چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
سلام من دختری هستم 19 ساله
حدود یک سال پیش با پسری آشنا شدم اوایل اصلا حاضر به پذیرفتن این رابطه نبودم چون اصلا اهل اینجور رابطه ها نبودم و از پسرا بدم میوم و در واقع از اون فقط اصرار بود و از من انکار...حدود شش ماه به همین منوال گذشت با اینکه من روی خوشی نشون نمیدادم اون کوتاه نیومد غرورشو گذاشته بود زیر پاش و هیچ جوره حاضر نبود از دستم بده منم وقتی اون همه احساسو اصرارو دیدم کم کم کوتاه اومدم رفتارم باهاش بهتر شد وقتی بیشتر شناختمش و فهمیدم قصدش از رابطه خوش گذرونی نیست(چون اگه قصد خوش گذرونی داشت همون شش ماه اول که رفتار خیلی بدی باهاش داشتم جا زده بود و رفته بود سراغ کسی که اینجوری غرورشو خورد نکنه)بیشتر بهش علاقه مند شدم بعد از اون اتفاقاتی هم افتاد که مطمئنم کرد منو به خاطر خودم میخواد نه هیچ چیز دیگه...یواش یواش تقریبا عاشقش شدم با این که ظاهرجذابی نداره و این بعضی وقتا ناراحتم میکنه ولی باطنش جوریه که هرکسی رو بعد یه مدت جذب میکنه...یه روز گفت هدف من از این دوستی ازدواجه و اینکه بخوایم چندوقتی باهم دوست باشیمو بعد بیخیال همه چی بشیم واسم مسخرس و از طرف دیگه به دلیل احساس زیادم غیرممکنه حرفش به نظرم منطقی اومد و منم با این که هنوز کاملا از انتخابم مطمئن نبودم قبول کردم و به تدریج قول دادم که تا آخرش باهاش هستم...ولی با این حال هنوز رفتار چندان خوبی باهاش نداشتم نمیدونم واسه چی؟ بخاطر این که هنوز کاملا از انتخابم مطمئن نبودم یا حیا یا... نمیدونم ولی به هر حال خیلی جاها نیاز عاطفیش رو بر طرف نکردم و اونجور ی که باید جواب احساس شدیدشو ندادم... بخاطر همین کم کم روی رفتارم حساس شد هر کاری میکنم احساس میکنه بخاطر اینه که دوسش ندارم یا بهش اهمیت نمیدم در صورتی که اینجوری نیست یعنی الان اینجوری نیس اوایل واقعا احساسش واسم مهم نبود ولی حالا که عاشقش شدمو میدونم همه جوره میخوامش نمیتونم اینو بهش ثابت کنم میگه ابراز احساستت فیلمه و نسبت بهم حس ترحم داری که اینجوری رفتار میکنی...الان به هرزبونب بهش میگم میخوامت و تا آخرش باهات هستم به خاطر کارایی که قبلا کردم (تا 3 ماه پیش سر هر چیزی میگفتم میزنم زیر همه چیز یا بهش میگفتم به دلم نشستی یه ما به درد هم نمیخوریم و...) باورش نمیشه الان از شما میخوام کمکم کنید میخوام یه تضمینی بهش بدم که بهش ثابت بشه دروغ نمیگم؟چه تضمینی بهش بدم که ثابت کنه خیانت نمیکنم؟ بدون این تضمین بدجوری داره عذاب میکشه و من اینو نمیخوام :302:
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
با سلام و عرض ادب و احترام
به سئوالاتی شبیه سئوال شما بارها پاسخ گفته شده است که با جستجو در تالار همدردی می توانید آنها را مطالعه کنید.
اما به طور خلاصه:
فرایند، آشنایی ، شناخت و خواستگاری که قبل از عقد انجام می گیرد برای خود اصول و قواعدی دارد.
اولین این قواعد غیر قابل نقض اینست
که در این مراحل به هیچ وجه نباید روی مسائل هیجانی و احساسی رابطه مانور شود. چون باعث تحریف شناخت می شود. به دیگر سخن این مراحل فقط برای شناخت معیارها، تفاهمات و خصوصیات یکدیگر هست. نه دل و قلوه دادن و تمتع بردن عاطفی از یکدیگر. مسائل عاطفی ، احساسی و جنسی برای مرحله پس از عقد هست.
دومین قاعده پیش از ازدواج
رسمی و آشکار بودن مراحل شناخت یکدیگر هست. یعنی یواشکی ، مخفی نباید انجام شود.
شما می توانید برای اثبات صداقتتان، از او بخواهید به اتفاق خانواده اش آشکارا و رسما به خواستگاری شما بیایند. البته خواستگاری آمدن ایشون یعنی شروع رسمی مراحل شناخت، نه پایان شناخت و ازدواج.
سومین قاعده هم اینست
که فرایند آشنایی و شناخت باید به وقتش و به صورت نقد انجام شود. یعنی اگر آن آقا پسر یا شما فکر ازدواج همین الان ندارید، یا شرایطتان جور نیست، یا هر مشکلی پیش رو هست که نمی خواهید نقدا ازدواج کنید و آمادگی نیست. باید این فرایند تعطیل شود. چرا که مسائل شناخت برای ازدواج را نمی توان شروع کرد، اما عقد را به یک وقت دیگر وعده داد. در واقع ازدواج باید نقدی و به روز باشد. و وعده و چک دادن به آینده موجب مشکلات غیر قابل جبران خواهد شد.
======
پاورقی مهم :
ضرب المثلی داریم : اول برادریت را ثابت کن بعد ادعای ارث و میراث کن.
یعنی اول باید دختر و پسری عقد کنند و زن و شوهر شوند ، تا بعد بتوان در مورد بحث خیانت را بررسی کرد.
تا وقتی که عقدی انجام نشود هیچ تعهدی بین طرفین وجود ندارد. و هر دو طرف می توانند انتخاب دیگری برای زندگی کرده و ازدواج کنند.
به خاطر اینست که می گوییم قبل از ازدواج که هنوز تعهد قطعی نیست نباید احساسی شوند و دل و قلوه بدهند. تا عوارض وابستگی اشتباهی به عنوان نشانه های عشق تفسیر شود.
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
سلام
آیا این آقا معیار هایی رو که شما تو ذهنتون دارین رو دارن؟
یا فقط به خاطر احساسی که نسبت به شما دارن و پا فشاری و مقاومتشون و اصرارشون باعث شده عاشق و جذب این آقا بشید؟
آیا شرایط ازدواج رو دارن؟ و شما هم دارین؟
آیا این دوستی و شناخت تحت نظر خانواده بوده؟
پاسخ این سوال ها رو باید برسین
ولی به نظر میاد شما دچار هیجانات احساسی شدین
تو هیچ جای نوشته هاتون من ندیدم که راجب شرایط اقتصادی و ... اینکه آیا معیار هاتونو دارن یا نه نوشته باشین و فقط این به چشم می خوره کهه صبر و مقاوت این آقاو .....و نیازی که شما دارین تو این سن و سال باعث شده که دل ببندین و عاشق بشین
با فرض این که گفته های شما درست باشه و این آقا شما رو واسه خودتون بخواد(که به نظرم معلوم نمیشه) و .... باز هم دلیل نمیشه این رابطه رو ادامه بدید چون خطر زاست
اگر خانواده ها در جریانن و اون آقا شرایط ازدواجو از هر لحاظ (مسکن شغل بلوغ فکری و .. دارن )بهتره رسما بیان خواستگاری تا شناخت زیر نظر خانواده ها انجام بشه
والا تو خوشبینانه ترین حالتی هعم که گفتیم تو بالا باز هم این رابطه باید قطع بشه
چون راهیه که آیندش معلوم نیست
بهتره شما هم بشینید و معیار های ازدواجتونو به صورت خوب و منطقی بسنجید نه اینکه تحت تاثیر هیجانات و احساسات تحت تاثیرش قرار بدید
ضمنا در مورد قیافه و .... باید ظاهر طرف این قدر باید جذاب باشه که بتونید استارت آشنایی رو بزنید و مراحل شناختو زیر نظر خانواده ها شروع کنید همونطور که از نوشته هاتون معلومه شما الان هم می رنجید از ظاهر ایشون ولی غلیانات احساسی این اجازه رو نمیده به شما
ببخشید نوشته هام با آقای مدیر تو یه زمان ارسال شد
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
اشتباه نشه...من به هیچ عنوان تحت هیجانات احساسی نیستم علاقه ی من به ایشون بدون فکر و یک دفعه به وجود نیومده من تمام جوانب رو در نظر گرفتم و اگه از شرایط اقتصادی و...حرفی نزدم به این دلیله که در این موارد مشکلی نداریم ما از نظر اقتصادی فرهنگی مذهبی و.... در یه سطح هستیم من اول تمام این شرایطو سنجیدم بعد به ایشون دل بستم...ایشون شرایط ازدواجو دارن و میتونن همین الانم واسه ازدواج اقدام کنن حتی اوایل نظرش این بود که زودتر با خونواده ها مطرح کنیم(خونواده ی خودش در جریان هستن ولی از خانواده ی ما فقط خواهر وشوهرخواهرم ازین رابطه با خبرن) ولی من به دلیل پایین بودن سنمون این پیشنهاد رو قبول نکردم چون توی خونواده ی ما ازدواج توسن پایین اصلا رسم نیس و در واقع یه جورایی مسخره میکنن:163: به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا 4_5 سال دیگه از خواستگاری خبری نباشه...با این شرایط بازم به نظرتون ادامه ی رابطه اشتباهه؟:325:
من خودم یه پیشنهادی دارم ولی نمیدونم درسته یا نه؟؟؟میگم ما که تا 4_5 سال دیگه قصد ازدواج نداریم توی این یک سالم به اندازه ی کافی شناخت پیدا کردیم از هم...پس رابطه رو همین جا تموم کنیم تا 4_5 سال دیگه فرصت انتخاب داریم و میتونیم همدیگه رو با سایرفرصتامون مقایسه کنیم اگه باز به این نتیجه رسیدیم که بهترین انتخاب واسه هم هستیم اون موقع از طریق خانواده ها اقدام کنیم...این پیشنهادو به ایشون گفتم ولی باز احساسشو کشید وسط و گفت اینجوری نمیتونه...یکی از دلایلی هم که باعث شد دوباره فکرکنه دوستش ندارم دادن همین پیشنهاد از طرف من بود...بهم بگین اگه این پیشنهادم درسته چه جوری باهاش مطرح کنم که بازم نذاره پای بی علاقگی من و دیوونه بازی در نیاره
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
با سلام
به نظرم شما هنوز شناخت کامل نسبت به هم ندارید. چون ابزارهای شناختتون با توجه به غیر رسمی بودن ارتباطتون محدود بوده است.
به نظر ایشون زیادی فردی احساسی و هیجانی باشه.
یه آدم معتدل احساسی چندین ماه یه طرفه به یکی التماس نمی کنه... (لطفا بی خیال فیلم های هندی بشوید. )
ایشان احساساتش تیز هست. و این آفت زندگی هست.
یه موقع التماس می کنه قبولش کنی. یه موقع باید التماس کنی تا حرفت را قبول کنه....
