نوشته اصلی توسط
nardil
سلام arah عزیزم و ممنون بابت نظرات ارزشمندت دوست خوبم.
1. بله اون زمان حدودا یک ماهی میشد که با هم اشنا شده بودیم. و چون نیومده بودن خواستگاری مطمعن نبودم ازشون. بعدا اقدام به خواستگاری کردن و انصافا تو خواستگاری هم کم نزاشتن. یادمه گفتم من گل طبیعی یا مصنوعی دوست ندارم و نقره میپسندم و دسته گل نقره اوردن یا شیرینی ای که خودم دوست داشتم رو اوردن. یه شال سفید خیلی خوشگل هم اوردن. بله تا حدود زیادی معیارهای مورد قبول من رو دارن.
2. ایشون دانشجوی مقطع دکتری یک رشته ی فنی مهندسی تو دانشگاه صنعتی شریف هستن. لیسانس و ارشدشم تهران بودن.
3. سازمانی که ایشون قرار هست ان شاالله توش استخدام بشن نسبت به دانشگاه که من هیات علمی اون هستم مزایای خیلی زیاد دارن و حقوقشون هم از ما بیشتره. همچنین چون 2 تا داداش هستن که رشته های هر 2 از رشته های کاربردی و خوب هستن یک شغل دومی هم دارن راه اندازی میکنن که درسته بودجه ی زیادی میخواد ولی خب درامد زیادی هم داره ان شاالله.
arahجان ایشون خیلی به لحاظ فکری به من شبیه هستن. من تو این مدت حتی یه کادوی کوچیک براشون نخریدم. حتی یک بار از من توقع زنگ زدن ندارن. هر چیزی بخوام تو کوتاه ترین زمان ممکن فراهم میکنن. من میدونم همه ی این خصوصصیات خیلی خوبن و تو هر کسی نیستن اما از طرفی میگم نکنه الان که هنوز عقد نکردیم اینقدر خوبه شاید بعد از بله گفتن دیگه این مدلی نباشه! و الان همه ی این خصوصیات خوب باعث بشه از معیار ظاهر چشم بپوشم و بعد از بله گفتن ببینم از طرفی این اخلاق های خوبش حفظ نشد و از طرفی ظاهرش اونی نیست که من دقیقا میخوام! چقدر مردهای شما بعد از ازدواج بدتر شدن؟ این اقا همیشه این مدلی میمونه؟