چطور بفهمم این خانم از من خوشش می آید

با سلام خدمت دوستان و سروران گرامی

عزیزان من در یک دفتر مهندسی کار میکنم که برای انجام بعضی کارهای دفتری یک خانم را به عنوان همکار استخدام کردم در ابتدا اول از ایشان خوشم نمی آمد ولی رفته رفته وقتی دلسوزی و وقار و متانت و حجب و حیای ایشان را دیدم خیلی شیفته ایشان شدم

با حرفهایی که روز مره در دفتر زده میشود فهمیدم خواستگار داشته و دوبار هم این آقا برای خواستگاری به خانه آنها رفته ولی چون شغل و وضعیت درست و حسابی نداشته پدرایشان از اینکه باهم نامزد کنند جلوگیری کرده و این آقا در کار کامپیوتر ماهر میباشد ولی میبینم که حتی سوالها و کارهای راجع به کامپیوتر و سیستم را از من میپرسد و میخواهد و من هم برای ایشان انجام میدهم چون به صورت تجربی به این کارها تسلط دارم
در صورتی که میتواند به صورت تلفنی هم از ایشان جواب خود را بگیرد و یا به طور یواشکی این کارها را از وی بخواهد تا برایش انجام دهد


حالا من با تمام این تفاسیر تا به حال دو مرتبه از طریق یک شخص ثالث به ایشان رسانده ام که راجع به ازدواج با من فکر کند ولی این موضوع را در لفافه گفتم به طوری که به شخص ثالث گفتم طوری این موضوع را مطرح کند که فقط جنبه پیشنهاد به وی داشته باشد و حتما به ایشان بگوید که نباید من از مطرح کردن پیشنهاد وی مطلع شوم در صورتی که در واقع خود بانی آنها بوده ام

در هر دوبار ایشان جواب منفی به پیشنهاد داده است

حالا من نمیدانم که آیا هنوز در فکر خواستگار هست یا نه

یک بار هم در محل کار پسری از ایشان تقاضای خواستگاری کردند که این موضوع را با من در میان گذاشت ولی در بین صحبتهایش از وی پرسیدم که پای کس دیگری در میان هست که ایشان تایید کردند که بله

ولی هیچ نشانه ای که دائر بر ارتباط ایشان با خواستگار اول باشد وجود ندارد

از لحاظ ظاهر ایشان خیلی عادی هستند و سطح سوادشان لیسانس هست و 25 ساله هستند و قش هم حدود 157 سانته متولد ماه تیر و فوق العاده دختر لجبازی هم هست و حرف پدر و مادرش هم خیلی براش ارزش منده به طوری که اگه پدرش بهش بگه بمیر - میمیره

من هم از لحاظ ظاهر عادی عین خودش و سطح سواد فوق دیپلم و 35 ساله هستم با قدی حدود 173 سانت با تناسب اندام مناسب 73 کیلو متولد ماه مهر تا به این سن و سال هیچ ارتباطی با هیچ دختری نداشته ام

من فکر کنم بیشتر توی سن و سال گیر کرده چون توی صحبتها خیلی روی این مسئله لاک میکنه


بسیار توی کارها کمکش میکنم و خیلی چیزها یادش دادم و رابطمون هم خیلی صمیمی شده و فکر کنم از طرز نگاهها و حرکات من هم یه چیزایی فهمیده ولی بروز نمیده

چطور باید بفهمم که از من خوشش میاد تا این بار خودم مستقیم برم جلو و حرفم را رک و راست بهش بگم

دائم خوابش را میبینم و کلا فکرم را مشغول کرده الان حدود یک سال و نیم هست که روزی 8 ساعت کنار هم کار میکنیم و با اخلاق و روحیات هم آشنا هستیم میدانم که انتخاب مناسبی هست و همسر ایده آلی برای من خواهد بود ولی نمیدانم چکار کنم میترسم از دستم بره

البته به این باور هم اعتقاد دارم که اگه مال هم باشیم خدا همه چیز را ردیف میکنه تا به هم برسیم


