شوهرم تعادل روحی و اخلاقی نداره منو آزار می ده

سلام
تورو خدا به من کمک کنید قبلاً شرحی از زندگی ام نوشتم
دیگه نمی دونم چه کار کنم به جایی رسیدم که عقلم کار نمی کنه نمی دونم باید چه کار کنم من امسال موفق شدم خانه ای بخرم با وام ولی اولش به شوهرم نگفتم ولی بعدش گفتم حالا 6 ماهه منو بیچاره کرده که چرا این کار و کردم منم دلایل خودمو گفتم از جمله اینکه اگه بهش می گفتم می خواست پول خونه رو از دستم دربیاره و 2 هفته پیش شوهرم گیر داد و جنگی به راه انداخت تا جایی که تصمیم گرفتیم جدا بشیم ولی بعد پشیمون شد و آروم گرفت و گفت دیگه راجع به این قضیه صحبتی نمی کنه اما دیروز دوباره بحثشو آورد وسط و گیر داد و از ساعت 11 شب تا 3 صبح با من بحث می کرد بهش گفتم چه کار کنم راحت بشه (چون می گه منو کوچیک کردی با این کارت ) خودشم نمی دونه چی می خواد
هی تکرار می کنه دوستت دارم بدون تو می میرم و . . .
از این وضعیت خسته شدم احساس می کنم دارم مریض می شم تعادل نداره
یکبار تهدیدم می کنه یک ساعت بعد پشیمون شده و یک آدم دیگه می شه
شک هم دارم که چیزی مصرف می کنه ولی خودش می گه که هیچ چیزی مصرف نمی کنه
تورو خدا کمکم کنید دارم دیوونه می شم آرامش ندارم مدام دچار استرس هستم و حال خیلی بدی دارم نمی تونم درست تصمیم بگیرم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

الان 6 ماهه دچار استرس شدید هستم تورو خدا منو راهنمایی کنید من با شوهرم خیلی مشکلات داشتم اما باز هم گفتم خونه ای تهیه کنم برای کمک به زندگیمون ما یک دختر کوچولو هم داریم من واقعاً با تمام اذیت هایی که داشته بازم گفتم کمک به این زندگی کنم و نیتم خیر بوده اما قبول نمی کنه می گه نه برای زندگی من نکردی الان مستاجر هستیم همش می گه من دارم اجاره می دم (ناگفته نماند در این 6 ماه اول سال 4 تا اجاره رو من دادم) و تو برات مهم نیست اصلاً نمی فهمه که وظیفه اونه که باید خرجی زندگی من و بچش بده نمی فهمه
حالا چون به چیز دیگه ای نمی تونسته گیر بده این خونه خریدن شده یک فرصت که هی اعصاب منو خرد کنه و گیر بده به من بگید کار من اشتباه بوده ؟ و باید چه کار کنم خواهش می کنم وضعیت خیلی بدی دارم
دیشب از فشار و استرس فکر می کردم دارم سکته می کنم
و من می دونم این گیر دادن دوباره تکرار می شه

چرا در همان تاپيك قبلي به مشكل نپرداختيد ؟ اينكار شما انسجام مسائل زندگي تان را به هم مي ريزد و مراجع دچار سردرگمي مي شود .

ضمن اينكه يادآور مي شوم همه ي اين مسائل پيوسته و به هم مرتبط هستند .

اما در مورد اينكه همسرتان چيزي مصرف مي كند بيشتر توضيح بدهيد چرا چنين فكري مي كنيد و از كي به اين تصور رسيده ايد ؟ تغييرات روحي او از چه زماني آغاز شده ؟

بيش از مسئله ي خانه و اين درگيري بهتر است از مسئله شك به مصرف مواد شروع كنيم تا به مرور به مسئله ي خانه و ....برسيم

