-
شخصیت چیست؟
شخصیت
کتابی به دستم رسید با عنوان " شخصیت های پنهانی خود را کشف کنید" اثز جان رُوَن
بسیار محتوایی و کاربردی ، مطالبش کمک می کند که شخصیت های نهفته در وجودمون رو بشناسیم و نحوه برقراری تعامل با اونها را فرا بگیریم و اینجا قصد دارم نکاتی که برایم مفید و مهم هست را نت برداری کنم
*****************
آیا من یک نفر هستم و یک خود دارم؟ یا آنکه آدم کوچولوهایی در درونم دارم که هر کدام چیزی از من می خواهند؟
اگر بپذیریم که هریک از ما به طور طبیعی مجموعه ای از افراد است ، آنگاه می توانیم آدم های درونی خود را ببینیم ، صدای آنها را بشنویم و با آنها صحبت کنیم و آنگاه هریک از این آدم کوچولوهای درون ما-بی آنکه نابهنجاری در میان باشد- بتوانند با آنهای دیگر صحبت کنند
وقتی شخصیت ما به طور کامل شکل نگرفته است و ما " ایگو" ای ناپخته داریم و همه چیز را به صورت سیاه و سفید می بینیم
یعنی ما یا خوب هستیم یا بد و دیگران نیز یا خوب هستند یا بد
افراد رشد یافته تر تعارض های درونی خود را شناخته و با آنها روبه رو می شوند و به این ترتیب می پذیرند که در درونمان هم خوبی داریم و هم بدی .
انکار تعارض های درونی ، نشانه رشد اندک شخصیت ماست .
مثال:
کودک آرام در منزل و شیطان در مدرسه
شوهر خسیس نسبت به خانواده و دست و دلباز نسبت به دیگران
مادر محترم هنگام صحبت با تلفن و پرخاشگر در خانه
بعضی از انواع شخصیت ها
حفاظت کننده- که در ابتدای سنین رشدمون شکل می گیرد و در نقشش پاسخ یکسان حفاظت ما دربرابر آسیب هاست
انتقادگر- اشتباهات ما را گوشزد می کند- و باعث می شود ما از خودمان ناخوشنود شویم
آقا بالاسر- کارهای روزمره زندگیمان را گوشزد می کند
کمال گرا- هیچ اشتباهی را نمی پذیرد
پروفسور کوچولو- حاضرجواب
و...
پایان بخش اول
-------------
ایگو:فرافکنی یعنی نسبت دادن ناآگاهانه اعمال، عیبها و امیال ناپسند خود به دیگران که در واقع ساز و کاری پدافندی به شمار میآید.
-
RE: شخصیت چیست؟
به راستی من کیستم؟
در زندگی روزانه همه ما مسئولیت هایی داریم که در پی آن می بایست نقش هایی بازی کنیم :
پدر-مادر-معلم-مشاور-دلال-دکتر-مددکار اجتماع-...
گاهی آنقدر در یک نقش فرو می رویم که دیگر نمی توانیم از آن دست بکشیم
مثال) زن پس از بیست سال مامان بودن می بیند که بچه ها خانه را ترک کرده اند و اگر نتواند برای خود نقش دیگری دست و پا کند ، دچار خلا وجودی می شود، بنابر این او مجبور است که مدام نقش مامان را بازی کند
پس این نقش ها می توانند سرمنشا شخصیت های ما باشند.
پرسشی که در ذهن شکل می گیرد آن است که آیا تنها نقش ها شخصیت مان را می سازند یا منابع دیگری هم در شکل گیری شخصیت های متفاوت وجودمان دخیل هستند؟
در پاسخ می توان گفت منابع بسیاری در شکل گیری شخصیت هر فرد دخیل هست
تعارض های درونی
مثال) می توان به جنگ میان لزوم انجام کار و سرباززدن از انجام کار و به نعویق انداختن آن با توجه به داشتن فرصت در آینده نام برد
صداهای متعدد
مثال) منتقد درونی ( ناتوان-زندانبان ) ناتوان اجازه نمی دهد زن ظرفها را بشوید و زندانبان احازه نمی دهد تا ظرف ها را نشسته از خانه بیرون رود ، در نتیجه او مدام در خانه از این طرف به ان طرف می رود نه ظرف ها را می شوید و نه از خانه بیرون می رود