از دوستان و سروران عزیز استدعا دارم تجربیات ارزنده خویش را در اختیار این بنده حقیر قرار دهند تا من هم بتوانم مشکل خود را حل کنم اگر هم لازم به اطلاعات بیشتر هست به شما خواهم داد

سالها بود که میگفتم عشق چیست و چطور آدمها در آن گرفتار میشوند و همیشه فکر میکردم عاشق کسی نخواهم شد حال پس از سالها این دل کهنه و بی آلایش توسط این خانم گویی از زیر خروارها خاک بیرون کشیده شده

سلام.
واسطه چطور میتونه بدون اشاره به درخواست شما، از ایشون نظرشون رو بپرسه؟
مثلا پیشنهاد کنه از شما خواستگاری کنند؟ منظورتون از پیشنهاد همینه؟
یا براش داستان ببافه که به شما علاقه داره؟ واقعا دختر(و حتی پسر) عاقلی پیدا میشه که بگه بله به رئیسم علاقه دارم؟!
منتظرید خدا توی دل ایشون بندازه که یهو مثل فیلمهای فانتزی بیان سراغ شما و...

توی این سایت تاکید میکنند که وقتی یه خانمی علاقه‌مند شدین، زنگ بزنید به خونشون. یکی رو واسطه کنید یا حداکثر برید بهش بگید شماره تلفن خونشون رو بده. ولی به نظر من مردی که نتونه رک و واضح حرفش رو بزنه قابل اعتماد نیست. با این کارا فقط اعتبار خودتون رو خدشه داری میکنید.

در یک فرصت مناسب و آروم، رک و صریح و با بهترین لحنی که میتونید نظرشون رو جویا بشید. میتونید قبلش یه آلارمی هم بدید که خودشون رو آماده درخواست شما بکنند. مثلا عصر که دارن میرن، بهشون بگید خانم فلانی، میشه فردا نیم ساعت زودتر بیاید که در مورد یه مسئله خصوصی باهاتون صحبت کنم؟

آخ آخ آخ
ایجاد رابطه عاطفی در محیط کار سمه، سم!
دوست عزیز به نظرم محیط و مسیر درستی رو برای گزینش همسر آینده انتخاب نکردید.
حتی کارشناس ها هم در اکثر مواقع، وجود عواطف و احساسات بین افراد رو در محیط کاری قدغن می کنن

ممنون از نظر دوستان عزیز

در جواب دوست عزیزم mahasty باید بگم که شخص ثالث مادر اینجانب هست و درخواست ایشان این بوده که نظرتون راجع به پسر من چیه در مورد ازدواج که در جواب همش میگفته ایشان را مثل داداشم میدونم و هیچ فکر دیگه ای راجع به من نمیکنه ولی نمیدانم چقدر این موضوع را محکم گفته یک نه از ته دل یا یک نه ..... من فقط منتظر یک علامت از سمت ایشان هستم تا موضوع را باهاشون در میان بگذارم خیلی سر به سر هم میگذاریم در محیط کار و خیلی هم من ایشان را دوست دارم و در محیط کار دائم به ایشان میگم خواهر کوچول و آبجی کوچولو و ..... دائم از این لفظ ها استفاده میکنم

در ضمن خیلی در امور کاری با من الکی مخالفت میکنه که دلیلش را نمیدانم و حتی من را در اینستاگرام خودش عضو کرده و خلاصه خیلی باهم صمیمی هستیم ولی هر بار که داستانی میگم که من غیر مستقیم حالت خودم و خودش را تشریح میکنم زود میگه که یه حس هست حتما طرف توی دلش نیست

من چطور میتونم یک علامت از ابراز علاقه ایشان بدست بیارم و دوست ندارم علی رغم میل باطنیش به سراغ خانواده اش بروم و به وسیله اونها یک تلنگری بهش بزنم دوست دارم اول جواب مثبت را از خودش بگیرم

البته باید بگم این دختر از اونهایی هست که مو ی صورت خود را حدود یک ماه به یک ماه بر میدارد و کلا زیاد اهل رسیدن به خودش نیست در سطح یک رژلب و خط چشم والسلام


در جواب دوست گلم wishbone عزیز

دوست گرامی اگر یک فرد را از همه جهت آزمایش کنیم حتی اگر در محیط کار باشد و بفهمیم که آدم خوبی است و اهل زندگی میباشد پس چرا که نه ....


