افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
چرا بعضی از افراد سهم خود را از یک اشتباه و یا یک رویداد تلخ به هیچ عنوان نمی پذیرند ؟!
چرا به دنبال احقاق حقوق و حریم گسترده بیش از اندازه برای خود هستند و در مقابل برای افراد دخیل در یک رابطه گسترده حق های اندک و ناچیز قائل هستند ؟!
در مغز این افراد چه می گذرد ؟
با این دسته از افراد ( چه زن ،چه مرد ) چگونه باید برخورد کرد ؟!
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
ميشه واضحتر بگي؟منظورت از اين سوال در چه رابطه اي هست؟رابطه همسران....پدر و مادر با فرزندان....؟دوستي؟؟اين حريم توي چه رابطه اي تعريف شده؟حريم هر رابطه اي فرق داره با بقيه.....
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
من سئوالم مربوط به یک تیپ شخصیت است که به هر حال یا بچه ی خانواده ای هستند و همین حالات را درمقام و جایگاه فرزندی دارند و یا خود فرزندی دارند که خود نقش والد را با چنین مشخصاتی بازی می کنند و مقام همسری با همین تعاریف . اما آنجا هم درست همین نقش را دارا هستند و ایفا می کنند .
تفاوتی ندارد .
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
ببخشید در این تالار کسی نیست جواب دهد؟
یک دوستی پیدا نمی شود در این مورد آگاهی و نظری داشته باشد ؟!
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
خب هر ادمي شخصيت و طرز فكري داره ديگه....من نميدونم واقعا با اين جور ادما چه جور برخوردي مناسب تره......اينجور ادما معمولا اعتماد به نفسشون بالاست و هميشه بقيه رو مقصر ميدونن نه خودشون......و اينكه دقيقا توي مغزشون چي ميگذره؟خدا ميدونه !!!
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
مرسی از اینکه به این تاپیک توجه داری .
اما من فکر نمی کنم اعتماد به نفس بالایی داشته باشند !
بیشتر فکر می کنم به علت اعتماد به نفس پائین دست به این اقدامات می زنند که اینگونه خود را مطرح کنند و به نوعی سلطه طلبی .
البته نمی دانم درست فکر می کنم یا نه ولی فکر من این است .
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
سلام
افرادی که سهم خود را از اشتباهات یا در مشکلات پیش آمده نمی پذیرند ، به نوعی از خود فرار می کنند ، به عبارتی آنان به دلیل اینکه خود را ضعیف می دانند ، ژست قوی بودن می گیرند و برایشان بسیار سخت است که با خود روبرو شوند و با رو آوردن به غرور و خود خواهی و زور گویی و عدم پذیرش ضعف ، خود را پنهان می کنند .
آنان نمی دانند که شهامت و شجاعت ، به انسان قوت می بخشد و ، بالاترین رده شهامت و شجاعت ، شهامت در پذیرفتن حق است ولو این حق بر علیه خود آدم باشد یا به عبارتی انتقاد باشد .
امام علی (ع) می فرماید :
قولوالحق ولو بانفسهم >>> حق را بگو ولو به ضررت باشد .
آدمی که چنین جرأتی ندارد ، در وقع ضعیف است و دلیل ضعف او را باید جستجو کرد و مطابق آن به وی کمک کرد تا خود را تغییر دهد .
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
ممنون از اطلاعاتی که در اختیارم قرار دادید
مرحله بعدی سئوال این است:
با توجه به اینکه نقاط ضعف این افراد شناسایی شده است و تقریبا به یک سری اطلاعات هم دست یافته ایم با توجه به این نقص ها ی موجود چه باید کرد ؟!
این مورد یکی از دوستانم است
همسر دوستم درست زمانی که متوجه می شود همسرش از سو استفاده های وی خبر پیدا کرده دست به بازی می زند و بازی قهر و فرار را پیاده می کند
و....
بارها ما همگی شاهد تکرار این مسئله بوده ایم .
از طرفی همه ی خانواده و دوستان این دوست را تشویق به جدایی می کنند ولی دوست من سعی دارد مجددا شانس خود را امتحان کند و برای حفظ زندگی اش تلاش کند .
به نظرشما این تغییر باید چگونه اتفاق بیفتد
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
دوست شما نقطه صعف ها یا به عبارتی پاشنه آشیل هایی به ایشان نشان داده که آقا از آن سوء استفاده می کند ، مثلاً این که در مقابل قهر های آقا زود کوتاه می آید و محکم نیست ، ایشان به نوعی همسرش را ساپورت کرده و به وی وابستگی نشان داده که آقا از این ها استفاده کرده .
برای روشن تر شدن مسئله و راهنمایی مناسب تر لازم است اطلاعات بیشتری از دوستتان و همسرش و نوع آشنایی و ازدواجشان ارائه دهید و گوشه ای از ویژگیهای هر کدم را باز گو نمایید تا روشنتر بتوانیم راهنمائیتان کنیم .
RE: افرادی که سهم خود را از اشتباهنمی پذیرند
شاید هر 6 ماه یکبار عصبانی بشود . اما وقتی عصبانی می شود دیگر عصبانی است و به راحتی از خر شیطان پیاده نمی شود اما عصبانیتش توام با متانت است اهل داد و بیداد و جنجال راه انداختن نیست. ساکت می شود در خودش مچاله می شود ولی حرف نمی زند .
دیشب ساعتها با وی تلفنی صحبت می کردم . صدایش غم داشت اما باز می خندد و به روی خود نمی آورد و مسئله اش را به راحتی باز نمی کند .
من قضیه دست گل این دفعه همسرش را از کس دیگری شنیده ام که در بطن ماجرا و ناظر آن بوده .
همسرش شهره ی آفاق شده . ماشالله ، هزار ماشالله .هر خرابکاری که می کند در دور و اطراف است و خبرش خیلی بد فرم همه جا می پیچد و دوست و آشنا بالاخره خبردار می شوند.
واقعا من خودم نمی فهمم برای چی اینکارها را می کند و مدام اشتباهاتی که با فرصت دوباره و بخشش به وی داده می شود بی ارزش می داند واقعا در سرش چه می گذرد ؟الله و اعلم .
شاید فکر می کند تا قیام قیامت این وضعیت می تواند ادامه داشته باشد و این بخشش ها تکرار می شود ؟!
دوست من تحصیلات و شغل فوق العاده بالایی دارد و صبر و تحملش به میزان زیادی شناسه ی اصلی معارفه او بین دوستان و آشنایان و همکاران است .
و خیلی سعی دارد باعث بزرگی همسرش باشد .