شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
سلام
حدود نه سال پیش در ابتدای جوانی و در محل کار با کسی آشنا شدم که بعد ها پاره تنم شد و نگار زیبایم.
یکی دو سال همکار بودیم که رفته رفته به هم علاقه مند شدیم. این روند ادامه داشت و دلبستگی مان بهم بیشتر شد. تصمیم به ازدواج گرفتیم. با اراده ای پولادی که عشقی قوی و غنی پشت آن بود همه موانع را پشت سر گذاشتیم و سرانجام نامزد شدیم وبعد از یک سال ازدواج کردیم. و هر دو به عشق و آرزوی دیرینه خود رسیدیم. 1 سال بعد از ازدواج متوجه رفتار مشکوک همسرم شدم. sms ها و email های او رو چک میکردم. و در نهایت بهت متوجه ارتباط اینترنتی او با یک غریبه ساکن در شهری دیگر شدم. حرف هایی که بین آنها رد و بدل شده بود به شدت آزارم میداد. وقتی همه مدارک رو جمع آوری کردم داستان رو به همسرم گفتم. اول انکار کرد و سپس اعتراف و گریه و فغان و درخواست بخشش. بعد از چند روز او را بخشیدم و مانند قبل او را دوست داشتم. 3 سال گذشت و الان دوباره متوجه شدم که ارتباط او هیچگاه قطع نشده بود. و از ارتباط اینترنتی به sms و تماس تلفنی زیاد (شاید هم ملاقات حضوری - مطمئن نیستم) تبدیل شده. تا جایی که همسر اون مرد هم متوجه داستان شده.
دوباره طلب بخشش میکنه و قول میده و قسم میخوره.. گریه های شب و روز او کلافه ام کرده. واقعا اون رو دوست دارم/داشتم.. نمیدونم.. الان 3 روز گذشته و همچنان قسم میخوره که کاری میکنه که همه خاطرات بد من پاک بشه.. جبران میکنه.. و ... نمیدونم میتونم اسم این کارشو خیانت بذارم یا نه؟ ولی در آخر من موندوم و سردرگمی و تنهایی و غم سنگینی که تحملش برام سخته و داره نابودم میکنه و عشقی که از دستم رفته..
از راهنمایی هاتون استفاده میکنم
ممنون.
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
فکر نکنم به رابطه مجازی خیانت بشه گفت.ولی می تونه زمینه ساز باشه.خوبه آدم اون وقت و انرژی که صرف پیام دادن
می کنه برای همسرش مصرف کنه.
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
اگه توی اون رابطه مجازی جملات عاشقانه و محبت آمیز و .. رد و بدل شه. دقیقا همون حرف هایی که به من میزنه.. آدم تا کسی رو دوست نداشته باشه نه میتونه عاشقانه باهاش صحبت کنه و تا بدون علاقه هیچ رابطه ای 3 سال ادامه پیدا نمی کنه. حتی اگه مجازی باشه. درسته؟
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
امير اقا به نظر من اولا علت كارش را بپرس و بدون چي واسش كم گذاشتي كه با ارتباط با اون از طريق ايميل و اس ام و.. لذت ميبره و تا اون قسمت را براش پر كني
ثانيا ايندفعه را ببخش چون تا جايي كه خودتون هم اطمينان ميديد هيچ رابطه اي باهاش نداشته اما بهش بگو اگه يه بار ديگه خلاف ببينه حتي اس ام اس ديگه هيچ انتظاري ازتون نداشته باشه
موفق باشي دوست من
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
همسرتون نمی خواد زندگیش از هم بپاشه، چون هیچ کس نمی خواد آرامشش به هم بخوره. به ازدواج با اون آقا هم امیدی نداره چون راه درازیه .... از طلاق گرفتن هر دو تا موافقت خانواده ها تا حرف مردم و ...
شاید هم ایشون فاکتورهایی را دارند که شما ندارید و بالعکس. مثلا شما از نظر مادی خوب تامینشون می کنید ولی اون آقا ثروت و درآمدشون از شما کمتر است. شما تامین مالی کنید و ایشون هم ...
به هر حال همسرتون داره با عقلش تصمیم می گیره و شما با احساستون!
اگر انسان عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده شد، و دیدید که باز هم گزیده میشود فکر نکنید عاقل نیست. احتمالا زهر گزیدگی یک ماده اعتیاد آور است و انسان عاقل دوست دارد گزیده شود.
هشت سال خیانت دیگه علت پرسیدن نداره. هر کس باشه بعد از یه مدت به خودش می آد و خودش سعی می کنه زندگیش را اصلاح کنه. انرژی و وقتی که واسه چت و دیدن اون آقا و ... پنهان کردن موضوع گذاشته می ذاشت زندگی خودش را اصلاح می کرد.
