-
اول ازهمه به نظرم باید وقت همدلی کردن رو بشناسی،موقعی که خسته ست موقع مناسب نیست زمانی که دورش شلوغه ودوستاش پیشش هستن وتوزنگ زدی نه او وقت مناسبی نیست(این مواقع میتونی بگی دلت تنگ شده وبه حضورش نیاز داری)...
دوم ترازوی هماهنگی رو به هم نزن اگه فقط یکی وظیفه درک روبرعهده بگیره اون یکی ممکنه جابمونه وتنبلی کنه.
بنابراین وقتی احساس کردی درک کردنت حالت مصنوعی به خودش گرفته وازدلت نمیجوشه این کارو نکن..لوس کردن خودت...نرم صحبت کردن..وبچه گونه رفتارکردن گاهگاهی شما زمانی جواب میده که به جاش هم بلوغ یافته وپخته رفتارکنی... سعی کن دغدغه های عمومی کاریش روکه برات قابل درک هست ،خودت بشناسی ،واینا تو دلت باشه و گاهی درموقعیت مناسب، یکی دونکته مهم ومفید بهش بگو..اینجوری فکرنمیکنه که یک مرد پردغدغه وتنهاست،وفقط باید دریک زمانهای خاصی باتو سعی کنه رمانتیک رفتارکنه،یعنی یخهاشوهدف گرفتی که آب بشن.
امیدوارم تاحدودی تونسته باشم منظورمو رسونده باشم.(چون باید نیمرخی ازشخصیتش باشه تاراه همدلی ودرک روبهترپیداکرد)
اما درنهایت فضای رمانتیک و یالحظه هایی حقیقی ایی که خلق میشن (یابهتره بگم خلق میکنید)بایدطوری باشه که طرف راحت حرفشو بزنه نه اینکه فکرکنه چه کلمات سخت وپیچیده ای انتخاب کنه و به این صورت هنگ کنه،یعنی طرفت احساس "کافی بودن"کنه تا اینجا هرکی که هست کافیه هم تو هم او نه احساس اینکه حتمابایدشایسته باشه بعد زبونش باز بشه
این کلیپ کوتاه رو لطفا از اینجا دانلود کن واگرخواستی بریزش روگوشیش(هرجورخودت صلاح میدونی)
http://www.hamdardi.net/thread31818-2.html
پ.ن:ببخخشبد اگه بعضی حملاتم شکل امری داشت بخاط خلاصه نویسی واز بعد نگارشی بود.:72: