فوری فوری - خواستگاری از همکلاسی

سلام دوستان.
خواهش میکنم کمکم کنید.

فقط تا ظهر امروز وقت دارم.

بنده حدود دوماه پیش داخل دانشگاه ترم تابستونه کلاس ریاضی گرفتم گرفتم و تویاین کلاس از یک دختری که حتی رشته‌اش رو هم نمیدونم خوشم اومده.
فقط یکبار دیدمش.
خیلی دختر سر به زیر و با حیا و زیبا و ... هست.

من فقط یکبار باهاش حرف زدم.


من چندسال پیش یکبار عاشق شدم و شکست خوردم و توی این مدت اصلا از هیچ دختری خوشم نمیومد و به همه میگفتم من دیگه اصلااااا ازدواج نمیکنم.


اما حالا به طرز عجیبی این دختر خانمو دوسش دارم. اصلا باور کردنی نیست.


امروز روز آخر کلاس هست. میترسم دیگه نبینمش چون ترم تابستونه هست و از رشته ی دیگه هست. اصلا شاید آخرین ترمش باشد!!

به نظرتون چیکار کنم ؟
برم جلو و ازش خواستگاری کنم؟
چطوری این کار رو بکنم؟ چی بگم؟
داخل خود دانشگاه بگم یا برم بیرون تعقیبش کنم تو کوچه بگم؟

توروخدا کمکم کنید فقط تا ظهر امروز وقت دارم.

سلام

به نظر من بهتره تعقیبشون کنی و محل زندگیشونو پیدا کنی و در آینده نزدیک رسما از طریق خانواده اقدام کنی.همین.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرشار

سلام

به نظر من بهتره تعقیبشون کنی و محل زندگیشونو پیدا کنی و در آینده نزدیک رسما از طریق خانواده اقدام کنی.همین.

---

سلام ممنونم.
من مشکلی از اقدام طرف خانواده ندارم
اما خب من از تعقیب تا دم خونشون میترسم. اگه ببینتم ممکنه بترسه فرار کنه. یا اصلا شاید گمش کنم!
دیگه هم هیچ راه دسترسی بهش ندارم.

سلام مجدد

ببین دوست من شما اگه مستقیما با خود ایشون مطرح کنید مطمئنا و بدون شک جواب ایشون به شما منفی خواهد بود.
پس اگه به ایشون علاقه دارید لطفا منطقی باشید و احساسی برخورد نکنید.
من به شخصه تا به امروز کسی رو ندیدم که مستقیما اقدام کرده باشه و نتیجه مطلوب گرفته باشه.اصلا دختر خانمی که در برخورد اول شما رو تایید کند به هیچ وجه قابل اعتماد برای یک عمر زندگی نیست.

اگه برای خودتون این امکان وجود نداره که تعقیبشون کنید ، از کس دیگری خواهش کنید که این کارو به جای شما انجام بدهد.

ممنون:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سرشار

سلام

به نظر من بهتره تعقیبشون کنی و محل زندگیشونو پیدا کنی و در آینده نزدیک رسما از طریق خانواده اقدام کنی.همین.

---

سلام. ممنونم.
اما خب میترسم ازم بترسه فرار کنه. یا گمش کنم.
بعدم دیگه هیچ دسترسی بهش ندارم.

دوستان خواهشاً بیشتر راهنماییم کنید.

من الآن دانشگاهم تا ساعت یک بیشتر وقت ندارم . تورو خدا

ببخشید دوستان من نتم ضعیف بود دوتا پست مشابه ارسال کردم.
به دلیل محدودیت دو پست در روز همدردی مجبور شدم یه اکانت دیکه بسازم.
شرمنده کارم فوری بود. از مدیران عذرخواهی میکنم.

من رفتم با ایشون صحبت درسی کردم و آیدی تلگرامش را جهت دریافت جزوه ازش گرفتم.
همچنین فهمیدم هم رشته ای هستم.. ترم پایین تر من... و گفتم حتی میتونم باهم کار کنیم که قبول کرد.