من فقط از دوستان گلم میخواهم تا به من کمک کنند که یک روزنه امید پیدا کنم مبنی بر اینکه ایشان در مورد ازدواج با من فکر میکند یا نه اگر یک در صد هم فکر کند و من مطمئن شوم لحظه ای درنگ نخواهم کرد برای دادن پیشنهاد ازدواج به وی


فقط و فقط و فقط یک علامت یا نشانه از ایشان دریافت کنم کفایت میکنه


از قدیم گفتن دل به دل راه دارد و من فکر کنم ایشان هم همانطور که من از ایشان خوشم می آید ایشان هم نسبت به من همچین حسی دارند ولی نمیدانم که چرا انقدر آن را پنهان میکند و یا علامتهایی یا حرفهایی میزند که من متوجه مفهوم آنها نمیشوم خلاصه خیلی گیر افتادم نمیدانم چطور یک علامت یا حرف را از زیر زبان و رفتار ایشان بیرون بکشم که بتوان روی آن تکیه کرد و جلو رفت

- - - Updated - - -

اولین ترسم از عنوان کردن پیشنهاد اینه که ایشون بگذارد و برود و پشت سرش را هم نگاه نکنه و در کل یه دوست خیلی خیلی خیلی خوب و دلسوز را از دست بدم

جناب امین, من دخترم و اگر یک نفر نظرمو در مورد شخص دیگه ای بپرسه خیلی صریح میگم نه, مگر اینکه حس کنم از طرف اون شخص اومده و منم ازون شخص خوشم میاد
دخترا از اینکه احساسشون رو به هر کسی بگن ابا دارن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط esm

جناب امین, من دخترم و اگر یک نفر نظرمو در مورد شخص دیگه ای بپرسه خیلی صریح میگم نه, مگر اینکه حس کنم از طرف اون شخص اومده و منم ازون شخص خوشم میاد
دخترا از اینکه احساسشون رو به هر کسی بگن ابا دارن

---

سلام خانم

ممنون از توجه و تشکر از راهنماییتان

دوست عزیز پس توی جامعه ای که حرف زدن در مورد این مسئله انقدر سخت هست و با دید قرون وسطی مکالمه در رابطه با مسئله به این مهمی را مینگرند پسر و دختر بیچاره باید چکار کنند

من از شما که دختر هستید با میخواهم بگویید که یک پسر چطور باید به شما عشقش را نشان دهد و شما در جواب چه واکنشی نشان میدهید که او از احساس شما با خبر شود

دوستان و سروران گرامی و آقا پسرها و دخترخانومها لطفا یکی یه چیزی بگه یا یک راهنمایی بکنه
من از جواب رد شنیدن خیلی خیلی خیلی بدم میاد ولی این خانوم انقدر خوبه که حتی اگر جوابش نه باشه من در جواب خواهم گفت خوب الان گفته نه ولی ممکنه در آینده یا دفعات بعد نظرش عوض بشه انقدر خواستم را میگم که در نهایت جوابش مثبت بشه

درواقع میخواهم بدانم یک حرکت از این خانم که نشانه چراغ سبز نشون دادن هست را چطور میتونم پیدا کنم و بفهمم و یا چکار کنم که این چراغ سبز را نشان دهد

الان که نزدیک به دوسال هست در کنار هم کار میکنیم و کم و بیش از اخلاقهای هم خبردار شدیم و همدیگر را شناختیم ولی نمیدانم این حسی که من به ایشون دارم آیا اون هم به من داره یا نه چون از قدیم گفتن دل به دل راه داره آیا بین ارتباط دختر و پسر هم صدق میکنه

چون من میدانم که جواب نه دخترها همیشه تا ابد نه نیست درسته ؟؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط amin0

اولین ترسم از عنوان کردن پیشنهاد اینه که ایشون بگذارد و برود و پشت سرش را هم نگاه نکنه و در کل یه دوست خیلی خیلی خیلی خوب و دلسوز را از دست بدم

---

اگر جواب ایشون منفی باشه، بهتر هست که این اتفاق بیفته و ارتباط شما قطع بشه

دوست دارید با خانمی ازدواج کنید که یکی از آقایون محل کارش شدیدا بهش علاقه داره و آبجی کوچولو صداش می کنه و ... ؟
همسرتون صبح تا عصر همدم یه نفر دیگه باشه و شب همدم شما؟

فکر نمی کنم همسر آینده ی شما هم خوشش بیاد.
بهتره از ایشون خواستگاری کنید و اگه جواب منفی بود ارتباطتون را قطع کنید. اگه خواستن از اونجا برن هم که چه بهتر !

--------------------
البته من روابط امروزی جامعه ی ایران را درک نمی کنم. نسل هفتاد و هشتاد متفاوتند.
اما توی محل کار به کسی بگی آبجی کوچولو؟! رفتار سبکی هست
و برای خواستگار بالقوه و حتی دوست پسر (باز هم بالقوه) هم مناسب نیست.

هر چی رفتار مودبانه تر و محترمانه تر و سنگین تر باشه ( در محیط کار ) جذاب تره.
احتمال جواب مثبت گرفتن همچین خواستگاری هم بیشتره.

من از مردی که با شخصیت باشه خوشم می آد ( نگفتم ما دخترها ... گفتم شاید نسل جدید اینطور نباشه)
کسی که محترمانه درخواستش را مطرح کنه و جوابش را بگیره.
البته به مردی هم که به همکارش بگه آبجی کوچولو و بزنن تو سرو کله ی همو و ... جوابم منفیه :82:

--------------------
من فکر کردم شما دهه هفتادی هستید !!

>

چون من میدانم که جواب نه دخترها همیشه تا ابد نه نیست درسته ؟؟؟

این حرف یعنی چه؟! اگر کسی به شما جواب منفی بده یعنی نظرش منفیه و تلاش اضافه نه تنها بیهوده است بلکه به نظر من مزاحمت و غیراخلاقیه مگر اینکه خانم به دلیل مشخصی و قابل رفعی جواب منفی بدن. مثلا به دلیل کار نداشتن آقا جوابشون منفی باشه.



مستقیم و با ادب احساستون و قصدتون رو با ایشون درمیون بذارید. فشار نیارید که در همون لحظه بهتون جواب بدن و اگر فرصت خواستند فرصت فکر کردن بهشون بدید.

سلام.شما ىه چند وقتى دست نگه دارىد و بعدا سر فرصت خواستتون بىان کنىد البته بگىد دوست دارم بدونمم جوابتون براى رد من چىه. اگر منفى بود و دلىلشون منطقى بود براى فراموش کردنشون کافىه به اون دلىل فکر کنىد

ممنون از نظر دوستان

عزیزان من از شما میخواهم رفتار یا حرکتی را به من یاد دهید که اگر انجام دهم یا اگر طرف مقابل انجام دهد قبل از اینکه درخواستم را مطرح کنم و به این ترتیب لا اقل اینطور میتوان تقریبا 50 درصد از جواب طرف مطمئن شد و در نهایت شانس خود را برای پیشنهاد دادن بر اساس این درصد به دست آمده امتحان کنم

رک وصریح به ایشون پیشنهاد ازدواج بدید همین. اگه خدای نکرده جوابشون منفی بود روابطتون رو با ایشون کمرنگترورسمیتر کنیدهیچ اتفاقی هم نمیافته ان شالله بزودی با کسی ازدواج میکنید که از خداش هم باشه که همسر شما بشه.

