توی چاله این احساس می افته و دیگه نمی تونه در بیا د و ناله و فغان آآآآآی خداش در میاد. خب ,عزیز من! جان من! از همون اول نرو لب این چاله . کمی صبر کن .کمی مسلط شو .یه ابزارهای رو با خودت بردار و...:227::310:
بله! تا هر میزانی که موفق بشه این حس ها رو تحت کنترل بگیره و گاهی بعضی حس ها رو سرکوب نیز بکنه میتونه دو تا کلوم عاقلانه و عاشقانه خدمت شوهر بفرمایند که من از این رفتارت عصبانی و رنجیده شدم و اصل و لپ کلام رو تفهیم کنه .:43:
وگرنه این حس (شوهربی انصاف و ....تماما سیاه ) کنترل و عنان از دست این بنده خدا میگیره و حرفهایی که نباید بزنه وحتی اونها رو قبول نداره به زبونش جاری می کنه که گاهی اوقات بعدا خودش نیز هنگ می کنه که اینها رو من گفتم ؟؟؟به خدا دست خودم نبود !:302:
بله! دست اون حس بود که باید اون رو با یه چوب می زدی بی حالش می کردی تا دست از طغیان و سرکشی برداره (مبارزه با نفس)وقتی داره حریم ها رو میشکنه وقتی داره متجاوز میشه . بعد در مراحل بعد که تحت کنترل و اخیتار گرفتی هدایت کنی ,ارشادش کنی .:104:
وبا این حدیث مطالبم رو زینت می دم
امام جواد (ع)
خواهش های نفسانی را رها نما و با خواسته دل مخالفت کن .
در دوره ای که با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کردم در پی بعضی مطالب روانشناسی در رابطه با برآوردن خواسته ها و توجه به نیاز ها و.......بودم سعی می کردم کتاب و سی دی در این مورد تهیه کنم و بدو بدو این در اون در ,ولی یه روز می دویدم یه روز خسته و رنجور از بدو بدو ها به گوشه ای می خزیدم . در ظاهر بسیار بشاش ,شاد و سرحال بودم اما در دل چیزی نداشتم .شادی ها خیلی سطحی میومدند و می رفتند .گردش ,تفریح مسافرت روی مسافرت ,مهمونی , درآمد و پول و خرید و .....اما زود مثل یه رعد می گذشت وقتی دلم می گرفت و ابرهای تیره بالا میومد دیگه با این چیزا شاد نمی شد حتما یه غرش و بارون و گاهی هم تگرگ به همراه داشت .دیگه خسارات احتمالی بسته به اون توده های ابر داشت که کم فشار باشه یا پر فشار .
یه روز حدیث بالا رو دیدم . که با دیدن اون همه ی این سازه های روانشناسانه رو که تو این چند سال دویدنم چیده بودم رو بهم ریخت . حالا باید دنبال این می رفتم که کدوم خواسته ها درسته کدوم ها نادرست کدوم ها حلال و مباه و کدوم ها حرام و مکروه .
توجه !
حال این خواهش های نفسانی می تونه تمایل به غم باشه .:305:
RE:اگر خودت رو مدیریت نکنی مدیریتت می کنند
اگر من درست و به موقع تصمیم نگیرم دیگران برام تصمیم می گیرند .
اگر من احساساتم رو مدیریت نکنم دیگران برام مدیریت می کنند .
اگر من موفق نشم اینجا و دراین گفتار و رفتار خودم رو مدیریت کنم و احساساتم رو تیز و هیجانی یا طغیان بروز بدم مطمئن باشم یک سری احساسات رو نیز در طرف مقابلم بر می انگیزم .
اون طرف بالاخره یا با بفرما یا با بشین یا با بتمرگ من رو سر جام می شونه .
شاید اگر به این امر واقف باشم دونستن این نکته بهم کمک کنه تا احساساتم رو تحت کنترل در آرم و مدیریت کنم .
این یه قاعده ست که یک حرف یا یک کار برای همه افراد به نوع های گوناگون و در اندازه های متفاوت خوشایند یا نا خوشایند باشه !
یعنی وقتی تو یه سری رفتار یا یه سری احساسات رو مدیریت نکردی و انتقال دادی مطمئن باش یه سری احساسات رو در طرف مقابل بر انگیختی . حال ممکنه طرفت اون احساسا ت رو کنترل کنه یا نکنه .با ظرفیت باشه یا کم ظرفیت یا حتی بی جنبه و بی ظرفیت . یعنی وقتی تو خودت رو میکنی راحت و دیگر ی رو می کنی ناراحت .مطمئن باش !علاوه بر اینکه مشکلت حل نمی شه بلکه ضعف از خودت بروز دادی و از ناحیه ی طرف مقابلت مدیریت خواهی شد حال یا با بفرما یا با بتمرگ .
پس قبل از اینکه دیگران با گذشت یا تلافی – با احترام یا بی احترامی و توهین – با فداکاری یا انتقام – با مهربونی یا خشم و.......تو رو سر جای خودت بنشونند لطفا برای خودت ارزش قائل شو!و خودت و احساساتت رو مدیریت کن !
پس اگر در مقابل تو افرادی هستند که صبورند, با گذشتند, فداکارند ,مهربونند این بدون که اونها خودشون رو دوست دارند و برای خودشون ارزش قائلند پس چرا تو اینگونه نباشی:exclamation::question:
RE: چگونگي كنترل و تعديل احساسات زجر آور
تیزی احساس را با کندی واکنش میشه گرفت ( تأخیر در واکنش )
تا احساسات برانگیخته و ذهن را به کار می گیرد برای ارائه تصویری از واکنشهایی که باید نشون دهی و وادارت به این واکنشها می کنه ، یه استپ در سایه نفسی عمیق و یک هی به ذهن چموش زدن و به خود القاء آرامش و دست نگه داشتن از هراقدامی میشه تیزی احساس را گرفت .
احساس احساس است بعدش دیگه تحلیل و بررسی نداره. شناخت محدوده و حوزه و علائم احساسی بودن رفتار فرق میکنه با تحلیل رفتار احساسی . فقط کافیه بدانیم فلان رفتارمون احساسیه دیگه بی خیال تحلیلش در اونموقع و یا حتی بعدتر . مهم کنترل احساسه .
فکر معقول خود به خود استدلال لازم را برای شناخت بیشتر رفتار و حالات برایت خواهد داشت . گفتم فکر معقول ، آری فکری که تکیه گاهش عقل باشد عقل فطری نه دانش بشری .
.