به نظرتون حالا چیکار کنم؟؟
کار‌رو تلگرامی دنبال کنم؟؟؟
گل هم خردیده بودم بهش بدم و خواستگاری کنم...

برای تعقیب هیچکس‌رو ندارم کمکم کنه. غریبم همه تو کلاس

ممنونم

عزیزم. حس میکنم خیلی احساسی داری میری جلو. این زیاد خوب نیست. فکرشو بکن تو ظاهرشو دیدی هنوز اخلاق و شخصیت و خانوادشونو نمیشناسی. همه اینا مهمه. رو ظاهر که نمیشه حساب باز کرد.

همونطور که تو خوشت اومده ممکنه قبلا هم کسی خوشش اومده باشه البته این حرفم دلیل این نیست که بگم اون خانوم بده یا اینکه بدبین بشی. ولی دقت کن تو هدفت ازدواجه نه دوستی. دوستی که همه میدونن پر از آسیب های جبران نا پذیره و هم به خودت و هم به او خانوم صدمه میخوره. ازدواجم که خوب مشخصه باید عاشق خصوصیات و شخصیت بشی اونم آروم آروم و تفاهم داشته باشی و هم کفو باشی و مهمتر اینکه کسی که واقعا کسیرو بخواد به شیوه درست میاد جلو و اقدام میکنه نه اینکه شماره بگیره و تلگرام و خود شخصو غرق احساس کنه و به این زودی وارد احساس بشه. احساس برای بعد عقده.

حالا شما کمی احساسی بودی و ترس از دست دادن داشتی و سعی کردی به طریقی از دستش ندی ولی بگم این احساس الان شماست بعدا ممکنه خودت یا اون خانوم اینقدر احساس نداشته باشید. چیزی که ماندگاره عقله و نه احساس. عشق ماندگار هم عشقیه که با شناخت و عقل و به تدریج ایجاد بشه و نه آتیشی. آتیش همیشه زود غر میگیره و زود هم تموم میشه و فقط خاکسرتش میمونه و در مورد دو تا آدم یه دنیا آسیب و ضربه میمونه.

اگه میخوای موفق باشی بعد عقلی و چیزایی که گفتمو رعایت کن. گل رو هم که گرفتی بهش ندادی. خوب پس نشون میده وقتی خریدی اون گل رو فکر اینجاشو نکردی که چطور بهش بدی. یعنی تصمیم گیری عجولانه و احساسی. خوب اگه نمیتونستی بدی چرا گرفتی؟

این صرفا یه مثال بود. منظورم اینه تو رابطه هم همینه. سعی کن خیلی خودت و اونو احساسی نکنی که بعدا نتونی از پسش بر بیای. بهتره اون گل رو طی خاکستگاری تقدیمش کنی. ولی حالا که گرفتی نمیخوام نا امیدت کنم. بده بهش یا ازش عکس بگیر بعدا نشونش بده.

سعی کن خیلی خوب بشناسی و حد اقل از 20 نفر تحقیق کنی. در مورد مدرسه دبیرستان دانشگاه و دوستاش تحقیق کن. در مورد باور ها و خط قرمز هاش و شخصیتش . ظاهر هیچیرو معلوم نمیکنه. خانوادشم بشناس خیلی مهمه. ممکنه اصلا قبول نکنن ضربه بخوری یا ممکنه توقعاتشون بالا باشه یا ممکنه شرایط ازدواج نداشته باشید و برید سمت دوستی و بعدشم صدمات دوستی که همه کارشناسا میگن دوستی خوب نیست و مشکلساز میشه.

قبل از عاشق شدن و عاشق کردن و ابراز احساسات شناخت و در جریان گذاشتن خانواده ها خیلی خیلی مهمه. اگه خودتو و اون خانوم رو دوست داری این حقیقتشه و راهشه. حرف من تنها هم نیست. تجربس و حرف خیلیاس و گفته تمام روانشناسا و کارشناسا هم همینه.

