-
ممنون از نظر دوستان
عزیزان من از شما میخواهم رفتار یا حرکتی را به من یاد دهید که اگر انجام دهم یا اگر طرف مقابل انجام دهد قبل از اینکه درخواستم را مطرح کنم و به این ترتیب لا اقل اینطور میتوان تقریبا 50 درصد از جواب طرف مطمئن شد و در نهایت شانس خود را برای پیشنهاد دادن بر اساس این درصد به دست آمده امتحان کنم
-
رک وصریح به ایشون پیشنهاد ازدواج بدید همین. اگه خدای نکرده جوابشون منفی بود روابطتون رو با ایشون کمرنگترورسمیتر کنیدهیچ اتفاقی هم نمیافته ان شالله بزودی با کسی ازدواج میکنید که از خداش هم باشه که همسر شما بشه.
-
سلام
به پیشنهاد دوستان درخواست خود را به طور مستقیم و واضح به ایشان گفتم و جواب منفی دادند در جواب گفتند که من را مثل اعضای خانواده خود دوست دارند و نمیتوانند جز این فکر دیگری راجع به من بکنند و چندین بار از ایشان سوال کردم که نه شما یک نه محکم و قرص هست که تاکید کردند بله
در نهایت متوجه شدم که افکار ایشان کس دیگری را در ذهن خود به عنوان همسر آینده پرورانده هست و نمیتواند به کس دیگری فکر کند ولی این را میدانم که حدود یک سال و نیم هست که طرف به سراغ ایشان نیامده الته قبلا 2 بار به خواستگاری ایشان رفته اند ولی فکر کنم به دلایل شغلی و مالی خانواده ایشان مخالفت خود را اعلام کرده حتی محرمیت هم برای آنها خوانده نشده و کاملا از هم دور هستند
از آنجا که دل آدمیزاد بهش دروغ نمیگه ته دل من خیلی روشن هست که در آخر جواب ایشان مثبت خواهد شد و این موضوع را به ایشان گفتم و جواب دادند نباشه و نمیخواهم الکی شما را امیدوار کنم
در واقع این خانم دچار بن بست شده و در انتظار فرد مورد نظر میباشد تا او را با خود ببرد و یک زندگی را شروع کند ولی من در جواب ایشان گفتم آمدیم و کار شما با این پسر نشد تکلیف ما چیست که یک دسته گلی مانند شما را از دست میدهیم که گفتند باید بشه
ارتباط ما بعد از این صحبت به صمیمیت گذشته میباشد و هیچ تغییری در آن حاصل نشده
به نظر شما چکار کنم که ایشان این افکار واهی را تمام کند و عقلانی فکر کند
ولی در کل فکر کنم اگر سماجت کنم میتوانم جواب مثبت را از ایشان بگیرم
-
من در جواب ایشان گفتم آمدیم و کار شما با این پسر نشد تکلیف ما چیست که یک دسته گلی مانند شما را از دست میدهیم
چقدر قشنگ خواسته ت رو مطرح کردی... ما که خوشمان آمد...من به شما کردیت میدم:307::307:
- - - Updated - - -
من در جواب ایشان گفتم آمدیم و کار شما با این پسر نشد تکلیف ما چیست که یک دسته گلی مانند شما را از دست میدهیم
چقدر قشنگ خواسته ت رو مطرح کردی... ما که خوشمان آمد...من به شما کردیت میدم:307::307:
-
خب وقتی خانوادش تونستن مانع از رسیدن اون به کسی که میخواد بشن ، حتما میتونن راضیش کنن که به شما بله بگه
خوانوادتو بفرست خواستگاری بعد اونام اگه ببینن تو پسر خوبی ای احتمال داره راضی بکنن دخترشونو دیگه
-
متاسفانه با سماجت و لجبازی که همه دخترها دارند و همگی از آن آگاه هستند در آخر انقدر روی مخ خانواده کار کرد تا آنها را راضی کرد و من به طور مخفیانه آگاه شدم که به آزمایشگاه رفته اند و برای مراسم نشون دادن آماده میشوند
شما دوستان من را راهنمایی کنید که آیا صلاح میباشد دیگر در کنار ایشان مانند گذشته کار کنم و رابطه خودم را هم حفظ کنم
از شما چه پنهان مواقعی که ایشان با آن پسر در دفتر حرف میزند ولی نمیداند که من میدانم او با چه کسی مشغول صحبت کردن هست خیلی برای من زجر آور هست
و چون کار خود را به درستی انجام میدهد و هیچ نقطه ضعفی در کارش نیست نمیتوانم آن را اخراج کنم یعنی اصلا دلم رضایت به این کار نمیدهد
هر کدام از دوستان که راه حلی به ذهنش میرسد بگوید
هر روز از روز قبل عذاب آورتر شده
لعنتی عجب چیزی است درد عشق
-
کاش از واسطه کمک نمیگرفتین
کار درستی نیست
-
اگر اینجوری هست که شما میگید دیگه دیر شده
- - - Updated - - -
اگه میتونید همینجا راهنمایی کنید تا بقیه دوستان هم استفاده کنن
- - - Updated - - -
موقعی که در جواب خواستگاری از دختری به شما میگوید من فکرم برای کس دیگری ساخته شده و ما دوتا تیکه یکدیگر نیستیم و ویژگیهایی که من میخواهم ندارید شما چکار میتوانید بکنید علی رغم اینکه شما را خلع سلاح کرده
-
سلام
بنظر من ، وقتی دل این خانم جای دیگست ، بهتره شما بیخیال بشین ! اینجوری دارید خودتون و اذیت میکنید و عشق و علاقه یکطرفه ، وقت و عمر شمارو نابود میکنه ! به این احساستون دامن نزنید . شرایطتون قابل درک هست ، اما باید بپذیرید و و وقت و انرژی و احساستون رو برای یک رابطه دوطرفه همراه با علاقه دو طرفه سرمایه گذاری کنید .
موفق باشید
-
شما 35 سالتونه ایشون 25 سال .... اختلاف سنیتون زیاده.
ضمن این که ایشون صریح به شما جواب رد داده.
این که با کی ازدواج می کنه و چیکار می کنه به شما مربوط نیست.
دیگه زندگیش را دنبال نکنید