RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
گل مریم شما تاوان اکثریت رو پس می دین. دخترهای اطراف خودتون نمی دونم چطور هستند. ولی اکثریت تقریبا قریب به اتفاق دخترهایی که بنده در دانشگاه محیط کار و... دیدم دخترهای متوقع و از خود راضی بودند. پسرها نیز با این دید جلو می روند که زمانی که قرار است هزینه های ازدواج را من بدهم، دختر متوقع نیز نصیبم می شود فرقی نمی کنه با کی باشم. و هر دختری که بیشتر عرض اندام کند و ناز خود را بیشتر به رخ بکشاند بیشتر به دید می آید. البته نتیجه چنین ازدواجهایی از پیش مشخص است و پیش بینی اینکه در چند سال آینده درصد بالایی از ازدواجها در همان سالهای اول به طلاق منجر می شود نیز نشانه آن است.
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
سورنای عزیز
یعنی این عدالته؟ من میتونستم یه زندگی پر از عشق داشته باشم
من اصلا معیارم از ازدواج پول نیست حتی تصمیم دارم با پسر پولدار ازدواج نکنم ،باور کن این اصلا شعار نیست ،چون معتقدم کسی که پول داشته باشه ادم مادی هست و فقط پول رو می بینه و این هیچ وقت نه به من ارامش میده نه منو به کمال میرسونه
،چون من جایی کارمی کنم که اکثرا باادمای پولدارطرفم ،البته نمیخوام به کسی توهین کنم فقط میخوام بگم خیلی ادمای سطحی هستن(البته اکثرآ)
من معیارم کاملا معنویاته ،کاملا معنویات
به این هم اعتقاد دارم دختر وپسر باید کاملا با هم زندگی شونو بسازن
به هر حال با وضع این جامعه امثال من و شما تباه شدیم
واقعا دلم می سوزه
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
چرا خودتون شروع کننده نیستید؟لااقل دیدگاهتون رو در جمعهای مختلف ابراز کنید. بحث رو به همچنین جاهای بکشونید و این در عین اینکه سنگینی شما رو و وقار شما رو حفظ می کنه افراد رو به سمت شما جلب می کنه. ببخشید من یه پسر. ولی وقتی اطرافم پر از دخترهاییه که از خرج ده میلیونی شب عروسیشون نمی زنن به این عنوان که آرزوشو دارن !!!( پراز یعنی واقعی عمده دخترهایی که می بینم این فکر رو دارن) از کجا باید بدونم که یه دختر مثل شما چه طرز فکری رو داره؟ تا وقتی بیان نشه.
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
گل مريم عزيز كاملا موافقم. ولي چرا همه رو مثل هم مي بينن؟
سورنا شما چرا دخترهايي رو نمي بيننين كه زندگيشونو با ازدواج دانشجويي شروع مي كنن و يا زندگيشونو با رفتن به عمره شروع مي كنن/ چرا عروسيهاي ميليوني رو مثال ميزنين؟.
سورنا يه سوال ببخشيدا؟ شما خواهر دارين؟؟؟؟؟
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
سلام..
دوست عزیزم از من خواسته بودند تا قدری در مورد رفتار توضیح بدم..چشم...
ببینید رفتار یک دختر در اجتماع و در مواجهه با دیگران و پیشنهاد های دیگران.......تا حد زیادی در افکار دیگران تاثیر دارد ....و دید انان را نسبت به ما شکل می دهد...
اگر دختری در مواجهه با دیگران و در اجتماع نتواند انگونه که هست خود را نشان دهد بر فرض مثال..:::سربه زیری و خجالتی بودن و عدم برقراری ارتباط را نشانه ای برای نجیب و معصوم بودن خود قرار دهد....شاید در نظر دیگران محجوب به نظر رسد اما متقابلا خشک و بدون صمیمیت هم خوانده می شود....
متاسفانه به قول سورنا بعضی اوقات ما مجبوریم تاوان دیگران را بدهیم.....دیگرانی که برداشت های غلطی دارند....دیگرانی که می کوشند با رفتارهای فریب دهنده در دل خلق نفوذ کنند و خلقی غافل و ناآگاه که این نفوذ را دلیلی بر لایق بودن خود و مورد توجه بودن می پندارند....
