میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
سلام وخسته نباشی خدمت دوستان عزیزوگرامی
بنده حقیراول میخواستم ازدوستانی که بهم توتاپیکهای قبلیم راهنماییهای ارزنده ای دادند تشکرکنم
من بایک خانمی حدود 2 ماهه اشنا شدم وازشمادوستان دلسوزوبا ایمان خواهش میکنم کمکم کنیدتا ازدواج موفقی داشته باشم اگرخداقسمت کنه به این دلیل دراینجاازشمادوستان باتجربه کمک میخوام که حس میکنم طرف مقابلم دخترخوب وفهمیده وپختست واهل زندگیه ونمیخوام این گوهروازدست بدم
لطفا کمکم کنیدتاازدواج کنم :72::43:
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
سلام
راهش اینه که جنتلمن باشی و یه کم سرو زبون داشته باشی تاطرف جذب بشه:325:
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
ديويد سلام
از نظر تو " به من كمك كنيد تا ازدواج موفقي داشته باشم" يعني چي ؟
براي دوستان و از جمله خود من كاملا باز كن كه اين حرف يعني چي و چه منظوري داري و ...؟
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
ديويد سلام
از نظر تو " به من كمك كنيد تا ازدواج موفقي داشته باشم" يعني چي ؟
براي دوستان و از جمله خود من كاملا باز كن كه اين حرف يعني چي و چه منظوري داري و ...؟
انی عزیزممنون ازتوجهتون
راستشوبخواین من شناخت خیلی زیادی ازایشون ندارم ولی درکل حس میکنم این خانم امادگی ازدواجوداره یکی ازبزرگترین مشکل من اینه که ایشون فوق لیسانس دارند26 سالشونه ولی من فوق دیپلم 29 سالمه مقاله هایی که دررابطه با تحصیلات تواین سایت خوندم یخورده دلهره برام بوجوداورده//ودومین مشکلم اینه که ایشون حرفای عاشقونه میزنن ..وابستم شدندقبل ازاینکه بشناخت بیشتری نسبت بهم برسیم دوست دارمهارو شروع کرده نمیدونم چجوری بااین قضیه برخوردکنم ..من نمیخوام ازدواجم ازاحساس نشاط گرفته باشه بلکه میخوام منطقی وعاقلانه باشه چیکارکنم تابهترتربشناسمشون دخترخیلی خوب پاک ودلش صافه احساستیه
انی عزیز تااخراین جریان منو همراهی کن چون برام یخورده سخته تا بدونم ایابراهمدیگه ساخته شدیم یانه
--------------------------------------------------------------------------------
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ESSI
سلام
راهش اینه که جنتلمن باشی و یه کم سرو زبون داشته باشی تاطرف جذب بشه:325:
خیلی ممنون ازراهنماییتون:72:
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
سلام دیوید
کجا با هم اشنا شدین؟
رابطتون در چه حدیه؟تلفنیه،حضوریه؟یکم توضیح بده دیگه
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
راستشوبخواین من شناخت خیلی زیادی ازایشون ندارم ولی درکل حس میکنم این خانم امادگی ازدواجوداره
براي يك ازدواج موفق ميزان شناخت و آگاهي از
1- خود
2- طرف مقابل
كاملا ضروري است .
شناخت انسانها ديويد جان حسي نيست . كه حس كني كه او آمادگي ازدواج دارد يا خير . لازمه كه ا ز جايگاه بالغ و اين زماني و اين مكاني و فارغ از بحث احساسي و طي زمان اين شناخت حاصل بشود . چند وقت است كه اين خانم را مي شناسي و از كجا با او اشنا شدي ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
یکی ازبزرگترین مشکل من اینه که ایشون فوق لیسانس دارند26 سالشونه ولی من فوق دیپلم 29 سالمه مقاله هایی که دررابطه با تحصیلات تواین سایت خوندم یخورده دلهره برام بوجوداورده//
از ديد من ، (توجه كن كه نظر كاملا شخصي است و بر حسب تجربه) ميزان تحصيلات خيلي مهم است و يك روزي كه لاو تركاندن ها تمام شود همين اختلاف سطح تحصيلي و در آمد و ....كار دست آدم مي دهد و ارزش معنا ها به كل به سمت انهدام و...ميرود .
به درست و غلط آن كاري ندارم ولي اتفاقي است كه مي افتد . مخصوصا دختر به نظر من نبايد تحصيلات و در آمد بالاتري از يك آقا داشته باشد .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
ودومین مشکلم اینه که ایشون حرفای عاشقونه میزنن ..وابستم شدندقبل ازاینکه بشناخت بیشتری نسبت بهم برسیم ....
دخترها اكثرا احساساتي هستند و علائق خود را بر زبان مي اورند . در نتيجه ارتباطات ميان دختر و پسر چنين عواقبي از جنس " وابستگي و دلبستگي " ( كه زمين تا آسمان با هم فرق هم دارند )به همراه دارد . اين بهاي انتخابي است كه مي كنيد و بهاي دوستي هاي ميان دختر و پسر است در نتيجه ممكن است كه اگر هريك از طرفين مستعد وابستگي باشند با جدايي و اتمام دوره ي دوستي كار اين بها به پرداخت هزينه ي سنگيني به اسم فراموشي و آسيب و....برسد . پس بايد در مسيري كه انتخاب مي كنيم تا به شناخت برسيم با دقت و با احتياط گام برداريم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
..من نمیخوام ازدواجم ازاحساس نشاط گرفته باشه بلکه میخوام منطقی وعاقلانه باشه چیکارکنم تابهترتربشناسمشون دخترخیلی خوب پاک ودلش صافه احساستیه
ديويد جان خودت هم آدم احساسي هستي و از همين دو خط كلي احساس دريافت مي شه . پس بر روي خودت و كنترل احساسات خودت هم بايد كار كني . ضمن اينكه خيلي خوبه كه اين خانم چنين خصائل اخلاقي خوبي دارد اما اين چيزها براي يك ازدواج و شناخت و انتخاب كافي نيست .
و اما بايد چيكار كني
در اولين قدم
خودت و معيارهاي خودت را براي ازدواج و انتخاب همسر ارزيابي كن و بنويس . ميزان آگاهي و مهارت و توانايي هايت را بنويس از جايگاه نقطه ضعف و يا نقطه ي قوت ( هر آنچه كه به ذهنت مي رسد از زواياي مختلف بنويس و چندين روز و حتي ماه روي آن كار كن )
و يك سئوال
اين خانم همان خانمي است كه مادر و خواهرت رفته بودند خواستگاري و در تاپيكي كه در 25 دي باز كردي از ايشان حرف زدي ؟!
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
سلام آقا دیوید
مجددا خوش آمدید:72:
اول با اجازه تون در جواب سوال آنی، نه خانم آنی اون خانم از آقا دیوید بزرگتر بود اما این یکی 3 سال کوچیکتره.
ببین آقا دیوید، چون تاپیکهای قبلیتو خوندم تا اینحا من میدونم که شما روحیه خیلی حساسی داری پس باید خیلی خیلی مواظب باشی که مثل دفعه پیش که اون دختر خانم جواب رد داده بود، در صورتی که قسمت نشد زود ناامید یا عصبی و ناراحت نشی و از الان و حتی از قبل باید آمادگی برای هر دو جهت رو در خودت ایجاد کنی:305:
هر اشنایی و خواستگاری ای ممکنه به ازدواج ختم بشه یا نشه!
در صورتی که ارتباط و اشنایی شما به ازدواج نکشید نباید زود خسته و ناامید بشی و فکرهای بد بیاد سراغت:316:
از الان سعی کن به این نکته توجه خاص داشته باشی چون خیلی حساس هستی.
اینو از اینکه بعد از اون یکی خواستگاری سریع برای مورد دیگه اقدام کردی میشه واضح فهمید!
و اما در مورد مدرک تحصیلی
در این مورد نظر دختر خانم چیه ؟
ایا باز هم قصد ادامه تحصیل داره یا نه ؟
شاغله یا دانشجو؟
در مورد خودت و کارت و نحوه اشنایی تون هم بیشتر توضیح بدی ممنون میشیم:72:
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
به به جناب دیوید :72::72:
خوشحالم که بر احساسهای منفی غلبه کرده و در پی تشکیل زندگی هستی .:104::104:
برادر خوبم ، فقط لازمه خیلی دقت داشته باشی ، باب احساسات رو کلاً ببند و به طرف مقابلت هم اعلام احساسات ممنوع رو بده و کاملاً سنجیده و با کمک مشاوره حضوری پیش برو .
آنچه برات لازم میدونم را نقل قول گرفته در زیر قرار می دهم که ان شاء الله مورد استفاده بهینه ات قرار بگیره .
موفق باشی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
برای فردی که می خواهد برای ازدواج دست به انتخاب بزند این مراحل لازمه طی بشه :
1 - یک شناخت نسبی از خود ( شخصیت ، روحیات ، عقاید و افکار ، سلایق ، علائق و..... )
2 - نگاه مشخص و هدفمندی در مورد ازدواج و زندگی مشترک داشته باشه
3 - معیارهاش رو تنظیم کنه
4 - کلیتی از کاراکتر مورد نظرش برای ازدواج را مد نظر داشته باشد ( ظاهر ، شخصیت ، روحیات و عقیده و افکار و .... )
5 - شروع به جستجو برای یافتن شخص مورد نظرش کنه ، در این فاصله بپردازه به آموختن مهارتهای مختلف زندگی
6 - فرد مورد نظر را که یافته و با دریافت اطلاعات اولیه مشخص شد با کلیت معیارهاش مچ است ، با اطلاع خانواده ها و زیر نظر اونها و حتی الامکان راهنمایی یک مشاور و با کنترل احساسات و عواطف ، اقدام به شناخت در مورد بعضی جزئیات کنه .
7 - بعد از تایید مناسب بودن فرد مورد نظر اقدامات رسمی برای ازدواج را انجام دهد .
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
دوستان درگیر انتخاب برای ازدواج
برای این که احساساتتون را درگیر نکنید ( که گاه ناخوآگاه پیش میاد ) و کاملاً عقلانی جلو برید
یک راه کار عملیاتی براتون دارم ، اینم هدیه من به شما عزیزانه .
حتماً می دونید که در مسیر قضاوت کردن بهتره بنا را برتبرئه گذاشت مگر این که عکس اون اثبات بشه ، در موضع انتخاب برای ازدواج درست به عکس عمل کنید ، یعنی بنا را بر اینکه تفاهم ندارید بگذارید و دنبال مواردی باشید که اثبات کند تفاهم دارید ، اگر بنا را بر اینکه تفاهم دارید بگذارید و دنبال ادله عدم تفاهم باشید کارتون سخت میشه چون همون اول بدون شناخت بنا را بر این که این همونه که میخواهم بگذارید و دنبال این باشید که مورد نقض پیدا کنید ، پیدا کردن مورد نقض براتون سخته و برعکس عمل می کنید و لذا باب توجیح المسائل متأثر از احساسات باز میشه .
در یک کلام از سلب به سوی اثبات بیایید ، نه از اثبات به سوی سلب .
این راه کار کاملاً فرشته ساخته هست ، و ممکنه اشکال داشته باشه اگر اهل علم بخصوص جناب مدیر اشکالی در این راهکار می بینند خوشحال میشم به من گوشزد کنند .
.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
جناب اندیشه
اول >>>این راه کار فقط در مورد انتخاب برای ازدواج است
دوم >>> این نظر به معنای بد بینی و قضاوت منفی نیست، بلکه این مفهوم را می رساند که هیچ بابی برای امیدواری و توقع این که همین کیس همان باشد که می خواهم را باز نکینم ، تا در صورت به دل نشستن اولیه ، خود را در مواردی که اختلاف راه و نظر هست وادار به تفاهم و توافق برای به دست آوردن نکنیم ، در شناخت طرف مقابل نکات تفاوت فرهنگی و شخصیتی را از سر نگذرانیم و دقیق باشیم . در پی یافتن اصول مشترک باشیم نه نادیده گرفتنشون . تحت تأثیر عواطف و احساسات طرف مقابل قرار نگیریم و ..... در یک کلام واقع بینانه ، دقیق و بی توقع ، صادق ، استوار بر معیارها ، و با مشورت پیش برویم .
