RE: من باید کاری انجام بدم؟
سلام،
به همدردی خوش آمدید!
ببینید خانم عزیز، چه در خارج از کشور، چه در داخل از کشور، روند ازدواج به این شکل است که آقا پسر و خانواده او باید برای ازدواج اقدام کنند.
هم آن آقا پسر شما را به اندازه کافی دیده، و هم مادرش هم با شما دیدار داشته. اگر می خواستند اقدام کنند تا به حال کرده بودند و یا در هفته آینده با شما تماس خواهند گرفت. ولی به نظر من شما دیگر کاری نکنید. ممکن است به خصوص به مادرش این حس دست بدهد که شما می خواهید خودتان را به آنها تحمیل کنید.
همینطور اصلاً به او دل نبندید! معلوم نیست که آخر این رابطه چه می شود. از آنجا که معلوم هست فعلاً ایشان قصد ازدواج ندارند. پس خودتان را اذیت نکنید و درگیر احساسات نشوید که پشیمانی می آورد.
راستی این تاپیک هم کمی به شما مربوط می شود: چرا بی توجهی می کند؟!
موفق باشید
RE: من باید کاری انجام بدم؟
با تایید نظر آقای حامد به نظر من باید خویشتن داری پیشه کنید و صبر کنید تا اگر ایشون خودشون تمایل دارند شما رو با مادرشون آشنا کنند ( البته ظاهرا آشنا هستید ولی خوب منظور مهمانی و آشنایی صمیمانه تر است ) .
اگر این آقا تمایلی برای بودن با شما نشان داده اند شاید به شما علاقمند هستند ولی از علاقمندی تا پیشنهاد ازدواج راهیست طولانی، باید به ایشان زمان بدهید اگر تمایلی دارند در ذهن خود سبک سنگین کنند و به مرحله تصمیم گیری برسند و خودشان شما را در جریان امر قرار دهند. هر گونه دخالت شما در این مرحله علاوه بر این که وجهه شما را خدشه دار می کند موجب می شود که آرامش لازم برای تصمیم گیری درست از ایشان سلب شود. در این مرحله از ایجاد و اظهار هر گونه علاقمندی خودداری کنید چون ممکن است ایشان از شما خوششان بیاید ولی به هر دلیلی از تصمیمشان منصرف شوند و شما احساس ناراحتی کنید. زمان کافی مثل دو سه ماه را به ایشان بدهید و در ضمن اینکه چراغ سبز نشان می دهید مواظب باشید که در تمام برنامه ها شرکت نکنید و بعضا بگویید کاردارم و نروید. اگر بعد دو سه ماه تصمیمی جدی از ایشان ندیدید رابطه تان را خیلی کمرنگ کنید، اینطوری ایشان اگر حرفی هست خواهند گفت و اگر نه بیخود وقت شما هم تلف نمی شود.
نهایتا فقط بگویید انشالله هر چه به صلاحم است پیش بیاید
RE: من باید کاری انجام بدم؟
با تشکر از حامد و سابینا. کاملا نظرتون رو قبول دارم. من فرصتی که شما بهش اشاره کردید رو از دست دادم. چون بیش از دو سه ماه همیشه شرکت داشتم(بدون اینکه کمرنگ کنم.) فکر می کنم به طور کلی در این مسیر اشتباه کردم. و مطمئن هستم که این موضوع به نتیجه نمی رسه. الان برام این سوال پیش اومده که چطور بعضی آدما می تونن تشخیص بدن که چه رفتاری بهتره. چون یک دوستی هم همین حرفه سابینا رو به من گفت و من بهش عمل نکردم. چطور اون می تونه تشخیص بده من نمی تونم؟!
RE: من باید کاری انجام بدم؟
باید با تحقیق و مطالعه، استفاده از تجربه دیگران و مشورت با انسانهای عاقل و فهمیده تصمیم بگیریم.
البته یک راهش هم استفاده از تجربه های شخصی است. امیدوارم بتوانیم از اشتباهات گذشته درس بگیریم.
RE: من باید کاری انجام بدم؟
این تاپیک را هم مطالعه کنید: بهترین شکل تصمیم گیری
RE: من باید کاری انجام بدم؟
سلام. من اقدامی نکردم و ایشون من رو به همراه دوستان دیگه دعوت کردن خونشون. هم مادرشون و هم خودشون خونگرم بودن و کلا به همه خوش گذشت. تا خدا چی بخواد!
RE: من باید کاری انجام بدم؟
سلام. ما همچنان در بعضی جلسات دورهمی حضور داریم. ایشون در جمع با من در مورد برنامه کاریشون صحبت می کنن. طوری که بقیه هم حضور دارند و می شنوند. حرفایی که قاعدتا اگر با هدف برنامه ریزی مشترک هست باید دو طرف در قالب خاصی در موردش صحبت کنند. در فرصتی که جمع حضور نداشتند من ازشون در مورد برنامه شون سوال کردم و ایشون از جواب دادن امتناع کردن. تنها گفتن الان در وضعیتی نیستند که تصمیم های بلند مدت بگیرند و فقط می تونند در مورد موضوعات کوتاه مدت تصمیم بگیرند.یا وقتی من حالت های مختلفی که می تونم برنامه ریزی کنم برای سال آینده رو براشون گفتم، گفتن هر کاری می خوای انجام بده.
مسله این هست که از نظر مکانی من دارم می رم یه شهره دیگه و ایشون باید تصمیم بگیرند که کی برگردن ایران. البته برای موندن و برگشتن هیچ کدوم مشکل نداریم. اما لازمه یه برنامه مشترک باشه اگر تصمیم بر با هم بودنه!
ایشون در عمل ابراز علاقه می کنند و وقت می گذارن. اما به صورت غیرصریح صحبت می کنند.به صراحت تا به حال حرفی زده نشده. گاهی از حرفشون برداشت می شه که اصلا برنامه ای برای شروع رابطه ندارند. من می گم برای ویزیت یک زمانی برم ایران چون باید کارهایی را در زمان خاصی انجام بدم. ایشون می گن من می خوام برم اما یه زمان دیگه می خوام برم(غیر از زمانی که من می تونم برم و دلیلی هم برای تعیین زمان مورد نظرشون ندارن.)
یه زمانی هم انگار می خوان من دست نیافتنی نشم و در دسترس باشم. من می گم امسال برگردم ایران (به جای اینکه برم یه شهر دیگه) به شدت با دلایل مختلف من رو ترغیب می کنند که نه نرو و اون شهر خوبه این دوره برات خوبه. یا وقتی در مورد مشکل ویزام و احتمال خروج ضروری رو مطرح کردم به شدت ناراحت شدن.
من تاپیک "چرا بی توجهی می کند" رو هم خوندم. اما نمی تونم بفهمم که باید چه کار کنم. به نظر شما راه حلی برای این مشکل وجود داره؟ گیج شدم!
RE: من باید کاری انجام بدم؟
[align=justify]درود:72:
میم عزیزم، دوستان نزدیک یک ماه پیش راهنمایی های خوبی بهت کردن و جهت صحیح رو نشون دادن، اما متاسفانه شما راه رو اشتباه رفتی و داری احساسی برخورد می کنی.
شما به ایشون دل بستی و داری به ایجاد رابطه اصرار می کنی، و ایشون به وضوح سر باز می زنه.
اتفاقی که افتاده اینه که شما از ایشون خواستگاری کردی (با رفتارت) و ایشون جواب منفی داده.
نامطلوب ترین مطلبی که اینجا به چشم من میاد، اینه که شما دستت رو جلو چشمت گرفتی و فکر می کنی دیده نمی شی، در حالیکه طرف مقابلتون داره شما رو تمام قد می بینه (احساسات و تصمیمات و ذهنیات و ...).
گلم مهم نیست به چه دلیلی، مهم اینه که شما انتخاب ایشون نیستید. و مهم تر اینکه نباید اجازه بدی شما رو با دست پس بزنه و با پا پیش بکشه.
امروز به اتفاقی که در حال رخداده آگاهی نداری، اما فردا که مسئله تموم شد حس می کنی بازیچه شدی و این احساس خوبی نخواهد بود.
امیدوارم منو ببخشی که اینطور رک نوشتم، بخاطر اینه که شأنت رو خیلی بالاتر از طرف مقابلت می بینم.
خانمم به نظر من با خودت خلوت کن و از ذهنت بیرونش کن. بعد سعی کن از نظر مکانی هم ازش فاصله بگیری که جلو چشمت نباشه.:72:[/align]
RE: من باید کاری انجام بدم؟
سلام ميم عزيز
منم با حرف هاي ازرميدخت عزيز موافقم
هيچ به اين فكر كردي ايشون شما را به عنوان يه دوست ميخواهند نه بيشتر
و اصرارشون برا موندن شما هم براي از دست ندادن يه دوست و همدمه
بيشتر از اين خودتون را درگير نكنين كه ممكنه بعدا به خاطر عدت كردن زياد نتيونين دل بكنين و عملا سرخورده بشين و مشكل پيدا كنين
شما اگه ميخواهيد با ايشون ادامه بديد فقط به عنوان يه دوست ادامه بديد نه بيشتر