با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
مینو هستم ۲۸ ساله حدود۴ ساله که ازدواج کردم.ازدواجم به صورت سنتی بود.خانواده ام بسیارراضی به این وصلت بودند.اوایل ازدواجم خوب بود ولی به مرور زمان بداخلاقی های همسرم وبدرفتاریهای خانوادش شروع شد.خیلی اذیت شدم واقعا دچارکمبود محبت شده بودم.به مرورزمان به مردی ۳۲ ساله ومتاهل علاقه مند شدم واو هم علاقه ی زیادی به من پیداکرده.و پیشنهاد ازدواج به من دادن.من قصد ندارم که با ایشون ازدواج کنم وقصدم خیانت به همسرم نیست ودلم نمیاد زندگی اون اقا هم از هم بپاشه.مشکلم اینه که چون شوهرم وخانوادش خیلی منو ناراحت میکنن من شدیدابه این اقا وابسته شدم وخیلی وقتا دلم میخواد ازهمسرم جدا بشم وبااین اقا ازدواج کنم ولی ازعواقب کارم میترسم.به نظر شما چه کارکنم.قطع رابطه با اون اقا ویا جدا شدن ازهمسرم وازدواج با فرد مورد علاقم.درضمن من خیلی برای بهبود زندگیم تلاش کردم ولی نتیجه نداشت وبا اون اقا هم به تصادفی اشنا شدم واز قبل شناختی نداشتم.:325:
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
مینو جان
خوش امدی به همدردی
قبل از هرچیزی بگم خیلی حواست رو جمع کن.داری پا در راهی میذاری که خیلی خیلی راه خطرناکیه و آخرش از همین الان مشخصه
چی شد که اخلاق همسرت و خانوادش عوض شد؟
من صریحا به شما میگم قطع رابطه با اون اقا و تلاش درست و منطقی برای بهبود زندگی.
وجود اون اقا حتی در فکر شما هم نمیذاره شما تمام تلاشت رو برای بهبود زندگیت بکنی.
چرا که هربار با همسرت مشاجره میکنی اون اقا و محبتهاش میاد جلو چشمت و قطعا با خودت میگی اگر با فلانی ازدواج کنم دیگه این مشکلات رو ندارم.
برقراری رابطه با خانواده همسر نیاز به سیاست داری.
توجه کن هر فردی رگ خوابی داره که شما در مورد خانواده همسرت نتونستی این رگ رو پیدا کنی
نوشته های شما طوری هستش که میخوای دیگران رو متهم کنی و با اون اتهام اشتباهات بزرگ خودت رو بپوشانی.
دوست عزیزم خیلی اشتباه کردی که وارد این رابطه شدی.اگر واقعا میخواهی که زندگیت درست بشه با اون اقا قطع رابطه کن.
اون اقا اگر کیس مناسبی بود هیچ وقت به همسرش خیانت نمیکرد.مطمئن باش کسی که طعم خیانت را چشیده باشه و قبحش براش بریزه بازهم اگر امکانش فراهم بشه این کار رو میکنه
هم شما به همسرت داری خیانت میکنی و هم ایشون به همسرش.فکر میکنی اگر با این اقا ازدواج کنی عاقبت دو ادم خیانت کرده به شریک زندگیشون چی میشه؟!!!!!
فکر میکنی کار درستی کردی که وارد زندگی زن دیگری شدی ؟
فکر نمیکنی شاید با دیدن شما اون اقا دیگه نتونه عشق واقعی رو به همسرش داشته باشه؟
فکر نمیکنی اگر فردا روزی با اون اقا ازدواج کنی مدام انگ این بهت بخوره که تو در زمانی که متاهل بودی دنبال مرد دیگری بودی..نکنه الانم باشی؟
یا خودت نگران نیستی شاید دوباره اون اقا همونطور که به همسرش حیانت کرده به شما هم بکنه؟
گفتی نمیخوای به همسرت خیانت کنی اما عزیزم این کار شما دقیقا اسمش خیانته.