سلام

به پیشنهاد دوستان درخواست خود را به طور مستقیم و واضح به ایشان گفتم و جواب منفی دادند در جواب گفتند که من را مثل اعضای خانواده خود دوست دارند و نمیتوانند جز این فکر دیگری راجع به من بکنند و چندین بار از ایشان سوال کردم که نه شما یک نه محکم و قرص هست که تاکید کردند بله

در نهایت متوجه شدم که افکار ایشان کس دیگری را در ذهن خود به عنوان همسر آینده پرورانده هست و نمیتواند به کس دیگری فکر کند ولی این را میدانم که حدود یک سال و نیم هست که طرف به سراغ ایشان نیامده الته قبلا 2 بار به خواستگاری ایشان رفته اند ولی فکر کنم به دلایل شغلی و مالی خانواده ایشان مخالفت خود را اعلام کرده حتی محرمیت هم برای آنها خوانده نشده و کاملا از هم دور هستند

از آنجا که دل آدمیزاد بهش دروغ نمیگه ته دل من خیلی روشن هست که در آخر جواب ایشان مثبت خواهد شد و این موضوع را به ایشان گفتم و جواب دادند نباشه و نمیخواهم الکی شما را امیدوار کنم

در واقع این خانم دچار بن بست شده و در انتظار فرد مورد نظر میباشد تا او را با خود ببرد و یک زندگی را شروع کند ولی من در جواب ایشان گفتم آمدیم و کار شما با این پسر نشد تکلیف ما چیست که یک دسته گلی مانند شما را از دست میدهیم که گفتند باید بشه

ارتباط ما بعد از این صحبت به صمیمیت گذشته میباشد و هیچ تغییری در آن حاصل نشده

به نظر شما چکار کنم که ایشان این افکار واهی را تمام کند و عقلانی فکر کند

ولی در کل فکر کنم اگر سماجت کنم میتوانم جواب مثبت را از ایشان بگیرم

من در جواب ایشان گفتم آمدیم و کار شما با این پسر نشد تکلیف ما چیست که یک دسته گلی مانند شما را از دست میدهیم
چقدر قشنگ خواسته ت رو مطرح کردی... ما که خوشمان آمد...من به شما کردیت میدم:307::307:

- - - Updated - - -

من در جواب ایشان گفتم آمدیم و کار شما با این پسر نشد تکلیف ما چیست که یک دسته گلی مانند شما را از دست میدهیم
چقدر قشنگ خواسته ت رو مطرح کردی... ما که خوشمان آمد...من به شما کردیت میدم:307::307:

خب وقتی خانوادش تونستن مانع از رسیدن اون به کسی که میخواد بشن ، حتما میتونن راضیش کنن که به شما بله بگه
خوانوادتو بفرست خواستگاری بعد اونام اگه ببینن تو پسر خوبی ای احتمال داره راضی بکنن دخترشونو دیگه

متاسفانه با سماجت و لجبازی که همه دخترها دارند و همگی از آن آگاه هستند در آخر انقدر روی مخ خانواده کار کرد تا آنها را راضی کرد و من به طور مخفیانه آگاه شدم که به آزمایشگاه رفته اند و برای مراسم نشون دادن آماده میشوند

شما دوستان من را راهنمایی کنید که آیا صلاح میباشد دیگر در کنار ایشان مانند گذشته کار کنم و رابطه خودم را هم حفظ کنم

از شما چه پنهان مواقعی که ایشان با آن پسر در دفتر حرف میزند ولی نمیداند که من میدانم او با چه کسی مشغول صحبت کردن هست خیلی برای من زجر آور هست

و چون کار خود را به درستی انجام میدهد و هیچ نقطه ضعفی در کارش نیست نمیتوانم آن را اخراج کنم یعنی اصلا دلم رضایت به این کار نمیدهد

