نوشته اصلی توسط philosara
با سلام خدمت همه دوستان،
من هدف از ازدواج رو تشکیل "خانواده" می دونم. نه صرفا هم خانه گی با یک شخص. بنابراین به دنبال یافتن ایده آل ترین شخص، با بیشترین منافع ممکن نیستم، بلکه هدفم تشکیل سالم ترین و مطلوب ترین خانواده ممکنه.
آقای sorena_arman من نقصی رو که شما برای خانمها ذکر می کنید، قبول دارم. و اون رو ناشی از تحولات فرهنگی و فکری ای می دونم که خانمها درگیرش هستند. و می دونم که با تلاطم های فرهنگی پیش امده در جامعه باید هم به خانمها و هم به آقایون فرصت داد تا به هنجارها و منش های مناسب برسند.
یعنی من برخلاف شما جامعه رو درگیر یک فاجعه نمی دونم، بلکه این رو نقصی می تونم که می تونه برطرف بشه.
از طرفی وقتی به خانواده خودم نگاه می کنم، می بینم پدرم حتی بیشتر از مادرم به این خانواده نیاز داره. تجسم این وضعیت که خانواده ما وجود نداشت، باعث می شه به این نتیجه برسم که در اون صورت پدرم بیشتر از مادرم دچار نارضایتی از زندگیش می شد. هرچند رفع نیازهای مالی و جنسی برای آقایون در جامعه ما راحت تره، و در اون صورت پدرم پولش رو خرج ما نمی کرد، اما مطمئنم که به اندازه حالا خوشبخت نبود.
این مسئله در مورد همه خانواده هایی که از نزدیک می شناسم، صادقه.
البته می دونم خانواده هایی که من می شناسم محدود هستند و این فقط یک مثاله.
نظرات شما برای من خیلی تفکر برانگیزه. با توجه به اینکه نکاتی که شما گفتید رو در جامعه می بینم، می خوام ازتون بپرسم که:
1) آیا واقعا تا آخر عمر تنها زندگی کردن برای شما بهتر از داشتن یک خانواده گرم و همسر و فرزندانیست که از نظر عاطفی و مالی بیشتر از اونکه بهتون برسن، بهتون نیازمندند؟ (البته می دونم که به این شکل که من مطرح کردم، منطقی نیست که جواب مثبت باشه، اما تصور می کنم ممکنه منافعی برای آقایون موجود باشه که ما ازشون غافلیم)
2) آیا اعتقاد افراطی شما مبنی بر اینکه ازدواج هیچ منفعتی برای آقایون نداره، ناشی از این نیست که تا حالا نتونستید خانمی با خصوصیات زیر پیدا کنید؟
1- خصوصیات اخلاقی
2- پاکی دختر
3- مسئولیت پذیری
4-زیبایی
5- خانواده
در ضمن من هنوز ازدواج نکردم که بتونم به سوالات شما جواب بدم. همیشه هم نگران این بودم که آیا من واقعا می تونم طرفم رو خوشبخت کنم و یک خانواده سالم تشکیل بدم یا نه. درک احساسات افرادی مثل شما می تونه خیلی به تشکیل یک دیدگاه درست و واقعی در من کمک کنه.