سوم >>> بله تست شده ، در بررسی مواردی که حتی عاقلانه وارد فاز شناخت می شدند و نتیجه می شد عدم تفاهم اما برای طرفین آسیبهای روحی داشته و برای نمونه بعضی را به جایی می رساند که مسیر شناخت را کوتاه به یک یا دوماه همراه با محدودیت شدید کنند ( به عبارتی در حد همون خواستگاری شود ) تا بعد آسیب وارد نشود ، تحلیلی داشتم که چرا برای کسانی که عاقلانه وارد می شوند و احساسات را تعطیل می کنند چنین پیش می آید ، در گفتگو با آنان که اتفاقاً دیشب هم یک مورد آن صورت گرفت به این نتیجه رسیدم که درگیری احساسی پنهان پیدا می کنند و وقتی موضوع را در میان می گذاشتم و علائم در گیری احساسی پنهان را جویا شدم دیدم درسته و خود اونها هم اذعان می داشتند و دلیل عمده اش هم تمایل شدید به ازدواج و میل به یافتن هر چه زودتر کیس مورد نظر بود ، که باعث می شد در مسیر شناخت با امید این همان است از اثبات به سوی سلب پیش روند که شوق و اشتیاق و امید و انتظاراولیه را به دنبال داشته گاه نیز با اطمینان به معرف این حالتها را پیدا می کردند ، و رفته رفته که فاکتورهای عدم تفاهم آشکار می شد سرخوردگی را موجب می شده ، لذا من به این راهکار رسیدم و در مواردی که فرد با تمرکز بر این مبنا پیش رفته پس از طی دوره شناخت برای به تفاهم نرسیده ها گویی اتفاقی نیفتاده و فشار روانی را متحمل نمی شدند ، دیشب با یکی از شاگردان سابق و اکنون از دوستان که مدتی است پذیرای خواستگاران بی وقفه است نتیجه گیری نهایی صورت گرفت و این بود که اعلام کردم .
باز هم می گویم این راه کار من است اگر چه بنا به تجربه و تحلیل دارم عرض می کنم ولی مایلم نظر اهل فن را هم داشته باشم .
چهارم >>> در مورد دوست و دیگر تعاملات ( دوستان هم جنس ، روابط فامیلی و اجتماعی ) این موضوع کاربرد ندارد و بنا را باید بر اعتماد در عین احتیاط گذاشت ، اتفاقاً منابع دینی ما دستور العملهای کافی در این رابطه را دارند . مثلاً این که اسرارت را به دوستت نگو که اگر روزی دشمن شد علیه تو استفاده نکند ، یا با دشمنت چنان نکنی که اگر روزی دوستت شد شرمنده اش باشی ( نقل به مضمون ) و .....
.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
یکی از دوستان اهل فن توصیه و راهنمایی به تکمیل راه کار ارائه شده داشتند که بنا به راهنمایی خوب ایشان و بهره گیری از بیاناتشان ؛
در تکمیل پست 27 باید عرض کنم که :
در طی این مسیر مبنا باید معیارهای شما باشد ، و معیارهای شما نیز باید با توجه به خصوصیات ، روحیات ، ارزشها ، و انتظارات شما تنظیم شده باشد ( معیارها تابلوی راهنمایی شما در مسیر حرکت است ) و برای دریافت تناسب فرد با معیارهای لازمه باید در مورد این معیارها نیز اطلاعات کافی برای کشف سرنخها در وجود فرد داشته باشید و در مواردی که جنبه تخصصی دارد و ما اطلاعات و تخصص کافی نداریم به کمک مشاور پیش برویم ، مثلاً شما در معیارتان این مورد هست که طرفتون فردی وسواسی و کمالگرا نباشه ، یا باید اطلاعات خود را پیش از اقدام به ازدواج و شناخت کیسها ، در مورد ویژگیهای شخصیتی و علائم رفتاری افراد وسواسی و کمالگرا بالا ببرید یا باید در زمان شناسایی برای کشف این مورد و دیگر مواردی که می دانید نیاز به اطلاعات و تخصص برای به دست آوردن سر نخها در طرف دارید مراجعه به مشاور داشته باشید ، مثلاً شما اصلاً تحمل آدمهای زود رنج ، حساس ، عجول و تندمزاج راندارید برای این مورد باید دنبال سرنخهای عدم کنترل احساس باشید که یا باید او را در شرایطی قرار دهی که تکانه های هیجانی او را ببینی و با اطلاعاتی که داری تشخیص دهی یا باید از طریق مشاور اینها را متوجه شوی .