هر کدام از دوستان که راه حلی به ذهنش میرسد بگوید

هر روز از روز قبل عذاب آورتر شده

لعنتی عجب چیزی است درد عشق

کاش از واسطه کمک نمیگرفتین
کار درستی نیست

اگر اینجوری هست که شما میگید دیگه دیر شده

- - - Updated - - -

اگه میتونید همینجا راهنمایی کنید تا بقیه دوستان هم استفاده کنن

- - - Updated - - -

موقعی که در جواب خواستگاری از دختری به شما میگوید من فکرم برای کس دیگری ساخته شده و ما دوتا تیکه یکدیگر نیستیم و ویژگیهایی که من میخواهم ندارید شما چکار میتوانید بکنید علی رغم اینکه شما را خلع سلاح کرده

سلام
بنظر من ، وقتی دل این خانم جای دیگست ، بهتره شما بیخیال بشین ! اینجوری دارید خودتون و اذیت میکنید و عشق و علاقه یکطرفه ، وقت و عمر شمارو نابود میکنه ! به این احساستون دامن نزنید . شرایطتون قابل درک هست ، اما باید بپذیرید و و وقت و انرژی و احساستون رو برای یک رابطه دوطرفه همراه با علاقه دو طرفه سرمایه گذاری کنید .
موفق باشید

شما 35 سالتونه ایشون 25 سال .... اختلاف سنیتون زیاده.

ضمن این که ایشون صریح به شما جواب رد داده.

این که با کی ازدواج می کنه و چیکار می کنه به شما مربوط نیست.
دیگه زندگیش را دنبال نکنید

واقعا که چقدر دخترها آدمهای پیچیده ای هستند و اگر کسی این همه به من محبت میکرد لا اقل به او میگفتم که روی حرف و پیشنهادت فکر میکنم در صورتی که ایشان حتی یک ساعت هم نمیخواست به من فکر کند - در هر صورت ایشان را برای آن آقا پسر نامزد کردند واقعا که بی معرفتی و بی رحم بودن دختران را خودم تجربه کردم و قبلا هر چه راجع به آن میگفتند باور نمیکردم

در این دنیای بی رحم و بی معرفت همان بهتر که قوز بالای قوز نشد

چرا همیشه پسرها باید جواب رد بشنوند

چرا همیشه باید پسرها فداکاری کنند

چرا همیشه پسرها عاشق میشوند و بعد میفهمند که عشقشان یک طرفه بوده

چرا باید پسرها همیشه غرور خود را زیر پا بگذارند و در آخر هم هیچ به هیچ

چرا پسرهای خوب همیشه کلاهشان آخر معرکه هست و کسانی که در زندگی دختر بازی کرده اند و لذت این کار را برده اند در آخر هم زنان خوبی نصیبشان شود

چرا هر وقت به یک پسر معتاد دقت میکنیم میبینیم که هم همسر خوبی دارد و هم بچه های بساز و خوبی

چرا همیشه سیب سرخ برای دست چلاق هست


- - - Updated - - -

اگر من این دختر را از کار اخراج کنم تا حدی این خشم من فروکش میکند ولی در عوض عذاب وجدانی گریبانم را میگیرد که چرا بدون اینکه کوچکترین اشتباهی در کار این دختر دیده باشم آن را اخراج کرده ام

- - - Updated - - -

در این لحظه یاد شعری می افتم که در آن میگفت

انقدر که غم ز سینه من بسته راه را
دیگر مجال آمد و شد نیست آه را

سلام آقای امین
بنظرم اخراج کردن اون خانم حرکت درستی نیست و شما با اخراج نکردن ایشون جوانمردی و معرفت خودتون رو نشون میدین . بذارید اون خانم خودش از محل کار شما بره ! واقعیت های زندگی رو بپذیرید و منتظر یه اتفاق جدید و یک موقعیت مناسب برای خودتون باشید و این قضیه رو تمام شده ببینید و به این فکر کنید که خدا شخص مناسب تری رو سر راه شما قرار خواهد داد . این عصبانیت و خشم شما هم مقطعی خواهد بود ، بشرط اینکه سنجیده ، منطقی و درست عمل کنید .
و مسئله دیگه اینکه این حرفتون که همه دخترها رو به یک چشم نگاه کنین امیدوارم از سر عصبانیت این حرف زده باشید ، چون اصلا حرف درستی نیست و حرف ببخشید بچگانه ای هست .
من هم بعنوان یک دختر خیلی شکست خوردم و غرورم شکسته شد ، ولی هرگز همه پسرها رو به چشم نامرد نگاه نخواهم کرد .
با آرزوی آرامش و موفقیت برای شما