میشه بگی چه تلاشهایی ربرای بهبود زندگیت کردی؟
فکر میکنی ماها کم از دست خانواده همسرمون میکشیم؟
بهتره چرخی در تالار بزنی و تاپیکهای مربوط به ازار و اذیت خانواده همسر رو بخونی و ببینی همه دارن تلاش میکنن تا ببینن چه طور میتونن خودشون رو در دل خانواده همسر جا کنن.
دوست عزیزم یک کلام
وارد بازی وحشتناکی داری میشی
اگر نگران زندگیت و آبروت هستی همین الان با اون اقا قطع رابطه کن و سیم کارتتم عوض کن.
اگر تونستی این تصمیم رو بگیری بیا بگو تا با کمک کارشناسا و بچه ها یکی یکی مشکلاتت رو با خانواده همسرت و خود همسرت حل کنیم
واگرنه...
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
جای علت و معلول رو توی تعریف داستانت عوض کنی بهتره! :300:
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
نقل قول:
...وقصدم خیانت به همسرم نیست...
سلام.خانم محترم.فکر میکنید الان هنوز خطایی مرتکب نشدید!!؟ تا اینجا هم کاری که شما کردی خیانت بزرگی محسوب میشه.
تا شوهرتون از ماجرا بویی نبرده زودتر تمومش کنید. اون آقا هم که بهش دلبسته شدید یک حیوون کثیفی بیش نیست(عذر میخوام ولی برای مردی که دنبال یه زن متاهل میره واژه های مناسبتری نمیشه به کار برد!)
البته قبح کار شما هم در حد همون آقاست!
هرقدر هم که شوهر شما بد باشه(که بعید میدونم انقدرها هم بد باشه) این مجوزی واسه خیانت شما و رابطه با یه مرد دیگه نمیشه!
همین الان که داری اینارو میخونی واسه اتمام ماجرا اقدام کن.هر لحظه که بگذره اوضاع خطرناکتر میشه.
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
عزیزم من با اینکه شما رو نمیشناسم ولی نگران تو و آیندت و عابروی خودت و پدر و مادر بی گناهت شدم .
عزیزم هر اتفاقی که توی زندگی هر زن و شوهری میفته بدون شک باید بهت بگم که هر دو طرف مقصر هستن .50% زن و 50% مرد.اگه میگی تلاش کردی تا زندگیت رو سرو سامون بدی فکر نمی کنی شاید راه های اشتباه می رفتی تا به نتیجه نرسیدی؟
حتما همسرت مرد خوبیه که شما برای ازدواج انتخابش کردی و خانوادتون هم راضی بودن .احتمالا مشکلات بین شما باید بیشتر اخلاقی باشه که به امید خدا با اومدن به این تالار و به کمک دوستای خوبی که اینجا پیدا میکنی مشکلاتت رو حل میکنی .عزیزم این راهی رو که توش افتادی خیلی خطرناکه .دوست خوبم این کار رو نکن عواقب خوبی نداره . مریم جون خیلی حرف قشنگی زد
اون اقا اگر کیس مناسبی بود هیچ وقت به همسرش خیانت نمیکرد.مطمئن باش کسی که طعم خیانت را چشیده باشه و قبحش براش بریزه بازهم اگر امکانش فراهم بشه این کار رو میکنه
هم شما به همسرت داری خیانت میکنی و هم ایشون به همسرش.فکر میکنی اگر با این اقا ازدواج کنی عاقبت دو ادم خیانت کرده به شریک زندگیشون چی میشه؟!!!!!
:104:
عزیزم همه تو زندگیشون مشکلات زیادی دارن .منم پیشنهاد میدم شما جریان زندگی خیلی ها رو این جا بخون اونوقت می فهمی که تو تنها مشکل نداری ولی فرقت با دیگرون این شده که راحت ترین راه رو که صد البته بدترین راه هست برای رهایی از مشکلت انتخاب کردی که بدترین عواقب رو داره
فکر میکنی همه اونایی ازدواج میکنن از اول میدونن که چه مشکلاتی ممکنه براشون پیش بیاد و ازدواج می کنن؟نه عزیزم .شما هم هنوز با این آفا زیر یک سقف زندگی نکردی تا بدونی با این شکل آشنایی چه مشکلات بدتری خواهی داشت .