در یک کلام برای انتخاب جهت ازدواج با استفاده از راهکار پست قبلی نیاز دارید که معیارها را دقیق تنظیم کنید ( برای تنظیم معیارهای خود نیاز به خودشناسی ضروریست ) و برای دریافت تناسبهای متناسب با این معیارها نیاز به اطلاعات در رابطه با موارد معیارهاتون دارید و همینطور نیاز به مشاوره .
فورمول ( از چپ به راست بخوانید ):
انتخاب مناسب برای ازدواج موفق= مشاوره + داشتن معیارهای روشن + آگاهی + خودشناسی
دوستان عزیز توصیه می کنم
برای داشتن ازدواج موفق ، به طور جدی به تنظیم معیار بپردازید و چون پیش از اون نیاز به خودشناسی دارید تا ببینید دقیقاً کی هستید و چه ویژگیهای شخصیتی و روانی دارید .... تا بفهمید همسری با چه ویژگیهایی می طلبید ، خودشناسی را اهمیت بدهید و از مشاوران متخصص در این زمینه کمک بگیرید .
موفقیت شما آرزوی ماست :72::43::72:
راهکاری که داده شده مورد تأیید متخصص اصلی تالار یعنی جناب سنگتراشان واقع شده ، پس بر آن تاکید دارم .
.
RE: میخوام ازدواج کنم لطفا کمکم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
سلام دیوید
کجا با هم اشنا شدین؟
رابطتون در چه حدیه؟تلفنیه،حضوریه؟یکم توضیح بده دیگه
_________________________________________
سلام:72:
بیرون تو خیابون تصادفی بدجوری چشموگرفت برای اولین بارحس کردم عاشق شدم
وازشون خواهش کردم که باهم برای ازدواج اشنابشیم
فعلا تلفنی درارتباطیم چون ایشون فعلا درشیرازدانشجوند
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
راستشوبخواین من شناخت خیلی زیادی ازایشون ندارم ولی درکل حس میکنم این خانم امادگی ازدواجوداره
براي يك ازدواج موفق ميزان شناخت و آگاهي از
1- خود
2- طرف مقابل
كاملا ضروري است .
شناخت انسانها ديويد جان حسي نيست . كه حس كني كه او آمادگي ازدواج دارد يا خير . لازمه كه ا ز جايگاه بالغ و اين زماني و اين مكاني و فارغ از بحث احساسي و طي زمان اين شناخت حاصل بشود . چند وقت است كه اين خانم را مي شناسي و از كجا با او اشنا شدي ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
یکی ازبزرگترین مشکل من اینه که ایشون فوق لیسانس دارند26 سالشونه ولی من فوق دیپلم 29 سالمه مقاله هایی که دررابطه با تحصیلات تواین سایت خوندم یخورده دلهره برام بوجوداورده//
از ديد من ، (توجه كن كه نظر كاملا شخصي است و بر حسب تجربه) ميزان تحصيلات خيلي مهم است و يك روزي كه لاو تركاندن ها تمام شود همين اختلاف سطح تحصيلي و در آمد و ....كار دست آدم مي دهد و ارزش معنا ها به كل به سمت انهدام و...ميرود .
به درست و غلط آن كاري ندارم ولي اتفاقي است كه مي افتد . مخصوصا دختر به نظر من نبايد تحصيلات و در آمد بالاتري از يك آقا داشته باشد .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
ودومین مشکلم اینه که ایشون حرفای عاشقونه میزنن ..وابستم شدندقبل ازاینکه بشناخت بیشتری نسبت بهم برسیم ....
دخترها اكثرا احساساتي هستند و علائق خود را بر زبان مي اورند . در نتيجه ارتباطات ميان دختر و پسر چنين عواقبي از جنس " وابستگي و دلبستگي " ( كه زمين تا آسمان با هم فرق هم دارند )به همراه دارد . اين بهاي انتخابي است كه مي كنيد و بهاي دوستي هاي ميان دختر و پسر است در نتيجه ممكن است كه اگر هريك از طرفين مستعد وابستگي باشند با جدايي و اتمام دوره ي دوستي كار اين بها به پرداخت هزينه ي سنگيني به اسم فراموشي و آسيب و....برسد . پس بايد در مسيري كه انتخاب مي كنيم تا به شناخت برسيم با دقت و با احتياط گام برداريم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
..من نمیخوام ازدواجم ازاحساس نشاط گرفته باشه بلکه میخوام منطقی وعاقلانه باشه چیکارکنم تابهترتربشناسمشون دخترخیلی خوب پاک ودلش صافه احساستیه
ديويد جان خودت هم آدم احساسي هستي و از همين دو خط كلي احساس دريافت مي شه . پس بر روي خودت و كنترل احساسات خودت هم بايد كار كني . ضمن اينكه خيلي خوبه كه اين خانم چنين خصائل اخلاقي خوبي دارد اما اين چيزها براي يك ازدواج و شناخت و انتخاب كافي نيست .