ممنون از شما دوست عزیز

اگر چیزی گفتم که باعث ناراحتی دختر خانومها شد عذر خواهی میکنم

ولی اکثر غریب به اتفاق آمارهایی که گرفته میشه این موضوع را بیان میکنه که انگار دخترها خیلی خودشان را از آقایان سر تر احساس میکنند

مثلا برای خود من بارها و بارها پیش آمده که به خواستگاری دختری رفتم و در جواب پرسش از جلسه ای که رفتیم اکثرا این جوابها را میدهند

من قصد ازدواج ندارم
استخاره کردیم بد اومده
میخواهم ادامه تحصیل دهم
با شغلتون مشکل دارم

اینها و دیگر بهانه های دیگر من را به این فکر واداشت که دخترها دوست دارند که تعداد خواستگارهایشان زیاد باشد تا به همه بگویند خواستگارهای زیادی برایم آمده و از این بابت برای خود کردیت میخرند در صورتی که اگر کسی از کسی خوشش نیامده باشد رک و صریح باید به آن بگوید

در رابطه با این دختر خانوم شما درست میگویید نباید آن را اخراج کرد

ولی چرا باید عیب و ایراد روی من بگذارد رک و صریح باید بگوید که از شخص دیگری خوشش می آید

عیب و ایراد گذاشتن الکی روی کسی فکر نکنم که کار شایسته ای باشد

همه حق انتخاب دارند ، هر کس معیار خاص خودشو داره برای ازدواج و معیار ها نسبی و سلیقه ایه و مطابق با تجربه افراد

قرار نیست هر خانمی که شما را مطابق معیار و سلیقش ندید خودخواه و مغرور باشه
مگر شما هرخانمی که بهتون پیشنهاد میشه مورد پسندتونه ؟

و اینکه شمارو مطابق معیارهاش ندیده و نخواسته یک عمر از آرزوهاش و ایده ال هاش دور بیفته و عذاب بکشه نشونه بی رحمیشه ؟
اتفاقا بسیار هم دلرحم هستند که جواب رک دادند و تکلیف را یکسره کردند و قصد بازی دادن احساس شما را نداشتند

شما مگر به طلب عوض به ایشان محبت و توجه کرده اید که حالا انتظار دارید به این واسطه در جایگاه جبران گذشته همسر شما شوند

بعلت غلبه احساستان ، تجزیه و تحلیل منطقی قضیه را درست پیش نمی برید و یک طرفه قضاوت میکنید

در جلسه خاستگاری وقتی شما علت رد را میپرسید
خانواده دختر هم گاهی مستقیم علت را میگویند و گاهی غیر مستقیم تا بی احترامی تلقی نشود
و وقتی هم که علت را میگویند دلیل بر عیب گذاشتن بشما نیست بلکه نظرشان همین است و عنوان میکنند به این دلایل شما را مناسب ان دختر نمیبینند

هر دختر و خانواده اش یکسری معیار های ظاهری ، اخلاقی ، طبقاتی ، اجتماعی و مالی را توقع دارد که ممکن است در جلسه اول پی به عدم تطابق شما با معیارهایش ببرد و بنابر این نیازی به ادامه جلسات نمیبینند چون اولویت هایشان را دارا نبودید
و این موضوع کاملا سلیقه ای است و هر انسانی حق دارد برای همسر آینده خود شرایطی در نظر داشته باشد
و اصلا هم خود خواهانه نیست بلکه کاملا منطقی است