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
نه فرزند نداریم. 3 ساله که رابطه داره نه 8 سال.
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
ببخشید چون گفته بودید نه ساله می شناسید و یکسال بعد از ازدواج متوجه خیانت شدید، فکر کردم نه ساله ازدواج کردید.
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
فک کنم شما باید به خودتون مراجعه کنید و ببینید توان بخشیدن دارید یا خیر، و جوانب کار و پیامدهاشو خوب بسنجید، و یک تعهد کتبی از ایشون بگیرید ( با توجه به تکرار این اشتباه ) که محضری و رسمی باشه و درصورت اشتباه مجدد ایشون بدون هیچ حق و حقوقی از زندگیتون خارج بشن.
به علاوه در صورت اینکه فرصتی دوباره به ایشون میدید لطفا حواستون باشه که فعلا فرزندی رو درگیر این رابطه نکنید
ضمنا موضوع خیانت رو سرچ کنید در تالار و تاپیک های مشابه زیادی رو که وجود دارن بخونید
RE: شکستن عهد، خیانت.. کمکم کنید
سلام آقا امیر
خوش اومدید به تالارهمدردی.
اول ازهمه یه اطمینان خاطربهتون بدم که مطمئن باشیدمشکلتون همین جاحل میشه.میدونیداون روزجلوی چشممه که این تایپیک مثل تایپیک من به "تایپیکهای به نتیجه رسیده" منتقل میشه.این روبهتون قول میدم.
با اجازه بزرگواران تالار می خوام تجربه شخصی خودمو دراختیارتون بذارم.
آقا امیرشما بایدبیشتربه خودتون مسلط باشید،تابتونید این قضیه روبه سلامتی به پایان برسونید.
پس آروم باشید وبه حرفام گوش بدید.راستش من روانشناس نیستم وهیچ اطلاعاتی هم دراین زمینه ندارم وفقط دارم تجربیات خودمو به عنوان زن که تجربه کردم دراختیارتون میذارم.
نظرشخصی منم اینه که نمیشه باچندتا ایمیل وچت یکی رومتهم به ارتباط دونست ، ولی اگه این ارتباط تاتلفن وملاقات حضوری کشیده بشه جای بحث داره!
چندوقت پیش یه همچین اتفاقی برای خودمن افتاد.این درحالی بودکه به شوهرم عشق می ورزیدم وزندگیمودوست داشتم.من بایه مردنامحرم رابطه عاشقانه برقرارکرده بودم که به شدت داغونم میکرد.این احساس رفته رفته درونم اوج می گرفت ومنوبه سوی شکست هلم میداد تااینکه بااین تالارآشناشدم.دوستان اینقدر دلسوزانه راهنمایی کردند که من بایه اراده قوی ومحکم به جنگ بامشکلم پرداختم وباامیدبه خداتونستم این عشق غلط رااز زندگیم بیرون کنم.شوهرم هم درجریان این رابطه بودالبته من خودم گفته بودم نه اینکه کنکاش کنه وبفهمه.میدونید علکس العملش چی بود؟ساعتها می نشست ومنوبه حرف می کشید، من ازاحساساتم نسبت به اون مردمی گفتم و شوهرم نه به عنوان شوهربلکه به عنوان یه دوست گوش میداد ودرکم میکرد.بهم می گفت"می فهممت توداری روزای سختی رومی گذرونی ، میدونم که دوستم داری وهیچ وقت نمی خوای این زندگی روکه باهزارجورمکافات ساختیم بااین چیزا به بادبدی.پس عزیزم عاقلانه فکرکن.من به این احساس پاک توارزش قائلم ولی نمیشه که 2نفرتودلت باشه!"خلاصه هرچی بگم ازسکوت وآرامش شوهرم کم گفتم .اینقدرباهام حرف زد وگفت درکم می کنه که داشتم ازخجالت آب می شدم.آخرش این ماجرا ختم به خیرشدولی حتی اجازه ندادمعذرت خواهی کنم گفت"اتفاقی بوده که افتاده دست خودت هم نبوده"پس خودتوسرزنش نکن.
به نظرمن این رفتارشوهرمن تحسین برانگیزه ودرس بزرگی بهم داد.
الان شمابرادرمن اگه واقعا نگار زیباتون بازم براتون پاره تنه،اگه میتونید به این جمله که انسان جایزالخطاست ایمان بیارید،پس دیگه چه جای بحثیه؟! خانومتون هم که داره اصرارمی کنه که ببخشیدش این یعنی هنوزم دوستتون داره ونمی خوادزندگیشوازدست بده.ازتون میخوام یه فرصت دیگه بهش بدید اما ازته دل.نه ازروی اجبارودلسوزی.
موفق باشید.