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
از همه ی شما عزیزان که من رو راهنمایی کردین تشکر میکنم.شما درست میگید.خود من شخصا درباره ی این مسایل و آبرو ریزی های بعد از اون فکر میکنم.البته ناگفته نمونه که همسر من بارها به من گفته که دوست داره چند تا زن داشته باشه و همیشه این موضوع رو میگه.
دیدن فیلمهای مستهجن و ....که خیلی براشون عادیه.من به شوهر خودم هم زیاد اطمینان خاطر ندارم.
ولی من از امروز تلاش میکنم که با این آقا قطع رابطه کنم.
یه سؤال دارم چرا توی جامعه ی ما(از جوامع و ملت های دیگه بیخبرم)اگر مردی خیانت کنه به همسرش, همیشه زن اون آقا مؤاخذه میشه که حتما به همسرش نرسیده که اینجور شده ولی اگر یه خانوم خیانت کنه هیچ وقت شوهرش به خاطر کاراش و بدی هاش مؤاخذه نمیشه؟
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
مینوی عزیز
خواهر خوبم
همسر شما داره این جمله رو بیان میکنه.شما که جلوتری و ارتباط هم برقرار کردی.
دیدن فیلمهای مستهجن دلایل زیادی داره که چند تا تاپیک در این مورد هست...که چرا همسرم تصاویر و فیلمهای مستهجن میبینه
یکی از علت هاش عدم رضایت از روابط هستش.که قطعا این مشکل مقدار زیادیش از سمت شماست.چرا که کسی که دل در گرو کس دیگری گذاشته باشه چطور میتونه با کسی غیر از اون فرد روابط خوبی داشته باش؟
تلاش کن.همت کن.
وقتی ارتباططت با اون اقا قطع شد که فکر نمیکنم و نباید زیاد طول بکشه.بیا اینجا و مشکلاتت رو دونه دونه مطرح کن .اونوقت میبینی که راه درست رو انتخاب کردی
---------------------------------------------------------------------
مینو جان زن مظهر پاکی و نجابته.زن مظهر مادر بودنه.اگر یک زن آلوده باشه یک جامعه آلوده میشه.
باور کن اگر برای همسرت کم نذاری و همیشه راضی نگهش داری از هر نظر همسرت سمت زن دیگه ای نمیره.
اگر هم رفت دیگه ایراد از خودش بوده.
اگر یک زن خیانت کنه دیگه اون زندگی واقعا زندگی نمیشه.هیچ فکر کردی اگر خدایی نکرده در زمان خیانت فرزندی به وجود بیاد و معلوم نشه مال کدوم مرده چه به سر اون بچه بیچاره میاد؟
مشکل ما اینه که روی اصول دین حرکت نمیکنیم.اسلام گفته به زنانتون برسین تا منحرف نشن ..به زنها هم همینو گفته.
یعنی برقراری عدالت.
مینو جان الان دنبال این چیزا نباش.به فکر خودت باش که داری میفتی در باتلاق
لطف در مراجعه بعدیت اشاره کن مشکل اصلی شما با همسرت و خانوادش چیه؟سر چه چیزهایی بحث میکنید؟
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
خواهر عزیز لطفا به توصیه دوستان توجه کن ....مخصوصا مریم جان
:72:
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
مینو جان به تالار همدردی خوش اومدی
شما خودتون ببنین خیلی ها تو زندگیشون مشکلات دارن و خیلی ها مثل شما هستن ولی هیچ وقت به شوهرشون خیانت نمیکنن
درسته همش تقصیر شما نیست که به شوهرتون خیانت کردین مقصر شوهرتون بوده که واسه شما کم گذاشته و شما با رابطه با یه مرد دیگه این کمبود محبتو جبران کردین ولی این راهی که شما توش قدم گذاشتین اصلا راه درستی نیست هرچی بیشتر بگذره شما به اون آقا واابسته تر میشین و هم زندگیتون ممکنه از هم بپاشه هم بعدها پشیمون میشین
خیلی خوب کاری کردین که تصمیم به قطع رابطه کردین.به قول دوست خوبم اون آقا آدم خوبی نمیتونه باشه اصلا
سعی کن یکم منطقی تر فکر کنی و با مشورت با دوستان و مشاوارن مشکلتو کم کم حل کنی:72:
در مورد سوالی که پرسیدی من اصلا بهش اعتقاد ندارم و خیانت از هر دو طرف چه مرد چه زن اشتباه بزرگیه و باید هر دوطرف مثل هم مؤاخذه بشن و مقصر میتونه 90درصد همسر خود آدم باشه و10درصد هم خیال و شهوت پرستی باشه اختلاف سنی زیاد و درک نکردن هم دیگه به طور کاملا ناخواسته:72:
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
"اگر یک زن خیانت کنه دیگه اون زندگی واقعا زندگی نمیشه.هیچ فکر کردی اگر خدایی نکرده در زمان خیانت فرزندی به وجود بیاد و معلوم نشه مال کدوم مرده چه به سر اون بچه بیچاره میاد؟"
دوستان اشتباه نشه رابطه ی ما فقط در حد تلفنی بوده نه بیشتر.