سلام و تشکر از پاسخ شما
حدوداً 2 سال پیش شک کردم اما پارسال یک روز که رفتم خانه در آشپزخانه روی گاز یک Pipe پیدا کردم وقتی بهش گفتم این چیه جا خورد و گفت دوستش اومده خونه و ماله اونه که جا گذاشته ولی من مطمئن بودم کاره خودشه و یک بار هم خودش از عوارض مصرف شیشه گفت : که بدن جوش می زنه و در سکس هم تاثیر داره که من می بینم و اینکه به شدت عصابی می شه طاقت نداره حالت پرخاش داره ولی سریع پشیمون می شه و عذرخواهی می کنه ولی به سرعت دوباره همون کارها تکرار می شه و همش سر یک کار کوچیک می خواد به من گیر بده لاغر شدن بیش از حد در یک فاصله زمانی کم و تا حالا چندین نفر این و به من گوشزد کردند که شوهرت چیزی مصرف می کنه از اقوام و اشنایان ولی بیشتر از همه تعادل اخلاقی که نداره و نسبت به گذشته این تغییر خیلی فاحشه در این خصوص منو مطمئن می کنه و واقعاً نمی دونم باید چه کار کنم و خودش هم قبول نمی کنه که چیزی مصرف می کنه . این وضعیت خیلی آزار دهنده است و من وضعیت خوبی ندارم .

سلام:72:
اینکه شما بدون اطلاع همسرتون خونه خریدید اصلا کار درستی نبوده و من حق رو به ایشون میدم . شما توی یک خانواده زندگی میکنید پس توی کارها باید به نظر هم اهمیت بدید . و با هم مشورت کنید .
در مورد نکته دوم که گفتید همسرتون احتمالا اعتیاد دارد خیلی زود به این مسئله رسیدگی کنید و مطمئن بشید با یک آزمایش خون ساده میتونید بفهمید . چون شما یه فرزند هم دارید باید بیشتر مواظب باشید .

مصرف شیشه واقعا خطرناکه و ترکش هم خیلی سخته
کسیکه شیشه مصرف میکنه ممکنه بی خوابی مداوم یا بر عکس پر خوابی مداوم داشته باشه
اشتهاشون از بین میره و غذا نمیخورن
صداهایی که وجود ندارن رو میشنون و
به اطرافیانشون شک و سوء ظن پیدا میکنن

دوست عزیز سلام
اگر شک دارید همسرتان معتاد است حتما مطمئن شوید . هیچ چیزی خانه برانداز تر از اعتیاد نیست.
آفرین که مستقل هستید و روی پای خودتان هستید اما باید به عنوان شریک زندگی با او مشورت می کردید . حالا کاری است که شده اینقدر خودتان را ملامت نکنید . خود را دوست داشته باشید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سمانه .ج

سلام:72:
اینکه شما بدون اطلاع همسرتون خونه خریدید اصلا کار درستی نبوده و من حق رو به ایشون میدم . شما توی یک خانواده زندگی میکنید پس توی کارها باید به نظر هم اهمیت بدید . و با هم مشورت کنید .
اما به نظر من چون شوهر شما يك مصرف كننده مواد هست و قيمت مواد هم كم نيست، اگه بهش از قبل ميگفتين كه ميخوايين خونه بخرين مانعتون ميشد و پولتون رو از دستتون در مياورد يا حتماً چند دانگي رو به نام خودش ميزد. به عقيده من الان هم اشتباه كرديد كه به اون گفتيد خونه خريديد. چون اولاً خيالش ديگه از بابت خونه و كرايه خحونه و اين چيزا راحت شده و ثانياً امكانش هست كه تو فكر بدست آووردنش باشه.

در مورد نکته دوم که گفتید همسرتون احتمالا اعتیاد دارد خیلی زود به این مسئله رسیدگی کنید و مطمئن بشید با یک آزمایش خون ساده میتونید بفهمید . چون شما یه فرزند هم دارید باید بیشتر مواظب باشید .
من هم موافقم. خيلي خيلي سريع اقدام كنيد و تمام رفت و آمداي شوهرتون رو كنترل كنيد وبي خيالش نشيد

اميدروارم كه موفق بشيد

---