وابستگي خانمم به مادرش و درگيري هايش با من (درخواست راهنمایی و کمک)
سلام من امیر حسین و 26 سال سن دارم. سال 86 در دانشگاه با دختری اشنا شدم که از همه لحاظ به ایشان اعتماد پیدا کرده بودم.این ارتباط ادامه پیدا کرد تا سال 88 من به اتفاق خانواده به خواستگاری ایشان رفتیم.علی رغم مخالفت شدید پدر بنده و مادر ایشان ما عقد کردیم.در طول دوران عقد رابطه بسیار خوبی بین ما برقرار بود تا اینکه ما برج 2 سال 89 ازدواج کردیم و رفتیم سر زندگی مشترک.اما از روزی که سر زندگی مشترک رفتیم اوضاع فرق کرد همسر بنده وابستگی بیش از اندازه و باور نکردنی به مادر خود دارد طوری که دهن بین ایشان است. ما در این 8 ماهی که ازدواج کرده ایم مشکلات زیادی داشته ایم طوری که در این 8 ماه همسر بنده 6 بار خانه را ترک کرده و به منزل پدرشان رفته اند. ایشان بسیار مغرورند و اشتباهات خود را قبول نمیکنند در حال حاضر نیز 1 ماه است که در منزل پدر خود هستند در حال حاضر تصمیم به جدایی دارم ولی دودلم شما کمکم کنید. در طول این مدت دهها بار خانواده ایشان به بنده بی احترامی و حرفهایی مثل اگر تو هم الان بری هزار نفر هستن بیان بگیرنش و...جالب اینکه همسر من هم حمایت میکند و فقط میگوید که من دوست دارم ولی من در طول این چند ماه چیزهایی دیدم که احساس میکنم علاقه ما فقط یکطرفه از جانب بنده است الان چکار کنم کمکم کنید. مثلا به ایشان میگویم در خرج و مخارج کمی مراعات کن میگوید مگه من باید حرص زندگی تورو بخورم از ان طرف تمام طلاهای زندگی من که خودم برای ایشان خریدم از یک روز بعد از ازدواج به خانه مادرش برد و در انجا مخفی کرد از ان طرف یکسره با تلفن از مادرش خط میگیرد. یکبار به مادر من دست درازی کرده و یک بار هم به پدرم ناسزا گفته است ضمن اینکه در طول این چند باری که منزل را ترک کرده بنده با یک بزرگتر رفته ام و ایشان را برگردانده ام اما این بار واقعا مانده ام که چکار کنم کمکم کنید.
RE: وابستگي خانمم به مادرش و درگيري هايش با من (درخواست راهنمایی و ک
سلام ممنونم از پاسخ شما. پدر من خانواده ایشان را کاملا شناخته بود مثلا در مراسم خواستگاری ما پدر ایشان داشت دخترش رو مامله میکرد میگفت مهریه باید 800 تا باشه که من بتونم یک اپارتمان برای دخترم بخرم پدر بنده هم همانجا گفت این خانواده به درد ما نمیخورد. همسر من 1 سال از من بزرگتر است. در مورد سوال اولتون هم فکر میکنم ایشان یک حس تنوع طلبی داشتند که ازدواج کردند. در حال حاضر مجددا من مراجعه کردم که ایشان را برگردانم اما اعلام کردند که مهریه را به اجرا گذاشته اند که گویا از ابتدا همین نقشه را داشتند و بزرگترین ثروت دختر خودشان(بکارت) را دادند تا مهریه بگیرند اما من از ابتدا کور شده بودم و علی رغم اینکه همه به بنده گوشزد کردند اما من...
RE: وابستگي خانمم به مادرش و درگيري هايش با من (درخواست راهنمایی و ک
سلام دوست خوب
میخواستم بعد از سلام اسم شما را بیاورم ولی دلم نیومد چون اسمتون( تنهای بی کس) خیلی آدم رو ناراحت میکنه ولی به هر حال هر کسی دوست داره هر اسمی رو انتخاب کنه. آقای محترم قبلش یه سوال دارم آیا هنوز همسرتون رو دوست دارید آیا مطمئن هستید که همسرتون توی این اوضاع به وجود آمده با پدرشون همدست هستند و یا اینکه علیرغم میل باطنی ،دچار دهن بینی و فشار روحی اطرافیان شده؟ اگه این طور بوده که پدر خانمتون در مراسم خواستگاری عنوان کردند که می خواهند برای دخترشون یک آپارتمان بخرند متأسفانه باید بگویم کمی بی گدار به آب زده اید چون همان موقع باید خیلی از چیزها رو میفهمیدید وقتی دید یک پدر به دخترش و ازدواج دخترش این ، وای خیلی زشت ...... نمیگم لزوماً هر پدری مهریه ی سنگین در نظر میگیره کارش صحیح نیست و نقشه داره (نمی خوام وارد بحث جنجالی مهریه بشم ، عقاید ها چه درست چه غلط متفاوت)اما این نوع حرف زدن باید برای شما علامت ؟ میشد. بهترین راه این که چند جلسه پیش مشاور بروید تا راهکارهای لازم رو ارائه بدهند میدونی شاید همسر شما تحت تأثیر پدرش این تصمیم رو گرفته شاید قلبا هنوز عاشق شماست شاید منتظر یه عکس العمل خوب از جانب شماست تا به زندگیش برگرده توی این جور مواقع هر کسی یه نظری میده که شما نباید تحت تاثیر قرار بگیری و نباید مسئله رو بزرگتر از چیزی که هست برات متصور کنند باید خودت به خیلی چیزها برسی یادت باشه که گاهی یه قدم کوچک و ناچیز میتونه بذر دنیایی از خوشبختی باشه با دید نقشه داشتن برات جلو نرو با این دید که میخواهی امور را اصلاح کنی و برای زندگی و همسرت بجنگی پیش یه مشاور خوب برو و قبلش سعی کنید با همسرتون یه صحبتی داشته باشید تا توی چشمهاش نگاه کنی و خیلی چیزها دستگیرت بشه.اگر بفهمی که اون تحت تاثیر با مشاوره اونو به خودش بیار و بهش بفهمون که زندگی خاله بازی نیست اگه یه پدر این طوری برای دخترش و زندگیش تصمیم میگره فرداها هم تصمیمات بدتری میگیره و باعث میشه که دختر تا آخر عمر حسرت امنیت و زندگی رو داشته باشه در هر صورت برات آرزوی موفقیت دارم.