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
سلام
شما بیشتر برای از بین رفتن زندگیتون تلاش کردید تا درست کردن آن و.....
دوست عزیز حرفهایی که همسر شما در مورد چند زنی صحبت می کند حداقل این است که این اجازه را نداده که خیانت کند و در روی خود شما گفته و فقط حرف این را زده..............
به نظرم وقتی یک مرد اینطوری صحبت می کنه تهدید بزرگیه و این تهدید بیان کننده یکسری کمبودها در زندگیه زناشویی ............
آیا فکر نمی کنی که کانون خانواده را رو به سردی بردی تا گرمی .....یعنی شما با اختلافات بین خودتون و خانواده همسرتون همه چی رو به بهانه هایی کشانده ای که منجر به سردی رابطه تان شده که همسرتان ان را متوجه شده و شروع به تهدیدات ......
ولی شما عوض اینکه این ریشه مشکلات را دریابی و سعی در حل انها کنی الان اینجا امده ای و حتی بدون اینکه اشاره ای به مشکلات پیش آمده بکنی و اینکه سعی در حل این مشکلات بیشتر در مورد رابطه ات با یک غریبه که حتی نمی دانی او چرا به همسرش خیانت کرده صحبت کرده ای که بزرگترین اشتباه شما می باشد حتی اگر کمبودهایی هم داشته باشی نباید به خود اجازه این خیانت را می دادی بلکه باید رابطه خود را با همسرت به بهترین شکل هدایت می کردی تا منجر به دوستی و رفاقت شما می شد تا از این نیازها و کمبودها با هم راحتتر صحبت می کردید .......
البته با پوزش از اقایون همدردی من فکر می کنم گرمابخشترین عضو خانواده زن می باشد تا مرد ولی دلایل خودم را هم بیان می کنم که:
مرد بیشتر وقتش را در بیرون از منزل می گذراند و با ادمهای مختلفی برخورد می کند که همه انها فقط در حیطه کاری می باشد و بویی از محبت وعاطفه در این موقعیت نمی برد چون فقط به کار و اینده می اندیشد ولی یک زن در محیط خانواده با فرزندان موجب ایجاد شادی و روابطه حسنه می باشد و به بهترین شکل ممکن با افراد خانواده رابطه عاطفی و محبتی برقرار می کند و همچنان در انتظار همسر تا در بدو ورود به بهترین شکل از او پذیرایی نماید و او را مملو از احساس عاطفه و محبت می کند که تمام کمبودهای یک مرد را در کل روز از بین می برد ......
ولی حالا به این فکر کن که این خانوم هیچگونه استقبال خوب و محبتی آمیزی نداشته و بدتر از اینکه به یک مرد دیگری بیاندیشد که اینها موجب می شود این کمبودهای روزانه در مرد تلمبار شود و کم کم موجب سردی و کم اهمیتی به زن!!
دوست خوبم پس بهتر است از مشکلاتت بیان کنی و سعی در جستن ریشه انها و حل انها شوی تا کار بدتر از این نشود.......
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
من 4 ساله که با همسرم ازدواج کردم ولی 3 ماهه که با این آقا هستم.این حرفهایی که شوهرم میزنه از روزهای اول ازدواجمون شروع شده.نمیخوام سعی کنم که کارمو توجیه کنم ولی من تو زندگی مشترکم خیلی صبر کردم و کوتاه اومدم.