به هر حال شیوه صحیح همان هست که در پست قبلی اشاره کردم.:72:
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
شما درست میگین ایشون بیش از اندازه احساساتیه و من میترسم اگه از تموم کردن رابطه حرفی بزنم مشکلاتی واسه ی من یا خودش به وجود بیاره...یه ماه پیش خواستم همه چیزو تموم کنم فقط به خاطر این که شبیه حرفهای شما رو از اینو اون شنیده بودم و نمیخواستم این رابطه واسمون دردسر ساز بشه در حالی که از انتخابم مطمئن بودم و نمیخواستم اونو از دستش بدم..ولی اون برخورد درستی نکرد....قرص خورد...منم باز کوتاه اومدمو قول دادم دیگه از این حرفا نزنم...میدونم الان میگین کسی که اقدام به خودکشی میکنه مرد زندگی نیست ولی اون آدم ضعیفی نیس و این کارو فقط به خاطر من انجام میده و به خاطر هیچ مشکل دیگه ای دست به همچین کاری نمیزنه...میدونم کارش درست نیست ولی احساس میکنم رفتارای من باعث شده اینقدر زود رنج بشه...حالا ازتون میخوام اگه واقعا ادامه ی این رابطه به صلاحم نیست حداقل بهم بگین چه جوری با اون مطرح کنم که مشکلی واسمون ایجاد نکنه؟ چه طوری تمومش کنم؟
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
ادامه این رابطه قطعا صحیح نیست... اینکه میگید اقدام به خودکشی کرده به نظر من به هر دلیلی این کار ، کار درستی نیست .بیشتر فکر کنید.در مورد اینکه چطور بهش بگید که ناراحت نشه شما هر طوری هم که بگین باز قبول نمیکنه به نظر من باید مصمم و جدی روی تصمیمتون وایسین و اگر این آقا رو از هر لحاظ گزینه مناسبی برای ازدواج می دونین کاملا زیر نظر خانواده و با مشورت گرفتن از خانواده هاتون عمل کنید.باور کنید هر چه بیشتر به این رابطه بدون تعهد ادامه بدین وابستگی بیشتری بینتون به وجود میاد و به همان میزان بیشتر آسیب می بینید و کار به جایی میرسه که احساساتتان پا روی منطق شما میذاره و فقط تابع احساس می شوید.
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
ممنون از راهنماییتون ولی مشکل اینجاس که اگه هم بخوام کات کنم نمیدونم چه جوری بهش بگم؟ چه جوری که من و خودشو دیوونه نکنه؟؟؟؟؟؟؟
یه چیز دیگه....چرا اینجا همه فقط میگن کات کنین؟ چرا یکی یه راه حل بهتر پیدا نمیکنه؟ اگه اینجوریه که هر دخترو پسری هر مشکلی که واسشون پیش اومد باید تموم احساسو خاطرات و وقتی که به پای هم گذاشتنو بذارن زیر پاشون و بگن همه چیز تماااام....منطق مشاورین این سایت اینه؟؟؟من پستهای هر کسی رو که خوندم پاسخ مشاورین فقط این بوده(کات) یعنی فقط بیخیال رابطه بشین
این تنها راه حله به نظرتون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
ببینید من در حدی نیستم مشاوره بدم و فقط به عنوان کسی که خودش تو این روابط بوده و تجربه شخصی داره چیزی که مشخصه اینه که وارد شدن به فاز احساسی قبل از تعهد (نامزدی ،عقد) اصلا درست نیست و تمام مشاورین این سایت هم روی این موضوع تاکید دارند به همین خاطر است که مشاورین به دوستانی که چنین مشکلاتی دارند و روابطشون بدون هیچ تعهدی به شدت وارد فاز احساسی شده اتمام رابطه رو پیشنهاد میدن.تو مرحله شناخت اگر احساسات تا این حد دخالت کنه چشم آدمو کور میکنه و خیلی از حقایق رو یا نمی بینیم یا طوری که خودمون دوست داشته باشیم تفسیر می کنیم!! من خودم هم یه رابطه احساسی و عاشقانه غلط بدون تعهد به مدت یک سال و نیم با یه دختر داشتم که آخرش چی شد؟! بهتره تایپکم رو بخونی تا ببینی روابط بدون تعهد چه نتایجی داره
http://www.hamdardi.net/thread-17547.html
RE: چه تضمینی وجود داره خیانت نکنی؟؟؟
مهتاب،وقتی کسی راهشو گم می کنه و چند نفر راه الفو بهش نشون می دن،ینی بقیه ی راه ها از مقصدش دور یا مدت
زمان رسیدنشو طولانی می کردن.