اصولا بهتر است ما در برقراری رابطه در هر محیطی نوعی انعطاف پذیری داشته باشیم و خود را با محیط تطبیق دهیم...نه اینکه همرنگ دیگران شویم و تحت نفوذ آنها بلکه سعی کنیم خلق و خوی خودمان را بر برای برخورد با دیگران تابعی از آن محیط سازیم...
قطعا اگر قدرت انعطاف پذیری داشته باشیم می توانیم براحتی با دیگران رابطه برقرار سازیم و حتی آنان را هم تحت تاثیر خود قرار دهیم...
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
سلام :72:
چرا تاوان گل مریم عزیزم ؟
چرا باید اجازه بدیم دیگران برامون تصمیم بگیرن ؟
چرا باید همیشه منتظر انتخاب شدن بمونیم ؟
چرا خودمون انتخاب گر نباشیم ؟
چرا ما پیشنهاد دهنده نباشیم ؟
اگر ما اونقدر خودمون رو قبول داریم و به توانایی های خودمون واقفیم چرا بترسیم از اینکه مورد قضاوت قرار بگیریم ؟
اگر ما قدرت انتخاب و دیدگان دقیق و ذهن جستجو گر داریم چرا نتونیم تفاوتمون رو نشون بدیم ؟
چرا باید اجازه بدیم همیشه تابوها و عرف های بعضا غلط همیشه و همه جا حکمرانی کنند ؟
....
حرفام به نظر شعار می یاد ، نه ؟
درسته. به نظر شعار میاد چون یاد نگرفتیم جسور باشیم ...
چون همیشه ترسیدیم از اینکه خلاف جریان آب شنا کنیم ...
چون گاهی با خودمون فکر نکردیم شاید خیلی از چیزهایی که امروز ما برای ما خیلی عادی هستن روزی تابوهای وحشتناکی بودن که توسط اشخاص جسور و محکمی شکسته شدن ...
چون عادت کردیم همیشه تابع دیگرانی باشیم که راه رو باز کنن و مسیر رو هموار ...
قبول دارم که سخته .. می پذیرم که عرف جامعه آدم رو له می کنه و خفه می کنه ...
اما آیا شرایط موجود بدتر نیست ؟
آیا منتظر بودن و دیده نشدن دیوانه کننده نیست ؟
آیا واقعا وقت اون نرسیده که جور دیگه ای فکر کنیم ؟
واقعیتش اینه که این جمله ی شما : «تاوان چی رو پس میدیم؟» منو بسیار غمگین کرده .
یعنی ما دختر خانمهای جوان این سرزمین اونقدر می تونیم منفعل باشیم که حتی نتونیم از پس اثبات خودمون بربیاییم ؟ ...
واقعا چرا ؟ ...
به نظر من هر شعاری این خاصیت رو داره که به عمل تبدیل بشه ... تا من و تو که باشیم و چه بکنیم ...
:72:
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
سلام به کارشناس محترم تالار، طاهره جونی.
خب این پیشنهاد شما خیلی خوبه، اما لطفا بفرمایید چطور یک دختر نجیب و متین این پیشنهاد را مطرح کند؟ آیا شما خود این کار را کرده اید؟ اگر بله، به چه نتیجه ای رسیدید؟
خواهش می کنم یک راه حل کاربردی و عملی ارائه نمایید.
خیلی ممنونم از همه زحماتی که برای تالار می کشید.
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
سلام estar7:72:
دوست گلم ،
آیا بهتر نیست کمی در تعریفی که از واژه ها ی «نجیب» و «متین» داریم تجدید نظر کنیم ؟ یعنی مثلا من یا شما اگر قرار باشد به یک آقای محترم پیشنهاد ازدواج بدیم دیگه نجیب و متین نیستیم ؟ باور می کنی که خیلی از این مفاهیم ساخته ی ذهن خود ما خانمهاست که شده وسیله ی دست و داوری آقایون در مورد خودمون ؟
به نظرم برای شکستن یک تفکر قالبی و نیز غالبی قبل از هر کسی باید از خودمون شروع کنیم ...
عزیز دل من :72:
از یه طرف قدرت ما در انتخاب ما نهفته ست ...
قطعا وقتی ما مدعی هستیم که خوبیم و توانمند و ... اهل برقراری ارتباط با هر کسی و با هر ویژگی اخلاقی و رفتاری و شخصیتی نخواهیم بود... و به سمت کسی گرایش خواهیم داشت که در داشتن حداقل های لازم به ما نزدیک باشه ..
طبیعیه اگر شما به کسی که ظرفیتش رو نداره بخوای پیشنهاد ازدواج بدی او واکنش مناسبی نخواهد داشت . اولین چیزی که قدرت ما رو و دقت ما رو و ظرافت ما رو نشون می ده در وهله ی اول شخصیه که انتخابش می کنیم ..
و از طرف دیگه به قول سورنای صریح ، یا رد می شیم و یا نمی شیم ..
به عبارت دیگه مهم اینه که ما به خودمون جسارت همچین کاری رو بدیم و نترسیم از اینکه مورد قضاوت و حتی ریشخند قرار بگیریم .. یعنی قبل از هر کسی این حق رو خودمون برای خودمون قائل بشیم که در انتخاب شریک زندگی خودمون حرف اول رو بزنیم نه اینکه مثلا از بین 9 اقایی که به خواستگاریت اومدن تو ناچار بشی یکیش رو انتخاب کنی و البته اونوقت فکر هم بکنی که خودت داری انتخاب می کنی ...
به نظر شما چرا ما باید مجبور باشیم که فقط از بین کسانی که ما رو انتخاب کردن به یکی جواب بله بدیم ؟ و بدتر از اون اگر کسی ما رو انتخاب نکرد محکوم باشیم که تا ابد به این سرنوشت تن در بدیم ؟ چرا نباید خودمون کسی رو بشناسیم و تلاش کنیم که مستقلا خودمون رو به او بشناسونیم ؟
چرا همیشه باید شرایط خودش رو به ما دیکته کنه ؟
چرا نباید ما شرایط رو به نفع خودمون تغییر بدیم ؟
سرچشمه ی این باید ها و نباید ها از کجاست ؟
در عین حال یک نکته نباید فراموش بشه که اگر جسارت انجام یک کاری رو به خودمون می دیم پس باید شجاعت پذیرفتن تبعاتش رو هم داشته باشیم ...
estar7 عزیزم:72:
منم مثل خیلی های دیگه در یک فضای سنتی و تحت سلطه ی همه ی دیدگاهها و مشکلات یک جامعه ی سنتی بزرگ شدم و به سختی حتی به خودم اجازه دادم که به زندگیم و به واقعیتهای اون یه جور دیگه نگاه کنم اما الان می دونم که اگه خودم برای خودم ارزش قائل نباشم کسی کوچکترین درکی از من ، ارزشها و تواناییهای من نخواهد داشت ... پس این حق رو برای خودم قائل شدم که پشت پا بزنم به عرفهایی که غلط می دونمشون و به جای اینکه حل بشم در شرایطی که به جبر زمانه برای من ایجاد شده ، زمینه ای رو بسازم که در اون همه ی اطرافیانم قدرت انتخابگری و تصمیم گیری منو باور کنند و به اون احترام بزارن ....
:72:
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
گل مريم عزيز
در جامعه ايراني ما معني درستي از متانت و نجابت نداريم. گاهي آنچنان براي حفظ متانت و نجابت تلاش مي كنيم كه نتيجه اش مي شود خود سانسوري . يعني شما در يك فضايي قرار مي گيريد حرف بي ربطي هم مي شنويد و كار بي ربطي هم مي بينيد . شعور و قدرت تعقل و تفكر هم داريد ولي براي حفظ همان نجابت و متانت از پاسخ دهي ابا داريد . سكوت مي كنيد . سر را به زير مي اندازيد و .....
من به عنوان يك فرد حاضر در جامعه چه از نوع خانوادگي اش و در نوع گسترده تر كار و اجتماع با كدام علم غيبي بايد بدانم اين دختر خانم حاضر در جامعه صاحب توانايي انديشه عرفان و معرفت و فلسفه توام با نجابت و متانت است ؟!!!!
اين مي شود همان حصار هايي كه عرض كردم و خود سانسوري . دختر امروزي متانت و نجابتش بايد توام با آزادگي و آزادمنشي باشد .
به قول سورنا
هر دختری که بیشتر عرض اندام کند و ناز خود را بیشتر به رخ بکشاند بیشتر به دید می آید.
من مي گويم عرض اندام كن بگو هستي و صاحب تفكري هستي كه متعلق به تو دختر نجيب و متين اقليت جامعه است اما درست است و شايد خيلي بيشتر از درست .
پس حق و سهم خودت از اين نجابت و متانت هم بايد بگيري . بايد انتخاب كني و گامي به جلو برداري .
دختري كه ناز و هيكل نشان مي دهد چيزي به غير از آن براي نشان دادن ندارد ولي دختر و دختراني چون تو خيلي چيزها براي نمايش داريد كه همان تفكرات و تراوشات فكري بر مبناي معنويات و ... است .
پس عزيزم اشكال در خود شماست . بسم الله .
RE: تاوان چی رو پس میدیم؟
سلام طاهره بزرگوار و مهربونم، قربون دستای نازنینتون برم که جواب من را با صبر و حوصله نوشتید، طاهره جون اتفاقا من خودم یکی از موافقین با این قضیه بودم و به خیلی از دوستانم نیز این پیشنهاد را می دادم که شما شروع کننده باش، البته تا چندی پیش...
اما به نظر شما چه تعداد از پسران جامعه ما این را می پذیرند؟
در مورد چنین دختری چه فکری می کنند؟
آره من دیدم کسانی که خود پیشنهاد دهنده بودند، برخی توانستند موفق شوند اما اغلب از ابتدا نه برای ازدواج بلکه برای دوستی و اون زمان بوده که برای رسیدن به پسر مورد علاقه تن به هر درخواستی از طرف پسر داده اند... که البته این رابطه ها یک نوع ریسک هستند... مگر نه اینکه روان شناسان معتقدند به دور از احساسات و با عقل و منطق پی به ازدواج ببرید و اما دختران اینچنینی مجبور بوده اند از نهایت احساسات خود استفاده کنند تا از این طریق به جواب + برسند. من از نزدیک شاهد رنج بسیاری از این دختران بوده ام...
ببخشید من نوعی نیز چنین جسارتی را دارم، خب آماده شنیدن هر پاسخی از طرف هستم. تا این جا که از طرف من بود حل شده، اما بعد از پیشنهاد دادن جامعه من، خانواده من باید همکاری کنند تا من برای خواستگاری رفتن به شناختی برسم. و آستینم را بالاتر بزنم...آیا چنین امکانی برای دختر جامعه ما فراهم شده است؟...
ممنونم از اینکه من را تحمل می کنید.
در زیر قسمتی از یک مقاله که در بیشتر سایت ها ذکر شده را می آورم:
...ظرفيت نه شنيدن! داشته باشيد
خواستگاري معمولا از سوي مرد يا خانواده او انجام ميشود و زن به اين کار اقدام نميکند چنان که در آيه 235 سوره بقره خواستگاري به مردان نسبت داده شده است. اين بدان معناست که پاسخ رد شنيدن زن از مرد به نوعي شکست عاطفي در زندگي زن است که اثر آن هنگام تشکيل خانواده و اداره آن و نيز در تربيت فرزندان ظاهر ميشود. در حالي که خواستگاري از سوي مرد و شنيدن پاسخ رد شکست در زندگي به شمار نميرود.
بنابراين، اگر در موردي زن و خانواده او با قاطعيت بدانند که از مرد پاسخ رد نخواهد شنيد خواستگاري آنها امري معقول و روا خواهد بود. از داستان حضرت شعيب(ع) و موسي(ع) در قرآن استفاده ميشود که خواستگاري از طرف خانواده دختر (نه دختر) نيز صورت ميپذيرد.