من ۴ تا خواهر دارم و یه برادر.من از زندگیم راضی نبودم ولی چون حمایت خانوادمو ندارم مجبور به ماندگاری هستم.خانوادم هم تا حدی از مشکلات من باخبرن که حتی پدرم به خاطر زندگی من گریه میکرد و میگفت پشیمونم که تو رو به این خانواده دادم ولی چاره ای نیست باید بسوزی و بسازی.میدونم اشتباه کردم و از همین الان میخوام که دچار اشتباه بزرگی نشم همون بهتر که اشتباهات از طرف شوهرم و خانوادش باشه.:302:
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
با سلام
شما از زندگی با همسرتون شدیدا خسته هستین و خودتون میگین که خیلی تلاش کردین و این زندگی درست نشد
ببین خانومی وقتی تو یه حالتی از زندگی ما آدما یه کمبودی داریم اولین چیزی که این کمبود رو برطرف کنه ما رو به خودش جذب میکنه
شما تو اوج کمبود محبت و مشکلاتی که با همسرت داری با این آقا برخورد کردی و وقتی ازش کوچکترین محبتی دیدی جذبش شدی این طبیعیه چون ایشون خلا شما رو داره پر میکنه و حتی حضور ایشون شاید باعث بشه شما مشکلات زندگیتو بیتشر ببینی
ولی عزیزم این احساسی که شما الان داری واسه خودت خطرناکه چون الان مثه کسی میمونی که تو یه بیابون تشنه ولت کردن و بهت آب رو نشون میدن در هر شرایطی اون آب رو میخوری
زمانی که تشنهی یک چیزی هستی تصمیم گیری اشتباهه چون به محض اینکه نیازت برطرف بشه شما منصرف میشی
اول تکلیفت رو با خودت و زندگیت مشخص کن شما چه بخوایی و چه نخوایی هنوز در عقد همسرت هستی و یک فرد متاهل
اگر ادامه زندگی براتون سخته باید براش چارهای بیاندیشید ولی در شرایطای که فرد سومی حضور داره ممکنه بر همهی تصمیمهای شما تاثیر بزاره
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
مينوجان... بهت حق ميدم انقدر خسته و درمونده بشي. سخته! بخصوص اگر بي توجهي و بي محبتي از نفر اول زندگيت يعني همسرت باشه!
حالا بيا قضيه اون آقا رو بررسي كنيم.
هر اتفاقي كه در زندگي آدم ميفته ناشي از يك كمبود و دردي در آدم هست. فرض كن من افت تحصيلي پيدا كردم و بشدت دارم درجا مي زنم. يكي از به ظاهر دوستانم ميگه اگر از فلان قرص بخوري حالت خيلي خوب ميشه. منم مي خورم و مي بينم بله! انگار نه انگار كه مشكلي داشتم. حالم خوبه خوبه! كم كم دوز بيشتري از اون قرص رو مصرف مي كنم و هي به اون معتاد و معتادتر ميشم. طوري كه ديگه آويزوون اون دوستم ميشم كه بهم قرص برسونه. تا اينكه يه روز دوستم از دست آويزون بازي من خسته مي شه و داد مي زنه سرم كه اونا كه بهت دادم مواد مخدره دست از سرم بردار! و تو مي موني و يك دنيا نعشگي!!! و هزينه هاي سرسام آوري كه براي فرار از نعشگيت مجبوري هر روز بپردازي!
كار الان تو دقيقا همينجوريه. سه ماهه كه اين آقا داره بهترين وجه و زيباترين جلوه هاي شخصيتي خودش رو برات به نمايش مي گذاره.(مي دوني كه توي روابط غيرمستقيم مثل تلفن و چت، افراد خيلي راحت مي تونن در تخيل شما از خودشون يك اسطوره بسازند و نقطه ضعفهاشون رو پنهان كنند) كم كم مي گذره و تو به وجودش عادت مي كني و اين عادت تبديل به اعتياد ميشه. اونوقت اينبار اين تويي كه تبديل به موجود مزاحم ميشي كه طرفت براي رفع وابستگي تو فكري مي كنه! بي محلي، دق دادن و رنج دادن تو ميشه كار هر روز اون آقا!(نمونه هاي زيادي به همين شكل ديدم!)