و اما بايد چيكار كني
در اولين قدم
خودت و معيارهاي خودت را براي ازدواج و انتخاب همسر ارزيابي كن و بنويس . ميزان آگاهي و مهارت و توانايي هايت را بنويس از جايگاه نقطه ضعف و يا نقطه ي قوت ( هر آنچه كه به ذهنت مي رسد از زواياي مختلف بنويس و چندين روز و حتي ماه روي آن كار كن )
و يك سئوال
اين خانم همان خانمي است كه مادر و خواهرت رفته بودند خواستگاري و در تاپيكي كه در 25 دي باز كردي از ايشان حرف زدي ؟!
__________________________________________________ __
سلام انی عزیز:72:
سعی میکنم براحساساتم غلبه کنم روچشم
نه بااین خانم خودم اشناشدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
راستشوبخواین من شناخت خیلی زیادی ازایشون ندارم ولی درکل حس میکنم این خانم امادگی ازدواجوداره
براي يك ازدواج موفق ميزان شناخت و آگاهي از
1- خود
2- طرف مقابل
كاملا ضروري است .
شناخت انسانها ديويد جان حسي نيست . كه حس كني كه او آمادگي ازدواج دارد يا خير . لازمه كه ا ز جايگاه بالغ و اين زماني و اين مكاني و فارغ از بحث احساسي و طي زمان اين شناخت حاصل بشود . چند وقت است كه اين خانم را مي شناسي و از كجا با او اشنا شدي ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
یکی ازبزرگترین مشکل من اینه که ایشون فوق لیسانس دارند26 سالشونه ولی من فوق دیپلم 29 سالمه مقاله هایی که دررابطه با تحصیلات تواین سایت خوندم یخورده دلهره برام بوجوداورده//
از ديد من ، (توجه كن كه نظر كاملا شخصي است و بر حسب تجربه) ميزان تحصيلات خيلي مهم است و يك روزي كه لاو تركاندن ها تمام شود همين اختلاف سطح تحصيلي و در آمد و ....كار دست آدم مي دهد و ارزش معنا ها به كل به سمت انهدام و...ميرود .
به درست و غلط آن كاري ندارم ولي اتفاقي است كه مي افتد . مخصوصا دختر به نظر من نبايد تحصيلات و در آمد بالاتري از يك آقا داشته باشد .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
ودومین مشکلم اینه که ایشون حرفای عاشقونه میزنن ..وابستم شدندقبل ازاینکه بشناخت بیشتری نسبت بهم برسیم ....
دخترها اكثرا احساساتي هستند و علائق خود را بر زبان مي اورند . در نتيجه ارتباطات ميان دختر و پسر چنين عواقبي از جنس " وابستگي و دلبستگي " ( كه زمين تا آسمان با هم فرق هم دارند )به همراه دارد . اين بهاي انتخابي است كه مي كنيد و بهاي دوستي هاي ميان دختر و پسر است در نتيجه ممكن است كه اگر هريك از طرفين مستعد وابستگي باشند با جدايي و اتمام دوره ي دوستي كار اين بها به پرداخت هزينه ي سنگيني به اسم فراموشي و آسيب و....برسد . پس بايد در مسيري كه انتخاب مي كنيم تا به شناخت برسيم با دقت و با احتياط گام برداريم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deyvid
..من نمیخوام ازدواجم ازاحساس نشاط گرفته باشه بلکه میخوام منطقی وعاقلانه باشه چیکارکنم تابهترتربشناسمشون دخترخیلی خوب پاک ودلش صافه احساستیه
ديويد جان خودت هم آدم احساسي هستي و از همين دو خط كلي احساس دريافت مي شه . پس بر روي خودت و كنترل احساسات خودت هم بايد كار كني . ضمن اينكه خيلي خوبه كه اين خانم چنين خصائل اخلاقي خوبي دارد اما اين چيزها براي يك ازدواج و شناخت و انتخاب كافي نيست .