دختر مورد اشاره شما عیب و ایرادی به شما نگرفته بلکه عنوان کرده شما مطابق سلیقه و معیار هایش نیستید
و احتمالا فرد مورد نظر که به او جواب مثبت داده را هماهنگ تر دیده با ایده آل هایش
و این موضوع را به هدف تخریب شما نگفته بلکه بعلت اصرار شما در خواسته تان ، حرف دلش را صادقانه گفته تا شاید قانع شوید
و ازین صادقانه تر چگونه میشد بشما جواب بدهد ؟

nel عزیز ممنون از توجه شما و تشکر از مطالب آموزنده تان
ان شا الله در آینده از مشاوره با شما استفاده خواهم کرد
محبت کنید بفرمایید فقط چطور میتوانم به شما پیام خصوصی دهم

باز هم تشکر:104: :104::104:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط amin0

چرا همیشه پسرها باید جواب رد بشنوند

چرا همیشه باید پسرها فداکاری کنند

چرا همیشه پسرها عاشق میشوند و بعد میفهمند که عشقشان یک طرفه بوده

چرا باید پسرها همیشه غرور خود را زیر پا بگذارند و در آخر هم هیچ به هیچ

چرا پسرهای خوب همیشه کلاهشان آخر معرکه هست و کسانی که در زندگی دختر بازی کرده اند و لذت این کار را برده اند در آخر هم زنان خوبی نصیبشان شود

چرا هر وقت به یک پسر معتاد دقت میکنیم میبینیم که هم همسر خوبی دارد و هم بچه های بساز و خوبی

چرا همیشه سیب سرخ برای دست چلاق هست


- - - Updated - - -

اگر من این دختر را از کار اخراج کنم تا حدی این خشم من فروکش میکند ولی در عوض عذاب وجدانی گریبانم را میگیرد که چرا بدون اینکه کوچکترین اشتباهی در کار این دختر دیده باشم آن را اخراج کرده ام

- - - Updated - - -

در این لحظه یاد شعری می افتم که در آن میگفت

انقدر که غم ز سینه من بسته راه را
دیگر مجال آمد و شد نیست آه را

---

آقای amin
شما الان چون به خواسته تون نرسیدید خیلی ناراحت هستید. وگرنه این آمارهایی که با ذکر کلمه "همه" به کار بردید اصلا صحیح نیست.
راستش من این گونه روابط صمیمی در محیط کار رو اصلا نمی پسندم. چون متاسفانه کم نیست مواردی که در این روابط یکی از طرفین وابسته میشه. در حالی که این رابطه هیچ تعهدی رو به همراه نداره.
نمی دونم محیط کار شما چطور هست و چه حد از صمیمیت بین تون تعریف شده ولی به نظر من اون خانم اگر فرد دیگری توی زندگیش بوده، نباید زیاد با شما صمیمی می شده. البته شاید هم به قول معروف شما رو مثل برادر یا دوست خودش می دونسته (که من این مدل روابط رو نمی پسندم) . البته عکسش هم می تونست اتفاق بیفته، اینکه اون خانم به شما علاقه مند بشه در حالی که شما ایشون رو برای ازدواج نخواسته باشید.
اما به هرحال ایشون وقتی از نظر شما مطلع شدند گفتند که جوابشون منفیه و دیگه جای دلخوری نمی مونه.
اگر تحمل این شرایط اینقدر برای شما دشواره، امیدوارم این خانم خودش به این نتیجه برسه که بهتره کارش رو عوض کنه. این برای هر دوتون بهتره.

عشق یک طرفه که گفتید، مطالب این سایت رو بخونید. کم نیستند "دخترانی" که بابت همین مساله تاپیک زدند، حداقل شما پسرها جرات ابراز و بعد از اون پافشاری رو دارید. نه ما دخترها که اگر از کسی خوشمون بیاد یا باید لال بشیم یا اگر هم حرف بزنیم حتی هم جنس های خودمون ما رو محکوم می کنند!