همه اينها كي شروع شد؟ زماني كه تو بجاي حل مشكل سراغ مسكن رفتي!
حالا كه اينها رو خوندي اول نظرت رو بهم بگو ببينم فكرت چيه.
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
مينوجان... بهت حق ميدم انقدر خسته و درمونده بشي. سخته! بخصوص اگر بي توجهي و بي محبتي از نفر اول زندگيت يعني همسرت باشه!
حالا بيا قضيه اون آقا رو بررسي كنيم.
هر اتفاقي كه در زندگي آدم ميفته ناشي از يك كمبود و دردي در آدم هست. فرض كن من افت تحصيلي پيدا كردم و بشدت دارم درجا مي زنم. يكي از به ظاهر دوستانم ميگه اگر از فلان قرص بخوري حالت خيلي خوب ميشه. منم مي خورم و مي بينم بله! انگار نه انگار كه مشكلي داشتم. حالم خوبه خوبه! كم كم دوز بيشتري از اون قرص رو مصرف مي كنم و هي به اون معتاد و معتادتر ميشم. طوري كه ديگه آويزوون اون دوستم ميشم كه بهم قرص برسونه. تا اينكه يه روز دوستم از دست آويزون بازي من خسته مي شه و داد مي زنه سرم كه اونا كه بهت دادم مواد مخدره دست از سرم بردار! و تو مي موني و يك دنيا نعشگي!!! و هزينه هاي سرسام آوري كه براي فرار از نعشگيت مجبوري هر روز بپردازي!
كار الان تو دقيقا همينجوريه. سه ماهه كه اين آقا داره بهترين وجه و زيباترين جلوه هاي شخصيتي خودش رو برات به نمايش مي گذاره.(مي دوني كه توي روابط غيرمستقيم مثل تلفن و چت، افراد خيلي راحت مي تونن در تخيل شما از خودشون يك اسطوره بسازند و نقطه ضعفهاشون رو پنهان كنند) كم كم مي گذره و تو به وجودش عادت مي كني و اين عادت تبديل به اعتياد ميشه. اونوقت اينبار اين تويي كه تبديل به موجود مزاحم ميشي كه طرفت براي رفع وابستگي تو فكري مي كنه! بي محلي، دق دادن و رنج دادن تو ميشه كار هر روز اون آقا!(نمونه هاي زيادي به همين شكل ديدم!)
همه اينها كي شروع شد؟ زماني كه تو بجاي حل مشكل سراغ مسكن رفتي!
حالا كه اينها رو خوندي اول نظرت رو بهم بگو ببينم فكرت چيه.
:104::104::104::104::104::104::104::104::104::104:
RE: با احساس کمبود محبت در زندگی مشترکم چگونه کنار بیام؟
سلام دوست عزيز!
با خوندن مشكلت نگرانت شدم.
ميدوني چرا؟
تو را تصور كردم : يك زن بااحساسي كه بين دو مرد بي احساس قرار گرفته اي.
اولي كه همسر توست با حرفها و اعمالش نامهربانه قلب پراحساس و طالب محبت تو را زخم ميزند. و دومي از اين آزردگي تو و احساساتت سواستفاده ميكنه تا تنوع طلبي خود را ارضا نمايد.
ولي تو عاقل تر از اين حرفهايي فكر نميكنم بخواهي يك مشكل را با يه مشكل ديگه حل كني!
به نظر من بهتره و عاقلانه تره كه اول تكليفتو با زندگي مشتركت حل كني.
تلاشتو براي حل مشكلاتت با همسرت بكني. نه به خاطر همسرت بلكه به خاطر خودت.
در مراحل بعدي اگه حل نشد به جدايي فكر كني. و بعد از همه اين مراحل وقتي تاهلي به كسي نداشتي ميتوني به كس ديگه اي فكر كني.
هميشه به ارزش وجودي خودت به عنوان يه زن ايمان داشته باش و اجازه نده مرداي دور و برت از احساسات قشنگت سواستفاده كنن.:43:
اميدوارم مشكلاتت زودتر حل بشه و به آرامش برسي:323: