همسرم انتظار مالی بیجا از پدرم داره،واقعا خسته ام کرده
سلام دوستان،نماز و روزه هاتون قبول .
من یه مشکلی دارم که هر کاری میکنم نمی تونم حلش کنم،امیدوارم با راهنمایی های شما بتونم این مشکل رو حل کنم.
من حدود یک ساله که عروسی کردم،همسرم خیلی از خانواده من توقع مالی داره،خیلییییی.
یعنی همش میگه بابات ناخون خشکه،چرا به من پول نمیده؟
همسرم تهرانی و من شهرستانی هستم.عروسی رو هم شهرستان گرفتیم.
مادرشوهرم قبل عروسی هر دفعه که زنگ میزد منو ناراحت میکرد،میگفت
پدرت اونجا برات یه عروسی بگیره،منم اینجا برات یه مهمونی ساده میدم
.من قبول نکردم،بعد قرار شد پول عروسی رو نصف نصف بدیم.
ما یه رسمی داریم،خانواده عروس کادوی عروسی رو در دوران نامزدی میارن به خانواده عروس میدن،مثلا بعضی ها کادو میدن،بعضی ها پول.
شب عروسی دیگه همه کادوهاشونو از قبل دادن،پاتختی دوباره پول میدن.
بگذریم از اینکه من خرید عروسی چندانی نداشتم،مادرشوهرم بعضی از وسایل منو از وسایل خواهرشوهرم که قبلا مجرد بوده و از اون وسایل
استفاده میکرد داده،وسایل آرایشی رو هم سال ۶۸ که خریده بودن به من
داد،روز عروسی شوهرم اومد دنبالم آرایشگاه،پول آرایشگاه نداشت بده با آرایشگر دعواش شد،پول آتلیه هم نداشت بده با اون هم دعواش شد،من رو تو آتلیه گذاشت و رفت،بعد دو سه ساعت که بهش زنگ زدیم اومد دنبالم،کلا روز عروسی رو برام زهر مار کرد،همه اینا به کنار،که من باز به روشون نیاوردم.
مشکل من اینکه شوهرم همیشه با من بحث میکنه که چرا خانوادت روز عروسی به ما کادو ندادن،در صورتیکه بابای من نصف هزینه عروسی رو متقبل شد،چرا بابات به ما پول نمیده،چرا خواهرت اومد خونمون شیرینی نخرید،همیشه از دیگران توقع پول داره،البته مامانش هم اینجوریه،وضع پدر من خدا رو شکر خوبه،مثلا پدرم وقتی میاد خونمون همیشه برنج و گوشت و مرغ و...... خیلی چیزای دیگه میاره،مسافرت که میریم هزینه ما رو هم متقبل میشه،ولی شوهرم دست بردار نیست،یعنی مادرش و خودش دیگه عاصیم کردند،خودشون وضع آنچنان خوبی ندارن،معمولین،ولی من
هیچ وقت ازشون انتظار مالی نداشتم.چون برام اصلا مهم نبود،نمیدونم چیکار کنم.