و اما بايد چيكار كني
در اولين قدم
خودت و معيارهاي خودت را براي ازدواج و انتخاب همسر ارزيابي كن و بنويس . ميزان آگاهي و مهارت و توانايي هايت را بنويس از جايگاه نقطه ضعف و يا نقطه ي قوت ( هر آنچه كه به ذهنت مي رسد از زواياي مختلف بنويس و چندين روز و حتي ماه روي آن كار كن )
و يك سئوال
اين خانم همان خانمي است كه مادر و خواهرت رفته بودند خواستگاري و در تاپيكي كه در 25 دي باز كردي از ايشان حرف زدي ؟!
__________________________________________________ ________
ا2 ماهه باهم اشناشدیم
بیرون باهم اشنا شدیم بنابه درخواست من بوداشناییهامون
ایشون باحجاب
نمازخون
تااین مدت من عمدی دوبارعصبانی شدم دیدم که خودشونو خیلی کنترل کردن وباهام منطقی رفتارکردند جبهه نگرفتند
ازنظرمالی باکمو بیش میسازه بنابه گفته خودشون
وغیره.............
انی عزیزباایشون دررابطه باکارکردنش صحبت کردم میگه نمیخوام کارکنم خونه داریودوس دارم درضمن من هم کارگاه طلاسازی هم مغازه طلافروشی دارم درامدم بیشتره منظورازاین که شغلموگفتم ایشون یموقعی شاغلم بشندحتمادرامدشون کمترازمن میشه ولی نمیدونم دیگه بعدا توقع ایشون بالابره یانه بخاطربالا بودن تحصیلاتش راستی بهش گفتم که بعدها یموقع تحصیلاتتونو به رخم نکشیدگفتندنه من همچین کاریونمیکنم ابدا
انی عزیز باروش علمی چجوری میشه براحساسات غالب شد لطفا یادم بدیدممنون میشم البته ناگفته نمونه خودم یه چیزایی میدونم ولی بازشما خیلی باتجربه ترازمنید
__________________________________________________ _________
بهشون میگم که برای اشنایی 6 الی یکسال وقت لازمه ولی ایشون قبول نمیکنندعجله دارندمیگن تادو سه ماه دیگه کافیه ......
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرانک1389
سلام آقا دیوید
مجددا خوش آمدید:72:
اول با اجازه تون در جواب سوال آنی، نه خانم آنی اون خانم از آقا دیوید بزرگتر بود اما این یکی 3 سال کوچیکتره.
ببین آقا دیوید، چون تاپیکهای قبلیتو خوندم تا اینحا من میدونم که شما روحیه خیلی حساسی داری پس باید خیلی خیلی مواظب باشی که مثل دفعه پیش که اون دختر خانم جواب رد داده بود، در صورتی که قسمت نشد زود ناامید یا عصبی و ناراحت نشی و از الان و حتی از قبل باید آمادگی برای هر دو جهت رو در خودت ایجاد کنی:305:
هر اشنایی و خواستگاری ای ممکنه به ازدواج ختم بشه یا نشه!
در صورتی که ارتباط و اشنایی شما به ازدواج نکشید نباید زود خسته و ناامید بشی و فکرهای بد بیاد سراغت:316:
از الان سعی کن به این نکته توجه خاص داشته باشی چون خیلی حساس هستی.
اینو از اینکه بعد از اون یکی خواستگاری سریع برای مورد دیگه اقدام کردی میشه واضح فهمید!
و اما در مورد مدرک تحصیلی
در این مورد نظر دختر خانم چیه ؟
ایا باز هم قصد ادامه تحصیل داره یا نه ؟
شاغله یا دانشجو؟
در مورد خودت و کارت و نحوه اشنایی تون هم بیشتر توضیح بدی ممنون میشیم:72:
__________________________________________________ ___________
سلام فرانک عزیز:72:
روچشم سعی میکنم منطقی باشم
بعدبه سوالاتتون بالا جواب دادم