امیدوارم روند خوبی رو طی کنی و به بهترین روزها و آرزوهات برسی. همیشه نگو اینو میخوام بگو چیزی که صلاحمه رو میخوام. میتونی روند کار رو همینجا بگی تا از نظر و تجربه دیگران هم استفاده کنی.

اگه زندگی و آرامش میخواد پس از همین الان کار و اقداماتتو بنداز تو مسیر درست. خوبه که اینجا هم اومدی و همین اول کار داری کمک میگیری. مطمئنم راهنمایی های لازم رو همینجا دریافت میکنی. انشالله که خیره.

موفق باشی ...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Quality

عزیزم. حس میکنم خیلی احساسی داری میری جلو. این زیاد خوب نیست. فکرشو بکن تو ظاهرشو دیدی هنوز اخلاق و شخصیت و خانوادشونو نمیشناسی. همه اینا مهمه. رو ظاهر که نمیشه حساب باز کرد.

همونطور که تو خوشت اومده ممکنه قبلا هم کسی خوشش اومده باشه البته این حرفم دلیل این نیست که بگم اون خانوم بده یا اینکه بدبین بشی. ولی دقت کن تو هدفت ازدواجه نه دوستی. دوستی که همه میدونن پر از آسیب های جبران نا پذیره و هم به خودت و هم به او خانوم صدمه میخوره. ازدواجم که خوب مشخصه باید عاشق خصوصیات و شخصیت بشی اونم آروم آروم و تفاهم داشته باشی و هم کفو باشی و مهمتر اینکه کسی که واقعا کسیرو بخواد به شیوه درست میاد جلو و اقدام میکنه نه اینکه شماره بگیره و تلگرام و خود شخصو غرق احساس کنه و به این زودی وارد احساس بشه. احساس برای بعد عقده.

حالا شما کمی احساسی بودی و ترس از دست دادن داشتی و سعی کردی به طریقی از دستش ندی ولی بگم این احساس الان شماست بعدا ممکنه خودت یا اون خانوم اینقدر احساس نداشته باشید. چیزی که ماندگاره عقله و نه احساس. عشق ماندگار هم عشقیه که با شناخت و عقل و به تدریج ایجاد بشه و نه آتیشی. آتیش همیشه زود غر میگیره و زود هم تموم میشه و فقط خاکسرتش میمونه و در مورد دو تا آدم یه دنیا آسیب و ضربه میمونه.

اگه میخوای موفق باشی بعد عقلی و چیزایی که گفتمو رعایت کن. گل رو هم که گرفتی بهش ندادی. خوب پس نشون میده وقتی خریدی اون گل رو فکر اینجاشو نکردی که چطور بهش بدی. یعنی تصمیم گیری عجولانه و احساسی. خوب اگه نمیتونستی بدی چرا گرفتی؟

این صرفا یه مثال بود. منظورم اینه تو رابطه هم همینه. سعی کن خیلی خودت و اونو احساسی نکنی که بعدا نتونی از پسش بر بیای. بهتره اون گل رو طی خاکستگاری تقدیمش کنی. ولی حالا که گرفتی نمیخوام نا امیدت کنم. بده بهش یا ازش عکس بگیر بعدا نشونش بده.

سعی کن خیلی خوب بشناسی و حد اقل از 20 نفر تحقیق کنی. در مورد مدرسه دبیرستان دانشگاه و دوستاش تحقیق کن. در مورد باور ها و خط قرمز هاش و شخصیتش . ظاهر هیچیرو معلوم نمیکنه. خانوادشم بشناس خیلی مهمه. ممکنه اصلا قبول نکنن ضربه بخوری یا ممکنه توقعاتشون بالا باشه یا ممکنه شرایط ازدواج نداشته باشید و برید سمت دوستی و بعدشم صدمات دوستی که همه کارشناسا میگن دوستی خوب نیست و مشکلساز میشه.

قبل از عاشق شدن و عاشق کردن و ابراز احساسات شناخت و در جریان گذاشتن خانواده ها خیلی خیلی مهمه. اگه خودتو و اون خانوم رو دوست داری این حقیقتشه و راهشه. حرف من تنها هم نیست. تجربس و حرف خیلیاس و گفته تمام روانشناسا و کارشناسا هم همینه.

امیدوارم روند خوبی رو طی کنی و به بهترین روزها و آرزوهات برسی. همیشه نگو اینو میخوام بگو چیزی که صلاحمه رو میخوام. میتونی روند کار رو همینجا بگی تا از نظر و تجربه دیگران هم استفاده کنی.

اگه زندگی و آرامش میخواد پس از همین الان کار و اقداماتتو بنداز تو مسیر درست. خوبه که اینجا هم اومدی و همین اول کار داری کمک میگیری. مطمئنم راهنمایی های لازم رو همینجا دریافت میکنی. انشالله که خیره.

موفق باشی ...

---

سلام. خیلی ممنون بابت جواب عالیتون.


بله درست میفرمایین من برای خرید گل عجله کردم و احساسی عمل کردم. اصلا نمیدوسنتم چطوری بدم. گذاشته بودم توی ماشین برم توی راهش و بدم. اما موقع عمل که شد کم اوردم و ترسیدم از دستش بدم. چون جناب سرشار گفتن خوب نیست.
آخر هم ندادم و عکس گرفتم که یکروزی نشونش بدم.

اما خب من همونطور که گفتم من چندسال پیش شکست عشقی خیلی بدی خوردم. و اصلا دیگه به هیچ دختری فکر نمکیردم. هرموقع خونوادم میگفتم وقت ازدواجته و به فکر باش عصبانی میشدم و دعوا راه مینداختم میگفتم نه نمیخوام.
دخترای خیلی زیادی دیدم توی این مدت اما هیچکدوم رو 1درصد هم بهشون فکر نکردم.

اما این حسابی دل من رو برده. ظاهر خوبی داره و خوشگله اما فکر نمیکنم دلیل من ظاهرش باشه چون میتونست خیلی زودتر این اتفاق بیوفته.

ایشون خیلی با من مهربون بود توی این ترم، امتحان میانترم رو نرفته بودم بدم خیلی ناراحت شد و گفت باید میومدی و این حرفا. بهت کمک میکردیم. یا مثلا همش بهم خوراکی هایی که میاره سر کلاس رو بهم تعارف میکنه. یا مثلا همین امروز بهش گفتم جزوه داری کپی بگیرم، نداشت گفت برات تلگرام میفرستم (که آیدی رو گرفتم ازش)... خیلی هم با ادبه. خلاصه خیلی به دلم نشسته...
فکر میکنم عشق قبلیم سرابی بیش نبوده چون از اون فقط ظلم دیدم و سنگدل بود. اما این مهربونه.

حرف دلم رو زدم. شما جای من نیستید. بهم حق بدین.


امروز خیلی خوشحال شدم که فهمیدم هم رشته‌ای من هست چون راحت تر میتونم بهش دسترسی داشته باشم. به بهونه‌ی پروژه و درس هم میتونم بهش پیام بدم.



من قبلا اشتباه کردم دلم نمیخواد دیگه اشتباه کنم.
حالا هرکاری که شما بگین میکنم.

الان من فقط یک آیدی تلگرام از ایشون دارم...
چطوری باهاش آشنا بشم؟ چطوری مطرح کنم؟؟

هرکاری شما بگین میکنم.

من هیچکسو ندارم کمکم کنه خواااااهش میکنم از همه کمکم کنید.... خواااااااااهش میکنم.


تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد

زندگی درد قشنگیست به جز شبهایش
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد

یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند؟
کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد!

خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند
خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد!

شیخ و من هر دو طلبکار بهشتیم، ولی
من به تو، او به نماز خودش ایمان دارد

اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر
سر و سریست که با موی پریشان دارد

"من از آن روز که در بند توام" فهمیدم
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد




"علی صفری"